صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

ملخ‌ها، پروانه‌ها و حالا فیک‌نیوزها

  • کد خبر: ۵۳۸
  • ۳۰ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۱۷
وحید اقدسی روزنامه‌نگار، دانشجوی دکترای ارتباطات

در شرایطی که بخش وسیعی از مردم با مشکلات ریز و درشت اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و سفره‌شان روزبه‌روز کوچک‌تر و کم‌تنوع‌تر می‌شود،‌ صحبت کردن از «فیک‌نیوزها» به عنوان یک دغدغه جدیِ این روزها ‌شاید کمی روشن‌فکرانه به نظر رسد. لابد می‌گویید طرف خوشی زیر دلش زده است یا که در برج عاجی، جایی زندگی می‌کند که نمی‌داند در کوچه و بازار چه می‌گذرد و مردم چه می‌کشند. اما از آن جایی که من یک روزنامه‌نگارم، طبعا همه این نوسانات قیمتی بازار روی زندگی‌ام تأثیری محسوس و ملموس دارد. از طرفی، الان هم زمان مناسبی برای ژست روشن‌فکری گرفتن و این داستان‌ها نیست. اتفاقا می‌خواهم بگویم این ماجرای فیک‌نیوز به اوضاع و احوال این روزهایمان بسیار هم مرتبط است. عرض خواهم کرد.
«خبر» یک محصول جذاب رسانه‌ای است. در میان همه آنچه رسانه‌ها تولید می‌کنند از عکس گرفته تا گزارش و ... خبر جایگاه مخصوص خود را دارد. مردم ابتدا دوست دارند بدانند دوروبرشان چه خبر است. برای همین است که اول می‌روند سراغ اخبار. پیچ تلویزیون یا رادیو را که باز می‌کنند یا به سراغ گوشی و تلگرام خود که می‌روند، به دنیای خبر سرک می‌کشند. از نرخ دلار و سکه گرفته تا اظهارنظر فلان مقام سیاسی، ورزشی و ... برای مردم مهم است چون بسیاری از تصمیم‌های مهم زندگی‌شان را بر اساس همین اخبار سامان می‌دهند. مدیران و سردبیران رسانه‌ها هم‌ همین را فهمیده‌اند و تمام تلاششان را می‌کنند تا به این عطش و نیاز مخاطب‌ پاسخ دهند. به همین دلیل است که اصلا بین آن‌ها رقابت است تا کدام‌یک زودتر بتواند خبر به‌اصطلاح «داغ» را تحویل مخاطب دهد.
حالا تصور کنید یک چیز به این مهمی که گاه در یک گستره میلیونی امکان فراگیری دارد، از اساس و بیخ و بن کذب باشد. نمی‌گویم ناقص یا غلط یا کم و کسر داشته باشد چون در چنین حالت‌هایی باز هم رگه‌هایی از واقعیت وجود دارد، اما منظورم خبرهایی است که کلا جعلی است؛ یعنی اصلا در واقعیت اتفاق نیفتاده که نیفتاده است. اما می‌آیند و در لابه‌لای اخبار رسمی و موثق جاخوش می‌کنند و مخاطب هم آن‌ها را می‌بیند و می‌خواند و بدتر اینکه باورشان هم می‌کند.
به عنوان نمونه، به همین مورد اخیرِ ‌حشمت علوی‌ توجه کنید. یک حساب کاربری با این عنوان در توییتر فعالیت می‌کرده است و نه‌تنها بیش از 30 هزار نفر هم دنبالش می‌کرده‌اند که بسیاری از رسانه‌های مطرح و معروف آمریکایی به عنوان تحلیلگر و فعال حقوق بشر مقاله‌هایش را منتشر کرده‌اند تا جایی که حتی کاخ سفید هم به گزارش‌های او در خصوص ایران استناد کرده است. حالا کاشف به عمل آمده که اصلا چنین فردی وجود خارجی نداشته است و ساختگی است. این فقط مشت نمونه خروار است. امروز فضای شبکه‌های اجتماعی،‌ اعم از توییتر و تلگرام، پر است از این کاربران و کانال‌های فیک که در بسیاری از موارد، دست‌اندرکار تولید خبرهای جعلی‌اند. برخی از ما روزنامه‌نگارها هم به سهو یا عمد، همان‌ها را در رسانه‌هایمان منتشر می‌کنیم. وقتی هم متوجه خبط و خطایمان می‌شویم که کار از کار گذشته، خبر دروغ در شهر پیچیده و دهان به دهان مردم ‌کوچه و بازار چرخیده است.
حالا می‌خواهم برگردم به همان مدعایی که در اول متن اشاره کردم. وسط همه این گرفتاری‌های اقتصادی و معیشتی و ... باید حواسمان به این فیک‌نیوزها باشد.‌ چون همین خبرهای دروغ مبنای تحلیل و قضاوت ما می‌شود و نوع نگاه‌ به دنیای پیرامونمان را تعیین می‌کند. اینکه فلان وکیل و زیر چه کرده،‌ اوضاع ملک و مملکت چگونه است،‌ ما کجای کاریم و دنیا کجا و الخ. حتی به این مقدار هم بسنده نکنید. مشکل می‌تواند بغرنج‌تر شود. زمانی که این خبرها بخواهند رویه‌های زندگی و خانوادگی ما را تحت تأثیر قرار دهند. در آن صورت است که حساب ما با کرام‌الکاتبین است. شاید آن اوایل، فیک‌‌نیوز ‌یک مسئله صرفا رسانه‌ای و مشکل روزنامه‌نگاران قلمداد می‌شد اما امروز مشخص شده است که اتفاقا این موجودات تازه‌از‌راه‌رسیده، همه‌نوع قشر و صنف و اساسا جامعه را می‌توانند درگیر و آلوده خود کنند.
امسال را که با سیل شروع کردیم؛‌ بعدش هم که ملخ‌ها و پروانه‌ها هجوم آوردند. چقدر آماده مقابله با سیل فیک‌نیوزها هستیم؟!

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.