یک شبکه عظیم مالی روزانه میلیونها دلار سرمایه شهروندان مشهدی را جابهجا میکند، بیآنکه نظارتی بر آن باشد. این گزارش شهرآرا را از همراهی با یک بیتکوینباز حرفهای بخوانید.
مصطفی توفیقی | شهرآرانیوز؛ تصور کنید در شرایطی که بهدلیل تحریمهای مالی، جابهجایی پول ازطریق شبکههای مالی رسمی بینالمللی با هزار، اما و اگر روبهروست و سرمایهگذاری در بخشهای اقتصاد، از بازار طلا و سکه گرفته تا بورس و صنایع و... نامطمئن نشان میدهد، یک شبکه مالی بینالمللی به شما پیشنهاد میدهد پول خود را به نوعی ارز تبدیل کنید و آن را در این شبکه به جریان بیندازید، طوریکه خرید و فروش ارز برایتان آسان باشد، هیچ نهاد نظارتی سراغتان نیاید، از مالیات و دارایی خبری نباشد، و از همه مهمتر، سودی تضمینشده منتظرتان باشد.
بهویژه اگر سرمایه پسانداز مختصری برای سرمایهگذاری داشته باشید، احتمالا خواهید گفت: «چه عالی! اما به نظر واقعی نمیرسد!» البته بسیاری از خوانندگان این گزارش پیشاپیش میدانند که آنچه گفته شد، بهتمامی هم یک «تصور» یا «رویا» نیست، بلکه کموبیش با آنچه طرفداران و سرمایهگذاران ارز دیجیتال یا
بیتکوین (Bitcoin) درباره آن میگویند، انطباق دارد.
دلارهای سرگردان
برای اینکه تصور دقیقتری از تراکنش مالی این شبکه مخفی مالی داشته باشید، باید بدانید که میزان جابهجایی پول و سرمایه مشهدیها در این شبکه، عددی میلیوندلاری تخمین زده میشود. شاید اولین سؤال پیشآمده برای شما این باشد: در شرایطی که حتی فعالیتهای اقتصادی بسیار کوچک افراد جامعه در سطح بازار زیر ذرهبین نهادهای مختلف قرار دارد، چطور چنین معاملات کوچک و بزرگی با حداقل نظارتهای مالی در حال انجام است؟ اگرچه بخشی از پاسخ این مسئله را باید در ماهیت پول دیجیتال جستوجو کرد، بخش مهمتری از جواب را میتوان در مقایسه ساده «سجاد. ب.» که خودش را یک بیتکوینباز حرفهای میداند، یافت؛ «لازم نیست زیاد راه دوری بروید؛ کافی است در برخی روزهای خاص بروید جلو بانک ملی مرکزی مشهد یک دور بزنید، ببینید چندصدنفر برای خرید دلار سراغتان میآیند.
فکر میکنید اینها از کجا میآیند؟ شما صد نفر که نه، دهنفر را بردارید ببرید جلو همان بانک تا کیک و بیسکویت بفروشند. دهدقیقهای جمعشان میکنند؛ آن وقت چطور است که این همه آدم میآیند جلو مهمترین مرکز اقتصادی شهر، همه با هم، کار غیرقانونی خرید و فروش بیضابطه دلار را انجام میدهند؟ نه آقا اینجور کارها بیحساب و کتاب نمیشود!»
از قاچاق تا خوداظهاری
درحالیکه همین چند روز پیش، رئیس اداره بازرسی سازمان صمت خراسان رضوی اعلام کرد «کالاهای قاچاق کشفشده در بازرسیهای ماه گذشته، بیشتر ماینر و لوازم آرایشی و بهداشتی بوده است» (
ماینر: وسیله استخراج ارز دیجیتال)، هفته گذشته با خبر مهمتری برای بیتکوینبازها و استخراجکنندگان ارز دیجیتال نیز همراه بود: امکان ثبتنام قانونی فعالیت ماینرها ازطریق ثبت خوداظهاری.
هفته گذشته معاون وزیر صمت از آغاز رسمی فرایند خوداظهاری دستگاههای استخراج رمزارز خبر داد. سعید زرندی در جلسه کارگروه سرمایهگذاری گفت: «در اجرای تصویبنامه مورخ هیئتوزیران درخصوص لزوم تعیین تکلیف وضعیت دستگاههای (ماینرهای) موجود در کشور، از تاریخ ۵ دی ۹۹ به همه دارندگان دستگاههای مذکور به مدت یکماه فرصت داده شده تا برای ثبت مشخصات هویتی، تعداد، نوع و مدل دستگاههای ماینر خود و نیز پرداخت حقوق و عوارض دولتی ازطریق لینک خوداظهاری دستگاههای استخراج رمزارز مندرج در سامانه بهینیاب اقدام کنند.»
او همچنین از ثبتنام ۱۱۵۶متقاضی درخواست خوداظهاری در سامانه مذکور خبر داد و اینکه «۲۴۰متقاضی نیز موفق به پرداخت حقوق و عوارض دولتی شدهاند و باتوجهبه محدودیتهای زمانی، پیشبینی میشود این تعداد بهسرعت افزایش یابد.»
شبکه محلی اقتصاد پنهان
با سجاد که دوستان و همکاران نزدیکش او را «سجاد بیتکوین» صدا میکنند، ازطریق استوری یک صفحه اینستاگرامی آشنا شدهام. ابتدا هشتگ «بیتکوین مشهد» را دنبال میکنم و بعد از رسیدن به چند صفحه معرفی بیتکوین، ازطریق استوری برخی از این صفحات، به صفحه تعدادی از فعالان
بلاکچین (Blockchain) مشهد متصل میشوم.
برخی از این فعالان مجازی، تمرکز خود را روی آموزش مفاهیم ارز مجازی و بلاکچین و... گذاشتهاند، و برخی دیگر راههای خرید و فروش آن را معرفی میکنند، بازار دلالی و صرافی ارز مجازی هم در فضای اینترنت حسابی داغ است، اما چیزی که من را تشویق میکند، از بین دهها و بلکه صدها صفحه بیتکوین مشهد، بهسراغ سجاد بروم، روش خاص او در تعامل با مخاطبانش است که تعداد فالوورهایش را هم به عدد ۲۰هزار نزدیک کرده است.
سجاد در فضای مجازی، بسیار خونگرم است (در ملاقات حضوریمان هم همینطور)، با دل و جان مخاطبانش را راهنمایی میکند و آنگونهکه خودش میگوید، طوری رفتار و صحبت میکند که فالوورهایش را متقاعد میکند که دغدغه او صرفا منفعت شخصیاش نیست و بلندپروازانه، به ایجاد یک شبکه قوی مبادلات محلی بیتکوین فکر میکند، شبکهای که به نظر او «میتواند بخشی از دغدغههای شغلی آینده جوانان مشهدی را رفع و رجوع کند، همانطورکه برخی مسائل مربوط به مبادلات ارزی را تسهیل میکند.»
قانونی برای ماینرها: مختصر و مفید؟
این نظر رایج درمیان بیتکوینبازها و ازجمله سجاد که «واردنشدن جدی دولت و نهادهای نظارتی به حوزه بیتکوین بهدلیل تأثیر این شبکه در دورزدن شبکه تحریمهاست» البته با مواضع رسمی دولت همخوانی ندارد؛ زیرا درحالیکه بسیاری از فعالان بلاکچین مثل سجاد اعتقاد دارند که «یک دلیل دوپهلو رفتار شدن با قضیه بیتکوین، کمک ارز دیجیتال به دورزدن تحریمهای مالی است.» بااینحال دستکم هیئتوزیران در تصویبنامه شماره ۵۸۱۴۴/ت ۵۵۶۳۷ هـ مورخ ۱۳ مرداد ۹۸ آییننامهای با عنوان آییننامه فرایند ماینینگ رمزارزها را تصویب کرده است که چارچوبهایی برای خرید و فروش ارز دیجیتال و استفاده از آن در معاملات تعیین میکند؛ ازجمله اینکه «استفاده از رمزارزها صرفا با قبول مسئولیت خطرپذیری (ریسک) ازسوی متعاملین صورت میگیرد و مشمول حمایت و ضمانت دولت و نظام بانکی نبوده و استفاده از آن در مبادلات داخل کشور مجاز نیست.» و نیز «استخراج فراوردههای پردازشی رمزنگاریشده رمزارزها (ماینینگ) با دریافت مجوز از وزارت صنعت، معدن و تجارت مجاز است.» همچنین درباره استقرار ماینرها در شهر مشهد باید دانست «استقرار واحدهای استخراج فراوردههای پردازشی رمزنگاریشده رمزارزها (ماینینگ) شامل محدودیت محدوده (۱۲۰)کیلومتری شهر تهران، (۵۰) کیلومتری شهر اصفهان و (۳۰)کیلومتری مراکز سایر استانها نمیباشند.»
بیتکوین بدهید، خانه بخرید
پس از چند روز چتکردن با «سجاد بیتکوین»، حوالی میدان کوثر (کوکای سابق) مشهد با یکدیگر قرار میگذاریم. سجاد برایم توضیح میدهد که این محله و چند محله دیگر مشهد پاتوق ملاقاتهای حضوری بیتکوینبازهای مشهد است که در گروههای چندنفری، در کافهها، رستورانها و نیز پارکهای محلی و گوشه و کنار خیابان، اطلاعات جدیدشان را با یکدیگر به اشتراک میگذارند. سجاد برای ساعتی دیگر، با یکی از فالوورهای پروپاقرصش که میخواهد تازه به بازار بیتکوین وارد شود، قرار ملاقات دارد.
از او میپرسم: «درست است که خرید و فروش بیتکوین در ایران مجاز نیست؟» پاسخش منفی است و توضیح میدهد: «اگر ممنوع بود که این همه معامله با آن انجام نمیشد.» بعد گوشیاش را درمیآورد و در شبکههای اینترنتی خرید و فروش، تعداد شایانتوجهی خودرو و خانه لوکس در تهران را نشانم میدهد که خریدار درمقابل فروش آنها بیتکوین دریافت میکند.
در تماس تلفنی با خانم معصومه مرتضاپور، این پژوهشگر اقتصادی، به ما میگوید: «اگرچه یک دلیل انجام معاملات بزرگ با ارز دیجیتال، روبهرشدبودن ارزش این واحد ارزی در مقایسه با پول ملی است، دلیل مهمتر معاملهگران میتواند مخفیماندن وجوه واقعی معاملاتی و درنتیجه مسائلی مانند فرار مالیاتی و پولشویی باشد.»
قانونی یا غیرقانونی؟
مرتضاپور در پاسخ به اینکه «آیا با این گفته برخی فعالان حوزه ارز دیجیتال که معاملات با این واحد را قانونی میدانند، موافق است یا خیر؟» پاسخ میدهد: «متأسفانه چه در حوزه قانونگذاری، چه در حوزه دولتی و چه در نظارتهای قضایی درباره این مسئله، کمکاری یا حداقل بیانضباطی مشاهده میشود.» و توضیح میدهد: «بهواقع کمتر کسی را پیدا خواهید کرد که بتواند پاسخ دقیقی به این سؤال بدهد.
دلیل اصلیاش هم حرفهای چندپهلو و سیاستگذاریهای کجدارومریز در این زمینه است. یکی از رسمیترین واکنشها به این پدیده در سال۹۶ اتفاق افتاد. در آن سال در جلسه سیام شورای عالی مبارزه با پولشویی در تاریخ ۹دیماه۱۳۹۶، بهکارگیری ابزار بیتکوین و سایر ارزهای مجازی در تمام مراکز پولی و مالی کشور ممنوع اعلام شد و بانک مرکزی هم هرگونه استفاده، خرید و فروش ارزهای دیجیتال در مؤسسات مالی، بانکها و صرافیهایی را که از بانک مرکزی مجوز دارند، بهصورت رسمی ممنوع اعلام کرد و صرافیها و بانکهای زیرنظر بانک مرکزی را از این معاملات منع کرد.
اما همان زمان معاون فناوریهای بانک مرکزی درباره ممنوعیت خرید و فروش بیتکوین اعلام کرد که در هیچ زمانی، هیچ سیاستی نهایی نیست و این سیاست برای یک بازه زمانی مشخص درنظر گرفته شده است. رئیس بانک مرکزی ایران نیز در جواب این سؤال که آیا ایران درحال بررسی بیتکوین بهعنوان وسیله محاسباتی متقابل است، گفته بود هنوز نمیتوان درباره این فضا با قطعیت سخن گفت؛ این درحالی است که بانک مرکزی بهعلت آنچه کلاهبرداری و پولشویی عنوان میشد، دستور مسدودسازی سایتهای خرید و فروش بیتکوین را صادر کرد.
الان هم افراد مختلف حرفهای مختلفی درباره بیتکوین میزنند، بعضی میگویند خرید و فروش و استفاده از آن بهکلی ممنوع است، برخی میگویند از نظر قانونی منعی ندارد، و این نظر هم رایج است که در ایران معاملات بیتکوین قانونی نیست، اما استخراج آن منعی ندارد. برخی هم معاملات کوچک و بزرگ بیتکوین را تفکیک میکنند و میگویند دولت در خرید و فروشهای کوچک مردم ورود نمیکند، اما معاملات بزرگ و استخراجهای سازماندهیشده رصد میشود. واقعا از این مبهمتر هم ممکن است؟ آن هم درباره پدیدهای که به خودی خود ابهامات جدی دارد. اینکه نهایت موضع دولت دربرابر چنین پدیده جدی و فراگیر و تأثیرگذاری این باشد که رئیس بانک مرکزی بگوید استفاده از بیتکوین را توصیه نمیکنیم، آینده اینگونه معاملات را فقط مبهمتر میکند.»
صرافیهای حقیقی، پولهای مجازی، مجوزهای پنهان
نکته مهم در این بین، حجم بزرگ معاملاتی است که روزانه در بستر بلاکچین انجام میشود، در شرایطی که هنوز موضع دقیق دولت و دستگاه قضایی دربرابر آن مشخص نیست یا دستکم به مردم منتقل نشده است.
از سجاد درباره تعداد کسانی میپرسم که در شهر مشهد در حوزه بیتکوین فعالیت میکنند. میگوید: «من با حدود ۶۰ صرافی ارز دیجیتال کار میکنم و فکر میکنم تعداد این صرافیها در مشهد به دوبرابر این عدد و شاید بیشتر هم برسد. شما فرض کنید که هر یک از این صرافیها فقط صد مشتری اختصاصی خودشان را داشته باشند، میشود ۱۲، ۱۰ هزار نفر.»
اگرچه اعداد و ارقامی که سجاد میگوید تاحدی ذهنی است (راستیآزمایی نشده است و ما نمیتوانیم صحت و دقت آن را تأیید کنیم)، با احتساب تعداد شایانتوجه کسانی که بدون رجوع به صرافیها معاملات بیتکوینی خود را انجام میدهند، همچنین مبالغ هنگفت درگیر در این معاملات، میتوان حدس زد که ارزش واقعی این معاملات به میلیونها دلار میرسد، میلیونها دلاری که نهتنها تحت نظارتی دقیق قرار ندارد، بلکه بهدلیل انجام آنها در بستر کدگذاریشده و نیز استفاده معاملهکنندگان ایرانی از ویپیان برای انجام معاملات خود، دنبالکردن مبالغ و منابع و مقاصد آنها نیز احتمالا ناممکن است.
صرافیهای ارز دیجیتال چه میگویند؟
این بیتکوینباز حرفهای، تعدادی از صرافیهای ارز دیجیتال را به ما معرفی میکند. صرافیهایی که حالا میتوان در همهجای شهر آنها را پیدا کرد. با جستوجویی ساده، چه در شبکههای اجتماعی چه در شبکههای اینترنتی فروش، میتوان به آنها رسید. سجاد به ما ساختمان مجللی را در بولوار وکیلآباد مشهد نشان میدهد که به گفته او دهها بیتکوینباز بیستوچهارساعته در آن مشغول فعالیت و خرید و فروش و استخراج هستند. صرافیهای بیتکوین مرتب درحال افزایش هستند، درحالیکه در تماس تلفنی و اینترنتی با بسیاری از آنها متوجه میشویم که هیچکدام از آنها نهتنها دارای مجوزی قانونی نیستند، بلکه توسط دولت و بانک مرکزی نیز شناسایی نشدهاند.
در تماس با یکی از این صرافیها که خودش را «گلدنرز» معرفی کرده است، اپراتور به ما میگوید: «کارهای این صرافی کاملا قانونی است، و اینکه مجوز خاصی برای این کار نداریم به این دلیل است که مرکزی برای صدور این مجوزها وجود ندارد. اگر خرید و فروش این ارزها ممنوع بود، حتما تاکنون به آن ورود میشد، درحالیکه تعداد زیادی از مشتریان ما از کسانی هستند که مشاغل و مناصب دولتی دارند.» (شهرآرا بهصورت مستقل نمیتواند صحت این ادعاها را تأیید یا رد کند).
چند دقیقه برای هزاران دلار
یکی از گوشیهای همراه سجاد زنگ میزند، دوست بیتکوینی اوست و یادآوری میکند که در یکی از کافههای آن اطراف منتظرش است. لابد تا دقایقی دیگر بسیاری از حرفهایی که در این چند روز بین من و سجاد رد وبدل شده است، برای او هم تکرار خواهد شد. از سجاد میپرسم: «چقدر میخواهد سرمایهگذاری کند؟» میگوید: «گفته برای شروع حدود سه هزار تتر برایش بخرم.»
سه هزار تتر برابر با سههزار دلار است (تتر، یکی از واحدهای ارز دیجیتال معادل یک دلار است)، سههزار دلاری که در کمتر از ۱۰ دقیقه در شبکهای غیررسمی جابهجا میشود، بدون هیچ نظارت بانکی و دولتی؛ و صدها هزار و بلکه میلیونها دلاری که روزانه میروند و میآیند بیآنکه نظارتی روی آنها باشد. موقع خداحافظی از سجاد میپرسم: «قصد نداری برای دستگاههای ماینرت خوداظهاری پر کنی؟» میخندد که: «چرا باید این کار را بکنم؟»!
اینجا ببینید: