دکتر محبت محبی بهتازگی در فهرست یک درصد دانشمندان پراستناد جهان قرار گرفته است. در گروه صنایع غذایی دانشکده کشاورزی که این روزها بهدلیل کرونا خالی از دانشجویان و ساکتتر از هر زمان دیگری است، پای صحبتهای محبت محبی مینشینیم.
سعیده آل ابراهیم | شهرآرانیوز - تعدادشان در جهان زیاد نیست، همانهایی که تفاوتشان با افراد دیگر از کودکی هویدا میشود. درست در همان روزهایی که کودکان دیگر دنبال بازیگوشی و یادگیری راهرفتن یا خواندن و نوشتن هستند، آن تعداد اندک، کتابهای بزرگسالان را به دست میگیرند و غرق آن میشوند. انگار که برای رسیدن به ساحل بیانتهای علم و دانش وقت کم دارند. میتوان گفت همهشان راه چندینساله آدمهای عادی را در کمترین زمان طی میکنند، آنقدر که بیشترشان در دهههای سوم یا چهارم زندگیشان موفقیتهای بزرگی به ثبت میرسانند و این تازه ابتدای راه آنهاست. در کشورمان هم چنین نوابغی وجود دارند که با وجود محدودیتها در حوزههای مختلف، نام ایران را زنده میکنند. مصداق آن دکتر محبت محبی است که بهتازگی در فهرست یک درصد دانشمندان پراستناد جهان قرار گرفته است. در گروه صنایع غذایی دانشکده کشاورزی که این روزها به دلیل کرونا خالی از دانشجویان و ساکتتر از هر زمان دیگری است، پای صحبتهای محبت محبی مینشینیم.
پژوهشگران به دنبال دیدهشدن نیستند
اصلیتش به بهبهان خوزستان برمیگردد. از چهارسالگی به واسطه شغل پدر، زیاد به آزمایشگاه رفتوآمد میکرد و همیشه این محیط برایش جذاب بود. آن زمان شاید دلیل این جذابیت را نمیدانست، اما زمانی که ۳ سال تحصیلی جهشی پشت سر گذاشت، متوجه شد نهتنها میخواهد علم را دنبال کند بلکه نفس ماجراجویی در علم هم برایش جذاب است. دکتر محبت محبی، حالا با حدود ۲۰ سال سابقه پژوهش در حوزه مهندسی صنایع غذایی، ابتدای آذرماه جاری، در فهرست یک درصد دانشمندان پراستناد جهان قرار گرفت. او متولد سال ۵۷ است و از سال ۶۹ به همراه خانوادهاش در مشهد زندگی میکند. دبیرستانی بود که در بازدید مدرسه از یک کارخانه صنایع غذایی، متوجه شد مهندسی صنایع غذایی همان شغلی است که او را به محیط جذاب آزمایشگاه که از کودکی برایش درخور توجه بود پیوند میزند. سال ۷۳ وارد دانشگاه فردوسی مشهد شد و رشته مهندسی کشاورزی، شاخه صنایع غذایی، را انتخاب کرد. مثل خیلی از زنان دیگر که موفقیت چشمگیری به دست آوردهاند، جوان است و البته با وجود علم و موفقیت در تجارب پژوهشی، شخصیت متواضعی دارد. به قول خودش، پژوهشگران به دنبال دیده شدن نیستند. او هم برای مصاحبه اینطور خودش را قانع کرده است که شاید از این طریق، دانشجویان انگیزه بیشتری برای ادامه راهشان پیدا کنند. دوره کارشناسی را ششترمه تمام کرده، سال ۸۵ دکتری گرفته و از سال ۸۶ عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد است. در سیوششسالگی استادتمام میشود، چیزی که برای کمتر کسی اتفاق میافتد. او اکنون جوانترین استادتمام دانشگاه فردوسی مشهد است. «پدر و مادرم فرهنگی بودند و نخستین معلمان من. بیشترین تأثیرپذیری من در وادی علم از آنها بوده است. در کنار این، از کودکی همیشه پژوهشگران بزرگ جهان بهویژه زنان دانشمند مانند ماری کوری برایم جذاب و جالب بودند. شاید همینها جرقه علاقه من به مسیر علمی را زده باشد. رشته دانشگاه انتخاب شخصیام بود، اما علاقه به آزمایشگاه نیز مسیر من را هدایت کرد. همیشه آزمایشگاه برایم نماد پژوهش بود و از همان کودکی دوست داشتم تحقیق کنم. به یاد دارم که در اثر آموزشهای مادر، از چهارسالگی کتاب میخواندم و این علاقه همواره در من وجود داشته است، چه در حوزه علم چه سایر حوزهها.»
میگوید رشته صنایع غذایی طوری است که دانشجو بهتدریج با جنبههای مختلف این رشته آشنا میشود. «این رشته با بیشتر تخصصها از جمله علوم مختلف و مهندسی ارتباط دارد و علاقه من نیز بیشتر میانرشتهای است.» محبی با اینکه در دوران تحصیل و کارشناسی کار نمیکرده، بعد از گذراندن کارشناسی ارشد، در دانشگاههای مختلف تدریس میکرده است. «در دانشگاه علمی و کاربردی درس میدادم و حتی برای تدریس، از مشهد به دانشگاه ملاثانی اهواز نیز میرفتم. از سال ۸۴ و پیش از اینکه دکتری بگیرم، به دلیل اینکه بورسیه دانشگاه فردوسی بودم، در این دانشگاه نیز تدریس میکردم.»
برنده اولین جایزه زنان در علم
او در سال ۹۶ برنده اولین دوره جایزه زنان در علم شد، جایزهای که به نام مریم میرزاخانی نامگذاری شده بود. «در آن مراسم، ۲ گروه سنی در بخش جوان زیر ۴۰ سال و بخش دیگر بالای ۴۰ سال در شاخههای مختلف علمی حضور داشتند که من در شاخه کشاورزی این جایزه را دریافت کردم. این جایزه از سوی وزیر علوم و بر مبنای مجموعه پژوهشها و فعالیتهای منتخبان اعطا شد.» عنوان «دانشمند پراستناد جهان» مرجعیت علمی کشور را بالا میبرد. اوایل آذرماه جاری و براساس آخرین فهرست پایگاه شاخصهای اساسی علم که هر چند ماه یک بار بهروزرسانی میشود، ۹ عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد موفق شدند در فهرست یک درصد دانشمندان پراستناد جهان قرار بگیرند و محبی یکی از این استادان بود. «این موضوع یک انتخاب جهانی و براساس ارجاعات و استنادهایی است که به مقالات و پژوهشهای افراد میشود. در واقع، استناد به مقالات یک شاخص کیفیت محسوب میشود که از نظر علمی میتواند تضمینکننده مرجعیت علمی باشد. این موضوع میتواند مرجعیت علمی خود آن فرد، مؤسسهای که برایش کار میکند و حتی کشورش را بالا ببرد.»
پژوهشگر برتر استان خراسان
پایاننامه او در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری به عنوان پایاننامه برتر برگزیده و در سال ۹۷، با دریافت جایزه علمی رضوی، پژوهشگر برتر استان خراسان شده است. باز هم این رتبه و موفقیتها را اصل نمیداند. «کسب موفقیت و اینکه نتیجه کارهایم در سطوح مختلف دیده شده لذتبخش است، اما در واقع، ما مجموعهای مسئله علمی داریم که اگر بتوانیم در حل آنها پیش برویم، بیشترین لذت را دارد. من همیشه برای ادامه رشتهام انگیزه داشتهام و اتفاقهای بیرونی مانند رتبه و جایزه برایم جانبی بوده. اصل ماجرا همان پویایی در مسیر علم است. در واقع، این موفقیتها یک تأیید بیرونی است که لبخندی روی لب آدم مینشاند، اما به نظرم مهم این است که پس از گذشت سالهای آموزش و پژوهش، تأثیر علمی و اجتماعی خود و نسل بعدی را که راهنمایی کردهای ببینی.»
راهاندازی ۲ مرکز در حوزه مواد غذایی
او طی ۲ سال گذشته مرکز ارزیابی حسی و شناختی مواد غذایی و آزمایشگاه مرجع مواد غذایی را در دانشگاه فردوسی مشهد راهاندازی کرده است که مسئولیت هردو مرکز را برعهده دارد. «هدف در آزمایشگاه مرجع موادغذایی، واقع در مرکز فناوریهای پیشرفته دانشگاه، تضمین کیفیت مواد غذایی و فراوردههای کشاورزی تحت معتبرترین استانداردهای کیفی ملی و بینالمللی و در ادامه، اعطای برند ثبتشده دانشگاه فردوسی مشهد به محصولات خاص و باکیفیت ویژه است. در مرکز پیشرفته ارزیابی حسی و شناختی مواد غذایی که با همکاری یک واحد صنعتی در مجتمع صنایع غذایی دانشگاه تأسیس شده است، فرمولاسیون و ارزیابی حسی مواد غذایی مد نظر قرار میگیرد. بخشی از تمرکز ما در این مرکز بر فرمولاسیون مواد غذایی سالم بهویژه محصولاتی است که چربی، شکر و نمک کمتری دارند، اما با یک تفاوت، آن هم اینکه مصرفکننده این موضوع را حس نمیکند و ضمن اینکه از محصول لذت میبرد، سلامتیاش حفظ میشود. به عبارتی، با مطالعه شناختی مغز انسان، گام مهمی در ارتقای سلامتی او برداشته خواهد شد. بخشی از فعالیت مرکز پیشرفته ارزیابی حسی و شناختی، مطالعه رفتار مصرفکنندگان است که میتواند در زمینه بازاریابی محصولات به تولیدکنندگان کمک کند.»
ژورنالیسم علمی، غذا و شبهعلم
محبت محبی به عنوان مدیرگروه علوم و صنایع غذایی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، تجاریسازی را ادامه منطقی پژوهش میداند و باور دارد که در نهایت، علم و پژوهش باید با توسعه شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها به ثروت تبدیل شوند. «درباره ژورنالیسم علمی هم باید گفت که غذا یک موضوع جذاب است. برای نمونه، صفحههایی که در شبکههای اجتماعی مربوط به غذا هستند، دنبالکنندههای زیادی دارند و دیده میشوند؛ بنابراین تولید محتوا درباره غذا زیاد اتفاق میافتد.» به گفته محبی، این محتواها را افراد متخصص تولید نمیکنند؛ بنابراین خیلی از اوقات به سمت شبهعلم، خرافه و باورهای غلط میرود. «هرسال، موضوعهایی در حوزه غذا بر سر زبانها میافتد که ایمنی مواد غذایی را زیر سؤال میبرد و بر امنیت خاطر مصرفکننده تأثیر میگذارد. به همین دلیل، مصرفکننده ترجیح میدهد به جای استفاده از محصولات کارخانهها، فراوردههای سنتی را تهیه کند. این امر، روند خوبی نیست و رونق صنعت غذا را به خطر میاندازد.
تولید محتوای غیرعلمی، دلیل بیاعتمادی مردم به صنعت غذا
او بیاعتمادی مردم در این حوزه را بیشتر به دلیل تولید محتوای غیرعلمی درباره غذا میداند. «باید برای حل این مشکل، نهادهایی مانند دانشگاه داشته باشیم که مصرفکننده مطمئن باشد این نهاد از تولیدکننده حمایت خاصی نمیکند و تولید گزارشهایی را در دنیا که به عنوان گزارش سفید شناخته میشوند بر عهده داشته باشد. برای نمونه، درباره ایمنی فراوردههای لبنی، گوشتی و نظایر آن میتوان این گزارشها را تهیه کرد. این همان هدفی است که در آزمایشگاه مرجع مواد غذایی در دانشگاه فردوسی به دنبال آن هستیم و میخواهیم در سطح کلان، ایمنی مواد غذایی را بررسی کنیم و به مصرفکننده گزارش بدهیم. به این ترتیب باید گفت متاسفانه دو نوع مواجهه کلی با علم در جامعه به وجود آمده است: بخشی از این مواجهه به شکل مدرکگرایی بروز میکند، بدون آنکه فرد با سختیهای تحصیل علم آشنایی داشته باشد. در چنین مواجههای، سختیهای مسیر مستقیما با درآمدزایی ناشی از کسب مدرک مقایسه میشود و در نتیجه گرایش به رشتههای خاص بیشتر میشود. آنچه در چنین رویکردی مغفول واقع میشود، نفس علم و دانشافزایی است. از سوی دیگر در سطح عمومی جامعه، شبه علم در وادیهای مختلف گسترش مییابد و به دلیل پیچیدگیهای دنیای علم و تفکر علمی، ساده اندیشی با ظاهر علمی جایگزین میشود. در هر رو رویکرد، مشخص است که «تفکر» و «مرارت» در زیستن، محلی از اعراب ندارد؛ در حالیکه این دو میتوانند سبب تعالی فرد و جامعه گردند و به عبارتی جامعه را از ابتذال در سطوح مختلف نجات دهند.»
پژوهش زمان و مکان نمیشناسد
محبی منکر سختیهای پژوهش نیست و بیدارخوابی را در حوزه پژوهش اتفاق متداولی میداند. «زمانی که پایاننامه دکتری را مینوشتم، ممکن بود تا ۲ یا ۳ بامداد در آزمایشگاه باشم یا مدتی که استاد راهنمایم آمریکا بودند، مجبور بودم مطالب را به صورت فایلی برایشان ارسال کنم و حدود ۱۴ سال پیش با سرعت بسیار پایین اینترنت، شب تا صبح طول میکشید که مطالب ارسال شود. در این سالها هم حتی پای سفره هفتسین پایاننامه یا مقاله دانشجویان را مطالعه میکردم. میشود گفت که پژوهش زمان و مکان نمیشناسد و همیشه جریان دارد. خیلی از افراد زمانی که از سر کار برمیگردند، وقتشان برای خودشان است، اما کار ما اینطور نیست که بگوییم در تعطیلات هستیم. البته خانوادهام بسیار حامی من هستند و بیش از اینکه بخواهند به دلیل اینکه بیشتر وقتم را صرف کار میکنم گله کنند، نگران سلامتیام هستند. باید گفت پژوهش تنهایی میطلبد، تنهایی عمیق برای مطالعه، انجام مراحل عملی پژوهش و نوشتن در قالبهای مختلف. این تنهایی البته دوستداشتنی سبک خاصی از زندگی را ایجاب میکند که ممکن است به مذاق همه خوش نیاید.»
بحرانهای اقتصادی، محدودیتی در امر پژوهش
او در مسیر پژوهش و تحصیل در مقاطع مختلف، همیشه همهچیز را هموار نمیداند. «چه زمانی که دانشجو بودم چه حالا به عنوان یک عضو هیئت علمی همواره با این مسئله روبرو بودهام که کار کردن با مواد شیمیایی، تجهیزات پیشرفته و البته کار کردن با انسان، سختیهای خودش را دارد. ضمن اینکه نمیتوانیم بحرانهای اقتصادیای را که در امر پژوهش به وجود میآید محدودیت تلقی نکنیم، همیشه با این محدودیت مواجه بودهایم و هر بار با بالا و پایین رفتن نرخ ارز، نگران همه کارهای پژوهشی در حال انجام شدهایم.»
کاهش انگیزه پژوهش در دانشجویان
به گفته محبی، امروزه نمیتوانیم دانشجویی در مقطع تحصیلات تکمیلی داشته باشیم که ذهنی رها داشته باشد و همه تمرکزش بر آموزش و پژوهش باشد. دلیل آن هم دغدغههای دانشجویان است که روزبهروز بیشتر میشود. «واقعیت این است که انگیزه پژوهش در دانشجویان، دستکم طی ۱۰ سال اخیر، کاهش پیدا کرده، اما از بین نرفته است. طبیعی هم هست. شرایط جامعه به صورتی شده که امید کاهش پیدا کرده است، اما باز هم راهکارهایی هست. برای نمونه، هماکنون شاهد توسعه اکوسیستم استارتآپی یا کارخانه نوآوری هستیم. این امر میتواند به نسل جدید که در حال تحصیل هستند انگیزه بدهد. به طور کلی، اگر فضای امن و امیدوارانهای در جامعه حاکم باشد، انگیزهها بیشتر خواهد بود و تحقق استعدادهای فراوان جوانان این سرزمین میسر خواهد شد.»
به عنوان پژوهشگری که نام او در فهرست دانشمندان پر استناد جهان قرار گرفته است، فرصتهایی شغلی در کشورهای دیگر نیز داشته است. این فرصتها را بهویژه از لحاظ اقتصادی نمیتوان با آنچه در ایران با آن روبهروست مقایسه کرد. «این فرصتهای شغلی همیشه وجود داشته، اما هیچوقت علاقهام نبوده است. دوست داشتهام در کشور خودم اثرگذار باشم. البته نمیدانم که تا کجا میشود تاب آورد. به طور کلی، اگر فضا در حوزه آموزش و پژوهش امیدوارکننده نباشد، ممکن است روزی این اتفاق بیفتد که امیدوارم هیچوقت اینطور نشود.» شاید در سالهای اخیر بیش از همیشه موضوع مهاجرت برای ادامه تحصیل را در محافل جوانان میشنویم و طبق نظر کارشناسان، دلایل زیادی برای آن وجود دارد. «همیشه نمیتوان مهاجرت را یک نکته منفی دانست. تعامل و فرصتهای علمی همواره مفید و مؤثرند، اما اگر همه افراد امید و آرزو را در خارج از کشور ببینند، اتفاق خوبی برای آن کشور نمیافتد و بهتدریج از استعدادها خالی خواهد شد.»
در مدیریت کمتر از زنان استفاده شده است
در دنیای علم، برخلاف مکان و موقعیتهای دیگر، زنان میتوانند پیشرفت خیلی خوبی داشته باشند. این همان چیزی است که محبی به آن اعتقاد دارد. «دنیای علم جنسیت برنمیدارد و اگر بهویژه بستر خانواده برای زنان منعی به وجود نیاورد، جامعه مانعی برای پیشرفت آنها در حوزه علم ایجاد نمیکند. حتی در مقیاس جهانی، تعداد دانشمندان و حضور زنان در دانشگاهها به عنوان اعضای هیئت علمی درصد خوبی است. تنها نکتهای که شاید منفی باشد این است که در موارد مدیریتی، کمتر از زنان استفاده شده است وگرنه حضور زنان در مسند آموزشی و پژوهشی دستکم در ایران شرایط خوبی دارد.»
محبی به همان اندازه که به جوانگرایی معتقد است، به استفاده از دانش و تجربیات پیشکسوتان حوزه علم نیز اعتقاد دارد. «در همه دنیا مبنایی برای بازنشستگی اعضای هیئت علمی وجود دارد. علاوه بر این، تا لحظهای که آن فرد تمایل داشته باشد، از دانش او استفاده میشود. پژوهشگران بسیاری را در جهان میشناسیم که پس از هشتادسالگی همچنان در مسیر تولید علم نقش ویژهای ایفا میکنند. در علم بهویژه پژوهش باید چنین باشد، زیرا گذشت زمان باعث افزایش دانش و تجربه میشود. نباید افراد با گذر زمان جایگزین شوند، اما باید استفاده از گروههای سنی مختلف به صورت بهینه صورت بگیرد. در برخی کشورها تا زمان حیات استادان، از تجربیات آنها استفاده میشود. به نظرم، یک مجموعه علمی باید نیروی جوان، میانسال و پیشکسوت را در کنار هم داشته باشد تا یک گروه قوی بسازد. در این مورد مانعی هم وجود ندارد، زیرا هرسال جذب هیئت علمی را در کشور داریم، اما اینکه میزان فارغالتحصیل دکتری با میزان جذب هیئت علمی همخوان نیست، از سیاستگذاری و تصمیمگیریهای کلان نشئت میگیرد.»
۲۰ درصد انرژیمان صرف کار علمی میشود
به لحاظ امکانات و بعد اقتصادی، میان کار در حوزه علم در ایران و خارج از کشور تفاوتهایی وجود دارد. محبی میگوید: «برای نمونه، انتشاراتی که داریم، در سطح بینالمللی خوانده و به آن استناد میشود، اما رقمی که صرف کار میکنیم با رقمی که در خارج از کشور صرف میشود قابل مقایسه نیست. اینها در نتیجه تلاش خود افراد و گروهی است که در حال کار هستند. یعنی با وجود بسیاری از محدودیتها در خیلی از عرصهها برابری میکنیم. مشکل دیگر این است که ممکن است خرید و انتقال مواد شیمیایی به آزمایشگاه برای پژوهش ماهها طول بکشد در صورتی که در کشوری دیگر، همان لحظه آن ماده تهیه میشود. شاید بشود گفت ۸۰ درصد انرژیمان صرف حواشی و تنها ۲۰ درصد آن صرف کار علمی میشود.»
علاقهمندان به هنر او را جور دیگری میشناسند
یکی دیگر از علایق جدی محبی نویسندگی است که ارتباطی با رشته تحصیلی و شغل اصلی او ندارد. مدتی در حوزه فیلمنامهنویسی هم کار میکرده که به دلیل وجود مشغلههای کاری، کمتر شده است. «از کودکی به نوشتن هم علاقه داشتم. هنوز هم با نویسندگی آرامش پیدا میکنم. در حوزه عکس-متن، پژوهشهای عکاسی، سینما و نقد فیلم نیز کار میکنم. یک کتاب درباره عکس-متن به چاپ رساندهام که اولین کتاب در این قالب در کشور است. ۲ کتاب دیگر هم در دست نگارش دارم. میشود گفت نویسندگی و علم را جدی دنبال میکنم، اما بیشتر ترجیح میدهم پژوهش در هنر را انجام دهم و در سالهای اخیر بیشتر بر نوشتن مقالات پژوهشی درباره عکاسی و سینما متمرکز شدهام. باید تأکید کنم وادی نوشتن و پژوهش به یکدیگر بسیار شبیه هستند. عنصر مشترک آنها خلاقیت و تفکر است و هریک میتواند به توسعه دیگری کمک کند.»