احسان رحیمزاده | شهرآرانیوز - جشنواره امسال در شهر تهران با فیلم عاشقانه
«رمانتیسم عماد و طوبا» آغاز شد و با یک عاشقانه دیگر یعنی
«تیتی» به پایان رسید. در سالی که قاتل سریالی کرونا حس ترس و وحشت را به ایران و جهان تزریق کرده بود، چند فیلمساز جشنواره با واکسن عشق و دلدادگی میخواستند حال مخاطبان را خوب کنند.
جشنواره فیلم فجر در شرایطی برگزار شد که مخالفتها بر سر راه برگزاریاش زیاد بود. برگزارکنندگان تصمیم گرفتند این ضیافت هنری را در ابعادی محدود و جمعوجور برپا کنند تا چرخ سینما همچنان بچرخد و متوقف نشود.
بدون اتفاق؛ بدون غافلگیری
در میان تمام فیلمهای امسال «
بیهمهچیز»، «
شیشلیک»، «
ابلق» و «
تیتی» بیش از رقبا نظر مثبت منتقدان را به سمت خود جلب کردهاند. تعداد فیلمها کمتر از همیشه بود و فقط ۱۶ فیلم به مرحله نهایی رسیدند. تازه اگر هیئت انتخاب کمی سختگیری میکرد میتوانست چند مورد از این ۱۶ فیلم را هم کنار بگذارد. انگار کرونا بر روی کیفیت فیلمها هم تأثیر گذاشته بود. کارگردانها همگی جوان بودند و خبری از پیشکسوتها و فیلمسازان میانسال نبود.
سالهای گذشته فیلمهایی، چون «سرخپوست»، «متری شیشونیم»، «شبی که ماه کامل شد» و «شنای پروانه» شگفتیساز شدند و نگاهها را به سمت خود جلب کردند. امسال، اما فیلمی نبود که بخواهد حاضران در جشنواره را غافلگیر کند. کیفیت «ابلق» و «شیشلیک» همانی بود که از قبل انتظار میرفت. فیلم «تیتی» ادامه دهنده عاشقانههای قبلی آیدا پناهنده بود و یک اتفاق در کارنامه کارگردان محسوب نمیشد. «بیهمهچیز» نسبت به فیلمهای قبلی محسن قرایی فیلم روبهجلو بود. ولی نه در اندازهای که بخواهیم به آن برچسب «شگفتیساز» بزنیم.
زنگ تاریخ
ویژگی محتوایی فیلمهای امسال اتکایشان به اتفاقات تاریخی بود. در جشنواره چند فیلم داشتیم که قصهشان را بر بستر رخدادهای تاریخ معاصر روایت میکردند. «یدو» به دوران محاصره شهر آبادان در هشت سال جنگ تحمیلی میپرداخت. «منصور» ضمن مرور زندگی شهید ستاری از سالهای دهه شصت میگفت که ایران به دلیل شرایط تحریم امکان خرید هواپیما و جنگندههای هوایی را نداشت. «
روزی روزگاری آبادان» اشارههایی به جنگ آمریکا و عراق در سال ۱۳۸۱ داشت. «
مصلحت» به دوران ریاست شهید دکتر بهشتی در قوه قضاییه میپرداخت و از درگیری خیابانی گروههای سیاسی در اوایل انقلاب میگفت. «
تکتیرانداز» با نگاهی به زندگی شهید زرین، (تک تیرانداز موفق جنگ ایران و عراق) تواناییهای منحصربهفرد او در شکار دشمنان بعثی را روایت میکرد. با این حساب تعداد زیادی از فیلمهای امسال پشتوانه تاریخی داشتند.
حضور حداقلی سینماگران
امسال تنها دورهای بود که خبرنگاران و منتقدان در دو سینمای جداگانه فیلمها را تماشا کردند. هر سال یک سالن پایگاه خبرنگاران بود که با نام کاخ جشنواره از آن یاد میکردند. امسال با هدف رعایت فاصله اجتماعی تعدادی از خبرنگاران در سالن همایشهای برج میلاد فیلم دیدند و تعدادی هم به پردیس ملت رفتند. تعدادی دیگر هم خودشان از ترس ابتلا به کرونا عطای فیلمدیدن و نقد نوشتن را به لقایش بخشیدند و نیامدند. سهمیه کارتهای هر روزنامه و خبرگزاری نسبت به سال گذشته کمتر از نصف شده بود.
در سینماهای مردمی هم سالنها با ۳۰ درصد ظرفیت پذیرای سینمادوستان شدند. سینماگران هم امسال حضور کمرنگی در سالنهای سینما داشتند. آنها فقط برای نشستهای خبری فیلم خودشان میآمدند و کاری به دیگر فیلمها نداشتند. زمانی مردم پشت گیشه فیلمهای جشنواره صف میبستند و تنور این رقابت هنری را داغ میکردند. اما امسال در شرایط کرونایی جشنواره آرامتر از همیشه برگزار شد.
ساحل آرام جشنواره فارغ از امواج حاشیه
جشنواره فیلم فجر امسال در کنار جمعوجور بودنش یک ویژگی دیگر هم داشت. امسال امواج حاشیه و جنجال به ساحل آرام جشنواره برخورد نکرد. در نشستهای پرسش و پاسخ درگیری لفظی پیش نیامد؛ کسی اعتراضی نکرد و دلخوری و آزردگی هم در کار نبود.
همه چیز زیر سایه کرونا رفت. حتی حاشیهها هم رنگ و بوی کرونایی داشت. بهروز افخمی که خودش ماسک نزده بود در گفتوگویی اعلام کرد که تعطیل کردن سینماها و اجبار به زدن ماسک در سرتاسر کشور حرکت اشتباهی بوده است. این حرف غیر علمی واکنش مسئولان بلندپایه وزارت بهداشت را در پی داشت. درست در روزهایی که پزشکان داشتند جامعه هنری را به رعایت نکردن شیوهنامههای بهداشتی متهم میکردند، الناز شاکردوست با یک رفتار درست از هنرمندان رفع اتهام کرد. هنگامی که مجری یک برنامه اینترنتی از الناز شاکردوست خواست ماسکش را از صورت بردارد او حاضر به انجام این کار نشد.
در اولین روز جشنواره تجمع عکاسان در مراسم فتوکال سروصدای زیادی به پا کرد. معترضان حتی جشنواره فیلم فجر را به دلیل شلوغ بودن فضای سالنها تهدید به تعطیلی کردند. اما از روز بعد برای عکاسان محدودههایی را مشخص کردند تا مجبور شوند فاصله اجتماعی را رعایت کنند. عادل فردوسیپور هم که با دیدن پرویز پرستویی ذوقزده شد بود و او را در آغوش کشیده بود روز بعد عذرخواهی کرد.
درگذشت «علی انصاریان» در میانه جشنواره حال بسیاری از بازیگران را ناخوش کرد. در چندین نشست خبری میهمانان نام او را بر زبان آوردند و یادش را گرامی داشتند.
تا اینجا همه حاشیهها مربوط به کرونا بود. یک حاشیه دیگر هم داشتیم که به سؤال توهینآمیز یکی از خبرنگاران از پژمان جمشیدی مربوط میشد. همان سؤالی که پرسید شما در فوتبال به جایی نرسیدید و در سینما ... جمشیدی در پاسخ به این سؤال به درگذشت انصاریان به دلیل کرونا اشاره کرد و گفت زندگی آنقدرها هم برایم اهمیت ندارد و در سینما هم دنبال دیده شدن نیستم.
سال گذشته جشنواره فیلم فجر بعد از بروز چند بحران سیاسی برگزار شد. آن زمان عدهای از منتقدان، جشنواره را تحریم کردند و عدهای از بازیگران با لباسهای سیاه در نشستها حاضر شدند. در برخی نشستها کار به جروبحث میکشید و یک نفر برای ختم غائله پادرمیانی میکرد. به عنوان مثال نشست خبری فیلم «خروج» و عصبانیت «ابراهیم حاتمیکیا» یکی از جلسات پرتیتر و خبرساز پارسال بود. اما امسال در شرایطی که تعداد کمی از اهالی رسانه در سالن همایشهای برج میلاد حضور داشتند سؤال تند و تیز و چالشی در جلسات مطرح نشد.
سال آشتی سینماگران با ادبیات
امسال کفه فیلمهای اقتباسی حسابی سنگین بود. سیمرغ بهترین فیلمنامه اقتباسی سه، چهار باری در جشنواره فیلم فجر اهدا شده و بقیه سالها غایب بوده. تعداد آثار اقتباسی سینمای ایران اینقدر کم است که نمیتوان برای آن یک سیمرغ سالانه در نظر گرفت. امسال جشنواره با چهار فیلم اقتباسی این نوید را میداد که سینماگران دارند با ادبیات آشتی میکنند. از بین چهار فیلم یک اثر یعنی «روزی روزگاری آبادان» از نمایشنامهای با همین عنوان اقتباس کرده بود و بقیه سراغ کتاب داستان رفته بودند.
کاوه صباغزاده فیلمنامه «رمانتیسم عماد و طوبا» را از یکی از کتابهای آلن دوباتن اقتباس کرده بود. «بیهمهچیز» اقتباسی از داستان «ملاقات بانوی سالخورده» نوشته فریدریش دورنمات بود و «یدو» هم نگاهی به «زخم شیر» نوشته صمد طاهری داشت. امسال بهجز فیلمنامه «رمانتیسم عماد و طوبا» بقیه برای دریافت سیمرغ اقتباسی نامزد شدهاند. یادمان باشد که سال گذشته داوران هر چه گشتند حتی یک فیلم اقتباسی هم نتوانستند پیدا کنند.
فهرست پرحرف و حدیث نامزدها
اینکه انتظار داشته باشیم فهرست نامزدهای اعلامی بتواند همه را راضی کند، امری محال است. بالأخره اسامی بسیاری در ردیف نامزدها قرار نمیگیرد. ولی میزان مخالفتها سال به سال فرق میکند. امسال از آن سالهایی است که فهرست اعلامی صدای خیلیها را درآورده. در جمع بازیگران نامزد شده جای هدیه تهرانی، هادی حجازیفر و باران کوثری برای فیلم «
بیهمهچیز» محسن قرایی خالی است. هدیه تهرانی بازیگر گزیدهکاری است که به راحتی هر نقشی را نمیپذیرد.
او در فیلم «بیهمهچیز» در مرکز ثقل درام قرار گرفته و نقش یک زن مقتدر و باصلابت (لیلی) را باورپذیر بازی کرده است. لیلی با آمدنش روستا را بههم میریزد و با رفتنش پرونده بحران ایجاد شده در روستا را میبندد. هدیه تهرانی جزو معدود بازیگرانی است که با سکوت و نگاهش حس شکوه و اقتدار را منتقل میکند. هادی حجازیفر در نقش دهیار خوش درخشیده و باران کوثری در نقش یک دختر خلوضع (با گریمی بسیار متفاوت) دیدنی ظاهر شده است.
هوتن شکیبا برای دو فیلم «
تیتی» و «
ابلق» میتوانست جزو نامزدها باشد. در هر دو فیلم در نقش یک آدم لمپن قلدر ظاهر شده؛ با این تفاوت که در فیلم «
تیتی» شخصیت (امیرساسان) وجوه عاطفی پررنگی دارد و همدلی بیشتری را برمیانگیزد.
بامزهترین بخش فهرست، مربوط به نامزدهای فیلماولی است. ۷ کارگردان فیلماولی داشتیم که ۶ نفرشان نامزد شدهاند. آن یک نفر هم به دلیل اینکه فیلمش قبلا در یک جشنواره جهانی حضور داشته نتوانسته نامزد شود.
نادیده گرفتن فیلم «شیشلیک» هم از جمله عجایب فهرست امسال است. در بین بخشهای اصلی پژمان جمشیدی به عنوان بهترین بایگر نقش مکمل مرد برای فیلم «شیشلیک» نامزد شده است. نام این فیلم در بخش بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش اول زن و ... خالی است. مهدویان که فیلمهایش هر سال دست پر از جشنواره برگشته، امسال باید نظارهگر سیمرغهای رقبایش باشد.
به نظر میرسد داوران با فیلم «یدو» که با ۱۳ نامزد پیشتاز جشنواره سیونهم شده، بسیار مهربانانه رفتار کردهاند. خط اصلی قصه «یدو» ملات و مصالح لازم برای گسترش را ندارد و بیشتر برای فیلم کوتاه مناسب است. پسربچه در طول قصه کنش قهرمانانهای ندارد و روایت هم اوج و فرود دراماتیک را طی نمیکند. اصلیترین امتیاز فیلم فضای دفاع مقدسی آن است. مدیران جشنواره علاقه زیادی به این ژانر دارند و فیلمهایش را بیشتر از معمول تحویل میگیرند.
نتایج بهترین فیلم مردمی هنوز اعلام نشده است. احتمالا یکی از فیلمهای «شیشلیک»، «بیهمهچیز» یا «ابلق» برنده این سیمرغ مهم شوند. امسال تنها سالی بود که آرای مردمی از سراسر ایران جمعآوری شد. با این حساب سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردم امسال مردمیتر از هر سال است.