صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

زبان مشترک می‌تواند ما را به هم نزدیک کند

  • کد خبر: ۶۰۲۵۰
  • ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۲
ابوطالب مظفری - پژوهشگر و منتقد ادبی افغانستانی
به‌نظر من نژاد، تاریخ، زبان و دین مشترک عواملی بسیار اساسی هستند که می‌تواند ۲ کشور جدا افتاده ایران و افغانستان را به‌یکدیگر نزدیک کند تا اگر اتحاد سیاسی شکل نمی‌گیرد، دست‌کم اتحاد فرهنگی شکل بگیرد. دستیابی به این مهم هم شرط‌وشروطی دارد که باید آن را فرهنگیان یا دولت‌مردان این کشور‌ها انجام دهند.
 
نخست اینکه یک سیاستی در بنیان سیاست‌های راهبردی این ۲ کشور قرار بگیردتا ذهنیت مردمان حاضر در ۲ سوی مرز را به امور بزرگ‌تر معطوف کند. منافع اقلیمی، منافع زبانی و منافع فرهنگی می‌تواند مبنایی برای اتحاد و محافظت ۲ کشور در برابر هجوم بیگانه باشد.
 
اگر ملاک ما این‌ها باشد، آنگاه افق بازتری پیش‌روی ما قرار خواهد گرفت. مولانا در تمثیلی می‌گوید: «شتر با استر در یک راهی می‌رفتند، استر از شتر پرسید که چطور با آنکه سر تو بالاست در راه نمی‌لغزی؟ و شتر در جواب گفت که من دورتر‌ها را می‌بینم و پیش پایم را نمی‌بینم. وقتی من از بالا تمام این فرازوفرود را می‌بینم، کمتر می‌لغزم.» در واقعیت هم همین‌طور است. اگر هر ملتی افق‌های دورتری را مشاهده کند، آن‌وقت منافع روزمره، آن‌ها را از پای در نمی‌آورد. به همین دلیل در جهان امروز زبان یک منفعت کلان‌تر است، یعنی هرچه افق زبانی کشور‌ها گسترده‌تر باشد، در آینده مناسبات جهانی این کشور‌ها برد بیشتری می‌گیرد و هرچه اقلیم فرهنگی‌شان بزرگ‌تر باشد، بازهم مبنای هم‌بستگی قرار می‌گیرد.
 
اما اگر منافع خرد در روابط ۲ کشور تعریف شود، آن‌وقت این منافع به سطوح پایین‌تر تسری پیدا می‌کند و موضوع منافع اقوام پیش می‌آید، چیزی که در جهان امروز عامل بازدارنده است. ما به مهاجرت افغان‌ها به ایران به ۲ دید می‌توانیم نگاه کنیم: دید اول دید خردنگری و پیش‌پا نگری است. خیلی‌ها می‌گفتند که اگر کارگر‌های مهاجر به ایران بیایند، کار در ایران سخت پیدا خواهد شد یا قحطی و گرسنگی پیش خواهد آمد. این موضوع‌ها در سال‌های اول خیلی برجسته می‌شد، اما هرچه روزگار گذشت، دیدیم که این‌طور نیست. نه‌تن‌ها این عوامل مشکل‌آفرین نبوده است، که این عوامل امیدوارکننده هم بوده است و نتایج بهتری از این مهاجرت حاصل شد.
 
حالا ما می‌توانیم به مهاجرت با یک دید کلان‌تر نگاه کنیم، یعنی این را به‌عنوان یک برگ برنده در روابط ۲ کشور در نظر بگیریم. اگر کشور‌هایی می‌خواستند این را مدیریت کنند و خودخواسته ایجاد کنند، چه بسا امکان‌پذیر نبود؛ اینکه ۲ ملت باهم رفت‌وآمد بیشتری داشته باشند، با خلق‌وخوی هم آشنا شوند و در تنگنا‌ها دست هم را بگیرند. آن روز‌ها ما این را پیش‌بینی نمی‌کردیم، اما تاریخ سی چهل‌ساله گذشته نشان داد که این مهاجرت برکاتی هم داشته است، چنان‌چه در جنگ ایران و عراق آن را دیدیم، در قضایای اخیر دیدیم و در انقلاب مردم افغانستان نیز دیدیم.
 
 
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.