قاب متفاوت در یکی از سکانسهای پایانی، صدای آه و حسرت سرد حاضران در سالن را در میآورد. تصویری که عماد (حسام محمودی) گوشی موبایلش را به پدر طوبی (علی انصاریان) میدهد تا سلفی خاطرهها را به ثبت برساند و بعد از آن رقص پلانهای کوتاه روی پرده نقرهای تماشاچی را از پرواز بر بال خیال در رمانتیسم زندگی عماد و طوبی آرام آرام پایین و روی زمین سرد خاکی فرود میآورد.
مرتضی اخوان | شهرآرانیوز - قاب متفاوت در یکی از سکانسهای پایانی، صدای آه و حسرت سرد حاضران در سالن را در میآورد. تصویری که عماد (حسام محمودی) گوشی موبایلش را به پدر طوبی (علی انصاریان) میدهد تا سلفی خاطرهها را به ثبت برساند و بعد از آن رقص پلانهای کوتاه روی پرده نقرهای تماشاچی را از پرواز بر بال خیال در رمانتیسم زندگی عماد و طوبی آرام آرام پایین و روی زمین سرد خاکی فرود میآورد.
سارا بهرامی در مقام راوی از «کیفیت رمانتیسم عماد و طوبی» میگوید و تمام رشته افکارت که هنوز توی آخرین قاب علی انصاریان، ستاره دیروز مستطیل سبز و امروز پرده نقرهای است، پاره میشود. دومین ساخته بلند سینمایی کاوه صباغزاده بعد از
«ایتالیا ایتالیا» ادامه راه کمدی-رمانتیکهای جهان سینمایی اوست که از قضا با واقعهای همزمان شد که ناخواسته به برگ برندهای در گیشه بدل شد. پچپچ آنهایی که از سالن سینما بیرون میآیند فقط و فقط درباره یک چیز است؛ علی انصاریان. فوتبالیستی که نابازیگر بود، بازیگر شد و با کوچ غافلگیرانهاش در روزهای کرونایی، حالا فقط از او یک قاب مانده است؛ «
رمانتیسم عماد و طوبی».
فیلم بیستارهای که ستارهدار شد
نه «ایتالیا ایتالیا» و نه «رمانتیسم عماد و طوبی» فیلمهای ستارهداری نبودند. کاوه صباغزاده که به نظر در جهان سینماییاش فیلمنامه و پرداخت، بسیار حائز اهمیت است، در فیلم اولش سراغ حامد کمیلی و سارا بهرامی رفت که هیچکدام دستکم، آن زمان ستاره نبودند و اینبار هم در رمانتیسمی که روی پرده برد از حسام محمودی و الناز حبیبی استفاده کرد که آنها هم بازیگرانی با قابلیت کشاندن تماشاچی به سالن سینما نبودند. اما در این میان یک اتفاق دومین فیلمش را فیلمی ستارهدار کرد.
فوت علی انصاریان بر اثر کرونا که در این فیلم نقشی فرعی دارد و شاید در طول کار فقط چند دقیقه و در چند سکانس جلوی دوربین شهرام نجاریان رفته است، ناخواسته «رمانتیسم عماد و طوبی» را در کانون توجهات قرار داد. اتفاقی که اگرچه به فروش گیشه آن کمک خواهد کرد، اما توقعات را از کارگردان چهلساله و جوانی که در ابتدای راه تألیف آثار منحصربهفرد خود قرار دارد، بالا خواهدبرد.
ویدئویی موزیکال برای چند دقیقه فراغت
«رمانتیسم عماد و طوبی» در روزگار کرونازده و خسته سینمای ایران، رنگ و لعابی برای چند دقیقه فراغت از زندگی کسالتبار است. شاید موزیکویدئویی که در بستر یک فرم خاص و کمتر دیده شده در سینمای ایران، متکی بر کارگردانی جوان که تجربه اولیه خلق کمدی-رمانتیکی بهنسبت موفق را داشته، ساخته و پرداخته شده تا تماشاچیانی که به سینما میروند را برای ساعاتی به پرنیان خیال ببرد.
به حسی مسرتبخش از رمانتیسم زندگی عماد و طوبی که در آن چالشهای روانشناختی فراوانی هم هست، اما لذت در کنار هم بودن، هرقدر هم فانتزی و به دور از فرهنگ زندگی اصیل ایرانی مشهود است. رمانتیسم عماد و طوبی داستان ندارد و مخاطب با برشهایی از زندگی یک زوج هنرمند روبهروست که از قضا با قابهای شاهکار شهرام نجاریان که شاید از همین حالا کاندیدای سیمرغ باشد، روبهروست.
کمدی-رمانتیک مهجور، اما جذاب
کمدی-رمانتیک یکی از گونههای جذاب سینمای جهان است که همواره در گیشهها موفق بوده است. از «در واقع عشق» ریچارد کرتیس بگیرید تا «بیسر نخ» ایمی هکرلینگ. اما در سینمای ایران این گونه مهجور بوده و تلاشهایی که در این باب صورت گرفته هم اغلب تلاشهایی مذبوحانه و ناکام بوده است. با این همه «رمانتیسم عماد و طوبی» که اقتباسی از کتاب «سیرعشق» آلن دوباتن، نویسنده سوئدی-انگلیسی است در ۹۰ دقیقه در ۱۶ قالب پردههای تئاتری به نامهای پیشدرآمد، رشد، باغ آلبالو، شیدایی، همدلی، ازدواج، مسائل احمقانه، لذتها و خوشیها، قهرها و دلخوریها، یک سال اول، خط باریک قرمز، ارغوان، زلافه، جانِ دل، دوسال بعدی و بلوغ خط داستانی زندگی زوجی هنرمند را روایت میکند.
بازی الناز حبیبی در این فیلم اگرچه شاید در اندازههای درخشش سارا بهرامی در «ایتالیا ایتالیا» که موجب دیده شدن و کشف او بود، باکیفیت نباشد، اما بیتردید فرسنگها با حسام محمودی فاصله دارد. الناز حبیبی درست همان دختر عاشقپیشه و رمانتیکی است که شیطنتها و حرکاتش برای یک کمدی-رمانتیک استاندارد لازم است، اما در سوی مقابل حسام محمودی همان چهره سردی است که به لطف کارگردانی و خلق موقعیتهای خیالانگیز و مسحورکننده این گونه سینمایی، از باتلاق شکست گریخته است.
صدایی آشنا پشت روایتهایی آموزشی
راوی داستان «رمانتیسم عماد و طوبی» اگرچه صدای آشنای سارا بهرامی، سوپراستار گیشه فیلم اول صباغزاده است، اما همانقدر که کشف این صدا به تماشاچی حاضر در سالن کیف میدهد، پرداخت فیلم را از یک اثر سینمایی به سمت و سوی یک کلیپ آموزشی زندگی برای زوجهای جوان پیش برده است. البته نباید این را فراموش کرد که یکی از اصلیترین ستونهای ساخت کمدی-رمانتیکهای بزرگ تاریخ سینمای جهان بهویژه در دوران کلاسیک آن، استفاده از یک راوی است، اما در «رمانتیسم عماد و طوبی» این اتفاق به بدترین شکل ممکن رقم میخورد. گویی کارگردان فراموش کرده یک فیلم سینمایی میسازد و قرار نیست پیام فیلم را در ویدئویی آموزشی بستهبندی کند و به خورد مخاطب بدهد؛ و دوباره علی انصاریان...
مطمئنا «رمانتیسم عماد و طوبی» در طول جشنواره سیونهم فجر بیش از آنکه زیر تیغ تیز منتقدان قرار بگیرد، دستمایه گپوگفت مردم درباره بازی علی انصاریان خواهد شد. ستارهای که کوچی دراماتیک داشت و خلق و خوی ایرانی حکم میکند، دستکم تا چند وقت صفحات مجازی و دنیای واقعی پُر از قابها و گفتگوهای احساسی درباره او باشد.
پسر «ننه علی» آنچنان که خودش پیش از فوتش گفت برای این فیلم یک ماه مادرش را با خودش به شمال و سر صحنه فیلمبرداری برده است. انصاریان اگرچه بازیگری تمام عیار نبود، اما در سیر تکاملی حضورش جلوی دوربین از آثاری تلویزیونی، چون «زیر آسمان شهر»، «نقطهچین» و «کیمیا» تا فیلمهای سینمایی، چون «پاداش سکوت»، «کلاف»، «کلوپ همسران» و همین آخری «رمانتیسم عماد و طوبی» پلهپله بر کیفیت کارش افزود.
چنانکه در حضور کوتاهش در «رمانتیسم عماد و طوبی» نقش یک پدر همراه که فرزند خودساخته بار آورده است را به خوبی بازی میکند. گامهای استوار، آرامش و تمام آنچه برای چنین نقشی باید در بازی یک بازیگر تبلور داشته باشد، در آخرین حضور علی انصاریان روی پرده نقرهای دیده میشود. حالا یاغی مستطیل همیشه سبز فوتبال اگرچه فرصتی برای یاغیگری در جشنواره سیونهم فیلم فجر پیدا نکرد، اما شاید در آیین اختتامیه دستکم مهر تأییدی بر تواناییهایش در عرصه سینما و تلویزیون را به دست مادرش «ننه علی» بدهند.