اول/ شهرخودرو این هفته یک تساوی خوب برابر تراکتور به دست آورد تا از انتهای جدول فاصله بگیرد. تیم رحمتی با یکامتیاز شیرین از تبریز برگشت، اما همچنان از تیمشدن فاصله دارد و بههمیندلیل چیزی از نگرانی درباره فرجام آنها در این لیگ سخت کم نشده است. آنها لیگ را کجدارومریز آغاز کردهاند و بر همین مدار پیش میروند که این خود مهمترین عامل برای نگرانشدن است؛ تیمی که بعد از ۹ هفته هنوز خودش را پیدا نکرده، یعنی مشکلی جدی دارد و حالا خیلیها میگویند که کادر فنی جوان و بیتجربه شهرخودرو میتواند این تیم را به ساحل ثبات و آرامش برساند؟
دوم/ فشار روی کادر فنی شهرخودرو زیاد شده است. هر هفته که این تیم متزلزل به زمین میرود، بر تعداد آنهایی که معتقدند مهدی رحمتی توانایی اداره این تیم را ندارد، افزوده میشود. گمانهزنیها درباره جایگزینان رحمتی رفتهرفته بیشتر میشود و اگر شهر خودرو یکیدو بازی دیگر نتیجه نگیرد، شاید تبدیل به واقعیت نیز بشود. از روز اول که رحمتی از دنیای بازیگری یکراست به دنیای مربیگری آمد، این تردیدها وجود داشت و حالا کم نیستند کسانی که میگویند باید این مربی هرچهزودتر جای خود را به یک آدم باتجربهتر بدهد تا شهرخودرو در باتلاق انتهای جدول گرفتار نشود. اگر در یک کشور عربی بودیم، این تحلیل طرفداران زیادی داشت و رحمتی بدون تردید تا حالا عوض شده بود؛ اما در لیگهای اروپایی و سطح اول فوتبال دنیا چه؟!
سوم/ در اینکه انتخاب رحمتی بهعنوان سرمربی شهرخودرو یک ریسک بزرگ بود، شکی نیست. پرواضح است که فرایند سرمربیشدن به قاعده باید مثل کاپیتان یا بازیکن فیکسشدن یک تیم، مرحله به مرحله طی شود. اما این فرایند اخیرا در فوتبال ایران از مد افتاده و به لطف دستهای پشتپرده! حتی رشد هم کرده است. بااینهمه به گمان ما دوای درد شهرخودرو تغییر سرمربی نیست و برعکس این تیم نیاز به ثبات دارد. در اینکه رحمتی شایسته سرمربیشدن هست یا نه؟
مسلما جای بحث وجود دارد؛ اما حالا زمانش نیست. باید به مهدی رحمتی با هر اندازه از توانمندی که دارد، زمان داده شود تا بتواند اندیشههای خود (هرچند شاید ناقص) را در تیمش پیاده کند. فرمول تغییر برای تیمهایی، چون شهرخودرو که نه مهره دارد، نه توان مالی بالا و نه (بیتعارف) هوادار انبوه، هیچگاه جواب نداده و حتی اوضاع را بدتر کرده است. فقط کافی است سال آخر حضور سیاهجامگان در لیگ برتر را به یاد بیاوریم که ۴ سرمربی را عوض کرد، اما درنهایت ۴ هفته زودتر از پایان لیگ، سقوطش حتمی شد!
تغییر پیاپی کادر فنی در این شرایط تنهانتیجهای که دارد، پمپاژ بیثباتی در باشگاه، سرگردانکردن بازیکنان و چندباندهشدن تیم است. اتفاقی که بعد از رفتن گلمحمدی در همین شهرخودرو هم افتاد و این تیم ترکشهای آن را در فصل نقلوانتقالات خورد. برای بازگشت شهرخودرو به روزهای اوج، راهحلهای زیادی وجود دارد؛ اما نسخه عاجل این تیم درحالحاضر فقط ثبات است. تجویزی ساده، اما مهم که مسئولیت آن مستقیما برعهده مدیرعامل و مالک باشگاه است، کسی که اینروزها بیشتر از همیشه نیاز به تدبیر دارد.