نگاه تحلیلی به سفر «ظریف» به آسیای مرکزی در گفتگو با حسن بهشتی پور، کارشناس مسائل آسیای مرکزی
به گزارش شهرآرانیوز؛ پس از پایان تعطیلات نوروزی، سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان، در توئیتی از سفر محمدجواد ظریف به آسیای مرکزی خبر داد. وی در این باره نوشت: «توسعه روابط با آسیای مرکزی، منطقه اشتراکات تمدنی، تاریخی و فرهنگی، همواره از اولویتهای اصلی ایران بوده است. ظریف از ۱۶ تا ۱۹ فروردین عازم ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان و ترکمنستان خواهد شد.»
این دومین سفر ظریف به این منطقه در دولت دوم حسن روحانی است. وزیر امور خارجه کشورمان که در اولین مقصد سفر خود به آسیای میانه، روز گذشته وارد ازبکستان شده بود، پس از دیدار و گفتگو با همتای ازبکستانی خود گفت: «ایران میتواند راه ترانزیت ازبکستان به بازارهای جهانی و آبهای آزاد را فراهم کند. حوزههای مختلف همکاری بین دو کشور وجود دارد. تاریخ مشترک بسیار طولانی ما زمینه برای دوستی بین دو ملت را بیش از پیش گسترش میدهد و امیدواریم در این سفر این زمینهها را گسترش بیشتری بدهیم.» برای بررسی بیشتر این موضوع سراغ حسن بهشتی پور، کارشناس منطقه قفقاز و آسیای مرکزی، رفته ایم.
رایزنیهای سیاسی موجب احیای روابط میشود
بهشتی پور در پاسخ به این پرسش خبرنگار شهرآرا که سفر آقای ظریف به چهار کشور آسیای میانه در این مقطع زمانی یعنی کمتر از چند ماه مانده تا پایان دولت چگونه قابل تحلیل است، آیا در پیوند با سند همکاری بیست و پنج ساله با چین است یا در راستای همان «سیاست همسایگی»، گفت: «این سفر ارتباط مستقیمی به موضوع همکاریهای ایران و چین ندارد. به طور کلی استراتژی ایران، توسعه روابط خود با کشورهای همسایه است. این سفر برای احیای روابط سردشده ایران با کشورهای آسیای مرکزی است. ایران در سالهای گذشته با کشورهای آسیای مرکزی چالشهایی داشته است؛ به عنوان مثال بر سر قراردادهای گازی و قیمت آن با ترکمنستان که حتی درگیری به شکایت حقوقی در دیوان دادگستری فرانسه کشیده شد.
فکر میکنم که زمان آن فرا رسیده است که ایران و کشورهای همسایه اش در آسیای مرکزی نگاهی تازه به روابطشان با یکدیگر داشته باشند و سفر آقای ظریف باید خیلی زودتر از اینها انجام میشد. البته شاید طرفهای مقابل آمادگی چنین سفری را نداشتند. در هر صورت با آنکه دولت چند ماه دیگر بیشتر بر سر کار نیست، این سفر میتواند بنیاد خوبی باشد برای گسترش روابط ایران با کشورهای آسیانه مرکزی؛ زیرا این توسعه روابط منوط به دولتهای مستقر نیست. میان ایران و کشورهای آسیانه مرکزی روابطی دیرینه و تاریخی وجود دارد که باید از این ظرفیت در عرصههای مختلف بهره گرفت.
به عنوان مثال، درباره ازبکستان، پس از درگذشت اسلام کریموف، رئیس جمهور سابق این کشور، و روی کار آمدن شوکت میرضیایف، تغییراتی در رویکردهای این کشور ایجاد شد که بستری مناسب برای توسعه روابط با این کشور را فراهم آورده است. ازبکستان به ایران نیاز دارد تا از طریق راههای ایران به آبهای آزاد دسترسی پیدا کند. سفر آقای ظریف به ازبکستان میتواند شروع مجددی باشد برای توسعه روابطی که طی سالهای گذشته به سردی گراییده است.» وی افزود: «اما با قرقیزستان و قزاقستان طی سالهای گذشته روابط خوبی داشته ایم، به خصوص با قزاقستان که هم در خزر با ما همسایگی دارد و هم در موضوع نفت و گاز همکاریهای گستردهای با ایران داشته است، هر چند به دلایل متعدد این همکاری نیز قطع شده است.
امیدوارم که در ادامه بستری فراهم شود برای توسعه روابط با این دو کشور. فکر میکنم که نگرش دولت آقای روحانی به آسیای میانه چنان که باید باشد، نیست و اهمیت این منطقه در سیاست خارجی دولت روحانی مغفول مانده است. در دولتهای آقای احمدی نژاد و اصلاحات، تلاشهایی برای توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی انجام شد و همکاریهایی هم به طور مقطعی در دستور کار قرار گرفت، نظیر تونل انزاب در تاجیکستان، اما دیگر این پروژههای مهم پیگیری نشد و رقبای ایران نظیر چین در این پروژهها جایگزین ما شدند.»
روابط ایران با کشورهای همسایه تحت تأثیر آمریکاست
این کارشناس منطقه قفقاز و آسیای میانه در پاسخ به این پرسش که ظریف پیشتر نیز در سال ۹۶ به سه کشور آسیای میانه سفر کرده بود، اکنون و با گذشت بیش از سه سال از سفر پیشین، سفری دیگر به این منطقه، چه دستاوردهایی میتواند داشته باشد، گفت: «با انجام یک یا دو سفر نمیتوان همه مشکلات مابین ایران و کشورهای مختلف آسیای میانه را حل و فصل کرد و در نتیجه سفرهای متقابل بسیاری باید میان مقامات ایران و کشورهای این منطقه صورت بگیرد تا بتوان به دستاوردهای ملموس رسید.
اما باید توجه کرد که در وضعیت کنونی ایران، راهبرد اتخاذشده، توسعه روابط با کشورهای همسایه است. ما باید مجموعه اقداماتی انجام دهیم که مناسباتمان با کشورهای همسایه با مناسبات آنها با سایر کشورها ازجمله آمریکا گره نخورد. اما اکنون این واقعیت تلخ حاکم است که بدون شک روابط ایران با کشورهای همسایه اش تحت تأثیر نفوذ آمریکاست.»
لزوم بازنگری در اولویت بندی سیاست خارجی
بهشتی پور همچنین درباره مهمترین موانع توسعه روابط ایران با کشورهای آسیای مرکزی در سالهای گذشته به جز عامل تحریم و چرایی مغفول ماندن این موضوع در دولت روحانی گفت: «توسعه روابط با آسیای مرکزی، اولویت دستگاه سیاست خارجی دولت روحانی نبوده است. البته این بدان معنی نیست که منطقه آسیای مرکزی در دولتهای پیشین نظیر دولت نهم و دهم همواره اولویت اول دستگاه سیاست خارجی بوده است. نه! مثلا آقای احمدی نژاد مرتب به کشورهای این منطقه سفر میکرد، اما این سفرها دستاورد چندانی برای کشورمان نداشت. پروژههای مهمی نیز که در دولت اصلاحات در کشورهای این منطقه از جمله تاجیکستان کلید خورد، با مشکلات متعددی مواجه شد که نتوانستیم چنان که باید آنها را مدیریت کنیم و برایمان مسئله ساز شد.»
وی افزود: «فکر میکنم در اولویت بندی سیاست خارجی ایران باید بازنگریای صورت بگیرد و سهم آسیای مرکزی با توجه به اشتراکات فرهنگی و تاریخی و اهمیت اقتصادی و ژئوپلیتیک و عقبه استراتژیک این منطقه بیشتر شود. سیاست خارجی ایران در دولت روحانی بیشتر معطوف خاورمیانه و روابط با اروپاست و آسیای مرکزی در اولویت نبوده است. حال آنکه در نظر من، آسیای مرکزی اگر اهمیتش برای ایران بیشتر از خاورمیانه نباشد، کمتر نیست. تا زمانی که آسیای مرکزی اولویت سیاست خارجی ما نباشد، طبیعتا انرژی کمتری معطوف آن میشود.»