صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

 رضا امیرخانی از مشهورترین و پرطرف‌دارترین نویسنده‌های دو دهه اخیر ایران است که آثارش با استقبال فراوان مخاطبان ایرانی همراه شده است. به بهانه آخرین اثر امیرخانی که سفرنامه کره شمالی است، نگاهی داریم به روش کار امیرخانی و محتوای آثارش.
محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز - رضا امیرخانی از مشهورترین و پرطرف‌دارترین نویسنده‌های دو دهه اخیر ایران است که آثارش با استقبال فراوان مخاطبان ایرانی همراه شده است. او که نخستین اثر خود را با نام «ارمیا» در میانه‌های دهه ۷۰ منتشر کرد، تاکنون ۱۳ عنوان کتاب را به چاپ رسانده که در قالب رمان، مجموعه داستان کوتاه، مجموعه یادداشت، سفرنامه و مقاله منتشر شده‌اند. به بهانه آخرین اثر امیرخانی که سفرنامه کره شمالی است، نگاهی داریم به روش کار امیرخانی و محتوای آثارش.


یک اشتباه رایج

رضا امیرخانی، بالأخص در یک دهه اخیر، به واسطه نگاه سیاسی و شیوه روبه‌رو شدنش با مسائل روز مورد نقد قرار گرفته. ناظران در فضای عمومی همواره دیدگاه‌های سیاسی یا کنش‌های اجتماعی او را ترجیع‌بند انتقاد از امیرخانی قرار می‌دهند و چهره‌ای را که هویتش به متن وابسته است، در فرامتن تحلیل می‌کنند. این شاید رایج‌ترین اشتباه اهالی فرهنگ و ادبیات در برخورد با امیرخانی باشد؛ چرا که مواردی مثل سمت سازمانی یک نویسنده، حضورش در فلان برنامه تلویزیونی عامه‌پسند و نقد یا حمایتش از بهمان دولت، سنجه‌های فرامتنی محسوب می‌شوند که چندان ارتباطی با متن چاپ شده ندارند.
 
البته که سبک زندگی یک نویسنده بر قلم و نگاهش اثر می‌گذارد؛ اما این دلیل نمی‌شود که تحلیلگر یا منتقد یک کتاب، پاره‌های موجود در فضای مجازی و اخبار را ملاک نقد نویسنده‌ای قرار دهد که هویت او را چند هزار صفحه مطلب رسمی به چاپ رسیده تشکیل می‌دهند. بنابراین، پیش از هر چیزی، امیرخانی را باید از دریچه کتاب‌هایش، و نه هیچ چیز دیگری، مورد ارزیابی قرار داد.


 

سفرنامه‌نویسی

نگارش سفرنامه یکی از گونه‌های دوست‌داشتنی و ویژه ادبیات است که متأسفانه در سال‌های اخیر، به واسطه پیشرفت فناوری و رواج تولیدات تصویری مختلف، از منزلتش در نزد خوانندگان ایرانی کاسته شده. اما امیرخانی برای سومین بار به نگارش سفرنامه پرداخته و البته که بیراه نخواهد بود اگر «بیوتن» را هم یک سفرنامه از ایالات متحده قلمداد کنیم. او با تبحری مثال‌زدنی می‌تواند به سفرنامه‌هایش هویت ببخشد و بدون پرداختن به موضوعاتی که جایگاهشان مستند‌های مردم‌شناسی محکم است، سره ادبیات سفرنامه‌نویسی را از ناسره جدا کند. پرهیز از توصیفات طولانی و ملال‌آور خصلت مهم سفرنامه‌های امیرخانی است که با دست گذاشتن روی نکات ظریف و تحلیل‌های شخصی نویسنده که طبیعتا در طول سفر در نگاه اول به چشم نمی‌آیند، فرم می‌گیرند. این شیوه به جذابیت سفرنامه‌های امیرخانی افزوده و آن‌ها را بین مردم محبوب کرده است.


نویسنده یا نظریه‌پرداز

مقصر رواج نگاه فرامتنی و حاشیه‌پرداز به آثار امیرخانی، بیش از هر کس دیگری، خود اوست. امیرخانی به خصوص در سال‌های اخیر عادت کرده که درباره هر چیزی نظر بدهد. لحن متفرعنانه و همه‌چیز دانی عجیبی که در آثار او موج می‌زند، سعی بر آن دارد که از رضا امیرخانی یک نظریه‌پرداز کارکشته و برجسته بسازد.
 
او یک نویسنده خوش‌فکر است که می‌تواند بدون تظاهر به متفکر بودن، مقولات گوناگون را به نحو سلبی زیر سؤال ببرد و به معضلات اجتماعی نور بتاباند؛ از دمیدن در شیپور اختلاف دوقطبی لیبرالیسم و سوسیالیسم (در آمریکا و کره شمالی) گرفته تا خصوصی‌سازی و فرار مغزها. امیرخانی، اما اصرار دارد که بخش ایجابی اندیشه خودش را هم در قالب یک نظام فکری عریض و طویل به مخاطب عرضه کند و همین موضوع است که باعث می‌شود برخی‌ها شیوه سفر کردنش به کره شمالی را رانت قلمداد کنند یا حضورش در جلسه مشترک با فلان مدیر و یا استناد بهمان نامزد ریاست جمهوری به کتاب «نفحات نفت» در مناظره را دستمایه حمله به امیرخانی قرار دهند.

مسئله این است که هر شهروند دست‌به‌قلم و اهل فکری، اگر تحصیلات دانشگاهی هم نداشته باشد، آزاد است که دیدگاه‌های خود را به رشته تحریر دربیاورد و در یک رویه قانونی معقول، آن‌ها را به چاپ برساند. با این حال، همان شهروند اگر با انتشار ۱۳ کتاب به اعتبار و شهرتی دست یابد، بهتر آن است که یک بار برای همیشه دیدگاه‌های خودش را برای مخاطبانش بشکافد. کسی نمی‌تواند بگوید که امیرخانی، چون تحصیلات مرتبط ندارد، نمی‌تواند درباره اقتصاد و سیاست حرف بزند؛ اما این کمترین حق مخاطب است که بداند نویسنده محبوبش از کدام چارچوب نظری تبعیت می‌کند.
 
این اتفاق اگر رخ بدهد، امیرخانی هم از اتهام محافظه‌کاری و منفعت‌طلبی خلاص می‌شود و دیگر کسی نمی‌تواند به او اتهام یکی به نعل و یکی به میخ زدن وارد کند. کارنامه رضا امیرخانی حاکی از آن است که او نظریه‌پرداز بودن را به داستان‌نویسی ترجیح داده و از همین رو است که در میان شش کتاب آخرش فقط دو تا، داستان محسوب می‌شوند؛ بنابراین مخاطب حق دارد در یک اثر مجزا و یا حتی مقاله‌ای کوتاه در جریان چارچوب نظری و ایدئولوژیک نویسنده محبوبش قرار بگیرد تا شاید منتقدان عرفی هم دست از نقد امیرخانی با توسل به فرامتن بردارند و آثارش را با سنجه همان سرچشمه فکری مورد نظر ارزیابی کنند.
 
 
 
 
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.