زهره گودرزی از آن دسته آدمهایی است که هرچند خودش هنوز مستأجر است و میشود گفت زندگی مرفهی ندارد، وسعت کمکهایش بیش از آن است. او ۲۱ سال است که حامی کودکان یتیم است و به گفته خودش سرش برای کمک به دیگران درد میکند.
سعیده آل ابراهیم | شهرآرانیوز؛ شاید خیلیهایمان برای کمک کردن به دیگران تصورمان این باشد که باید خودمان همهچیز داشته باشیم و بعد از آن با خیال راحت، تازه اگر بتوانیم، از پولهای اضافه برای کمک به افراد بیبضاعت استفاده کنیم، اما به نظر میرسد اصل نیت کمک کردن این است که خودت آنچنان دارا نباشی و باز هم بتوانی از مالی که در اختیار داری به دیگران ببخشی. البته که این کار دل بزرگی میخواهد که برای دوست داشتن همه آدمها جا دارد، دلی که در آن جایی برای طمع نیست.
زهره گودرزی از آن دسته آدمهایی است که هرچند خودش هنوز مستأجر است و میشود گفت زندگی مرفهی ندارد، وسعت کمکهایش بیش از آن است. او ۲۱ سال است که حامی کودکان یتیم است و به گفته خودش سرش برای کمک به دیگران درد میکند. ضمن اینکه این اواخر آزادی زندانیان را هم چاشنی کار خیر کرده است. عجیبتر این است که به فاصله ۴ هفته که از مصاحبه ما با او میگذرد ۹ زندانی آزاد کرده است. همین برای ما امیدبخش است که الگوی ویژهای از یکی از زنان دغدغهمند و دلسوز را معرفی میکنیم.
عصر به خانوادهها سر میزدم تا خجالت نکشند
گودرزی متولد ۵۴ و اهل تهران است. در همه این سالها وقت، تمرکز و سرمایه اش را وقف ایتام کرده است. همیشه علاقه ذاتی او در کمک کردن به دیگران همراهش است، اما اگر ردپای این علاقه را دنبال کند، به پیگیری و حمایتهای پدرش از بچههای یتیم میرسد. خوب به خاطر دارد روزهای قبل از ماه رمضان، پدرش ارزاق بسته بندی میکرد و برای خانواده ایتام میبرد و هزینه سفر زیارتی اش را برای کمک به کودکانی داده بود که در فقر به سر میبردند.
او هم از پدر یاد گرفت که اولویت زندگی اش ایتام باشد و از هر کاری که از دستش برمی آید دریغ نکند. در تهران کارمند کمیته امداد امام خمینی (ره) بود و در واحد تحقیقات کار میکرد. ساعتی از عصر که میگذشت، به خانهها میرفت تا خانوادهها بابت نداشتن وسایل پذیرایی خجالت زده نشوند. «علاوه بر بودجهای که کمیته امداد برای خانواده ایتام کنار گذاشته بود و برای آنها خرج میکردیم، من از اقوام هم کمک میخواستم تا گهگاه مشکلی از این خانوادهها حل شود و فامیل به این دلیل که پدرم هم در کارهای خیر دست داشت، به کمک کردن ادامه دادند.»
کار خیر را متوقف نکردم
مانند هر دختر دیگری برای گودرزی هم صحبت از خواستگاری و ازدواج پیش آمد، اما او بیش از هر ملاک و معیاری برایش مهم بود که چراغ پررنگ کمک به ایتام در زندگی مشترکش کم سو یا خاموش نشود. «به همسرم گفتم من این کار را برای دل خودم انجام میدهم و به واقع به آن علاقه دارم. خوشبختانه او پذیرفت و البته در این مسیر همراهی ام کرد. حالا ۱۸ سال است که برای زندگی به مشهد آمده ام، اما کار خیر را متوقف نکرده ام. ۲ سال بعد از مهاجرت به مشهد به کمیته امداد درخواست همکاری دادم تا کودکان یتیم را به من معرفی کنند و بتوانم کاری برایشان انجام بدهم. خوشبختانه آنها از طریق یکی از خیریههای مشهد با من همکاری کردند.»
نیرویی که هر بار بیش از قبل گودرزی را مانند یک آهن ربا به سمت خانوادههای ایتام جذب میکند دعای خیر آن هاست و نکته دیگر این است که این بچهها هر کادو یا وسیلهای میگیرند، آن قدر خوشحال میشوند که انگار دنیا را به آنها میدهند. «در این سالها که در مشهد خدمت میکنم خیلی از بچهها من را خاله صدا میزنند و این حس برایم خیلی ارزشمند است. ضمن اینکه خیلی از این کودکان را که حالا بزرگ شده اند عروس و داماد میکنیم.»
۱۲۷ نیکوکار، حامی ۴۱۷ یتیم
سالهای اولی که این کار را شروع کرد، مبلغ کمکها خیلی کم بود. البته به نسبت، قیمتها هم ارزانتر بود، اما به تدریج نیکوکارانی که در آشنا و فامیل میشناخت، افراد دیگری را هم برای پیوستن به گروه کمک رسانی معرفی میکردند تا اینکه امروز تعداد خیران به ۱۲۷ نفر رسیده است. «۶ سال است گروه حامیان اکرام را در فضای مجازی تشکیل داده ایم و ۴۱۷ بچه یتیم از یک ساله تا پانزده ساله را که پدر ندارند یا هم از پدر محروم اند هم از مادر و با اقوام زندگی میکنند تحت پوشش داریم. ابتدا با مبلغ ۳۰ هزار تومان به طور ماهانه برای هر بچه شروع کردیم و اکنون کمترین واریزی در ماه ۱۰۰ هزار تومان است و اگر خیران بخواهند، مبلغ بیشتری واریز میکنند.»
او همیشه برای جلب اعتماد و اینکه خیران بدانند چه کاری برای خانوادهها انجام شده است، مستندات را در اختیار آنها قرار میدهد، خیرانی که یک، و ۴ حتی حامی ۳۷ بچه یتیم هستند. «بچههایی که زیر پوشش داریم اهل مشهد، شیروان و روستای مود در بیرجند هستند. البته بیشترین تعداد آنها مربوط به مشهد و محلههای شهرک رضویه، قلعه ساختمان و شهرک مهرگان است. تعداد بچههایی که شرایط این چنینی داشته و به حمایت نیاز دارند بیش از این است، اما ما اکنون در همین حد توان داریم.»
او معتقد است عاشق این کار است و آن قدر که به زندگی دیگران فکر میکند به زندگی خودش فکر نمیکند. روزی که تصمیم گرفته بود برای بچههای یتیم حامی پیدا کند، نگذاشت فکر اینکه مبادا روزی شرمنده یکی از این بچهها شود به سرش راه پیدا کند. به همین دلیل، به حلقه دستش و فرش زیر پایش هم فکر کرد. «همیشه اطرافیان به من میگویند تو خیلی راحت میبخشی. زندگی خودم شاید تا به حال به باریکی یک تار مو رسیده، اما پاره نشده است. آن قدر در زندگی مان برکت دیده ایم که به همه پیشنهاد میدهیم اگر میخواهند روزگارشان بهتر شود، حامی بچههای یتیم شوند.»
برکت زندگی مان از دعای خیر ایتام است
حس نوع دوستی پدر و مادر در دل بچههای آنها هم نفوذ کرده است و برکت زندگی شان را از امام رضا (ع) و صدقه سر دعای خیر بچههای یتیم میدانند. البته خودشان معتقدند بارها گره از مشکلات سخت زندگی شان به مدد همین دعاها باز شده است. نمونه آن اتفاقی بود که در دوسالگی برای پسر کوچک گودرزی افتاد و او در بازیگوشیهای کودکانه اش از روی مبل افتاد و چاقو در نخاع کمرش فرورفت. هنوز هم یادآوری آن لحظههای نفس گیر برای او سخت است و گونه هایش را میزبان اشکهای سرزده اش میکند. آن ساعتها انگار زندگی برایش متوقف شده بود و هیچ چیز جز سلامتی پسرش او را آرام نمیکرد. تصور اینکه جگرگوشه اش دیگر تا آخر عمر نتواند روی پای خودش بایستد وحشتناک بود. «۸ سانتی متر تیغه چاقو بود و فقط دسته چاقو بیرون کمر پسرم دیده میشد. به بیمارستان رفتیم. دکتر به ما گفت نخاعش آسیب دیده است و احتمال دارد طحالش هم پاره شده باشد.»
معجزهای که به چشم دیدم
بعد از شنیدن این حرفها انگار دنیا روی سر او خراب شد. همان جا میان حس ترس، بلاتکلیفی و آینده خاکستری کودکش از امام رضا (ع) خواست که بچه اش را نجات دهد تا باز هم بتواند به بچههای یتیم کمک کند. ۲ بیمارستان بچه را برای عمل قبول نکردند و وقتی وارد بیمارستان سوم شدند، گودرزی از شدت فشار چندساعته از هوش رفت. «به محض اینکه به هوش آمدم، دوباره یک چشمم اشک و چشم دیگرم خون بود و بلندبلند از امام رضا (ع) کمک میخواستم. بچه ام را عمل کرده بودند و کمرش ۱۶۰ بخیه خورده بود، اما گفتند باید این بچه در دستگاه تروما قرار بگیرد و مشخص شود چه قسمتی از نخاع و طحالش آسیب دیده است. همان شب به بیمارستان بردیم و در نتیجه، هیچ ردی از چاقو در نخاع یا طحال را نشان نمیداد. برای پزشکان ناممکن به نظر میرسید. به همین دلیل، در بیمارستان دیگری آزمایش را تمدید کردند. باز هم مشخص شد آسیبی وارد نشده است. با وجود این، دکتر گفت این بچه از کمر به پایین فلج شده است، اما پسرم ۳ روز بعد بلند شد و راه رفت.»
گودرزی معتقد است همه اینها معجزهای به برکت دعای بچههای یتیم است مانند اینکه بعد از فوت پدرش، در ناحیه قلبش دردهایی احساس میکرد و در نهایت در علم پزشکی، راهکار برای درمان او آنژیو و بعد از آن عمل قلب باز مشخص شد. «چند وقتی بود به دلیل همین موضوع، خودم و خانواده ام حال خوبی نداشتیم. اطرافیان هم میگفتند تو سنی نداری که بخواهی عمل قلب باز کنی. باز هم از امام رضا (ع) کمک خواستم و چند وقت پیش که به دکتر رفتم و آزمایش دیگری انجام دادم، مشخص شد ناراحتی قلبی ندارم و علائمی که دارم تنها از استرس است.»
زندان، جای مادران نیست
همیشه از قدیم شنیده ایم که میگویند بچه از مادر یتیم میشود نه از پدر. گودرزی هم معتقد است زندان جای مادران نیست. درست است که مرد هم نباید در زندان باشد، اما اگر مرد زندان باشد، باز هم مادر میتواند امور بچهها را روبه راه کند. به همین دلیل، ایده آزادی زنان زندانی به فکرش رسید. «در حال حاضر گروهی برای آزادی زندانیان بدهکار غیرعمد داریم و البته تمرکزمان بر آزادی زنان زندانی است. ضمن اینکه نمیخواهیم آزادی زندانیان یک کار مناسبتی باشد. میخواهیم پیوسته آن را ادامه دهیم. ابتدای شروع این کار، در عرض یک هفته از تشکیل گروه، برای آزادی زندانیان مبلغی حدود ۸۰ میلیون تومان از خیران جمع آوری شد.»
آنها میخواهند کاری اساسی انجام بدهند. به همین دلیل میدانند زندانی تا مدتی بعد از آزادی گیج است. کاری ندارد که انجام بدهد و حتی گاهی خانه هم ندارد؛ بنابراین آنها به فکر اشتغال و اسکان زندانی و خانواده اش هم هستند. او همیشه اولین پرسشی که از این زندانیان که به مدد کمک خیران آزاد شده اند میپرسد این است که چه کاری میتوانند انجام دهند. «در همان گروه خیران برای خوداشتغالی زندانیان به آنها وام میدهیم تا با شروع کار، مبلغ آن را قسطی به ما برگردانند. برای نمونه، برای تعدادی، دستگاه حوله بافی خریدیم و دار قالی برای اشتغال زایی ۱۷ نفر تهیه کردیم. یک تولیدی در میدان بار نوغان به راه انداختیم و بانوان در آن ملافه و روبالشتی میدوختند. تاکنون حدود ۳۵ دستگاه سبزی خردکن خریده ایم. گاهی شده است که پول پیش خانه هایشان را پرداخته ایم تا کم کم به ما پرداخت کنند.»
یکی از دلایلی که او را به سمت آزادی زندانیان سوق داد، همین بود که بچهها بدون پدر یا دست کم بدون مادر زندگی نکنند. دلیل دیگر این بود که در برابر مشکلاتی که افراد از زندگی شان با او مطرح میکنند نمیتواند «نه» بگوید؛ بنابراین ترجیح میدهد هر کاری از دستش برمی آید انجام بدهد. این گروه به همت او و خیران تا به حال توانسته است ۹ زندانی را که ۳ زن و ۶ مرد بوده اند آزاد کند. «خیرانی که داریم از تهران، مشهد و کویت هستند و از این پس علاوه بر اینکه رسیدگی به ایتام ادامه دارد، میخواهیم تمرکز بیشتری بر آزادی زندانیان بگذاریم. ضمن اینکه در این فکر هستیم که یک تولیدی برای حوله بافی، خیاطی یا قالی بافی به راه بیندازیم تا زنان پس از آزادی از زندان یا حتی زنان سرپرست خانوار در آن مشغول به کار شوند، زیرا این کار درآمد خوبی برای آنها دارد. هم چنین میتوانیم برای فروش محصولات آنها نمایشگاه بزنیم.»
از تهیه جهیزیه تا کمک به درمان بیماران صعب العلاج
این گروه در کنار کمک به ایتام، از امور خیر دیگر نیز دریغ نمیکند. اگر ابتدای هر ماه برای خانواده ایتام مرغ و خروس قربانی میکنند و تحویل آنها میدهند، از سوی دیگر، به بیماران صعب العلاج هم کمک میکنند. هزینه داروها و بیمارستان آنها را میپردازند، پیوسته سرکشی و برای آنها خواروبار تهیه میکنند. گاهی برای افراد بی بضاعت وسایل جهیزیه را جفت و جور میکنند.
او با شعبه ایتام یکی از خیریههای مشهد نیز کار میکند و هر کمک و نذری که دیگران داشته باشد برای این بچهها ادا میکند. خانوادههایی که با او در ارتباط هستند بارها تماس میگیرند و میپرسند آیا برای ماه رمضان بسته ارزاق میدهند، کفاره نان برای ماه رمضان دارند و .... او معتقد است همه اینها از روی نیاز است.
حقوق ماهیانه وقف ایتام
او حقوقی را که از کمیته امداد میگیرد هرماه بدون هیچ چشمداشتی، تمام و کمال وقف بچههای یتیم کرده است. البته او هم مانند هر فرد شاغل دیگری دوست دارد از پولی که برای آن زحمت کشیده است، برای خودش هم استفاده کند، اما معتقد است بارها ثمره این کار را در زندگی دیده است.
در سالها کار در این حوزه، خاطرات تلخ زیادی در ذهن دارد که به شیرینی تبدیل شده است. از زمانی که خودش نبود پدر را تجربه کرده است، بیش از قبل درک میکند که ایتام پیشتیبان زندگی شان را از دست داده اند. به همین دلیل در کمک هایش همیشه این موضوع را در نظر گرفته است که مبادا حسرتی بر دل این بچهها بماند. «موردی داشتیم که پدر فوت شده بود و مادر با اینکه سرطان داشت به کارهای پسرش که متأسفانه فلج بود و دختر بزرگش رسیدگی میکرد. وضعیت زندگی شان هیچ خوب نبود و این خانم در خرپشته خانه مادرش زندگی میکرد. آن قدر فضا کم و سقف کوتاه بود که باید با سری خمیده وارد خانه شان میشدیم. این خانم حتی باور نمیکرد که شاید روزی از این وضعیت نجات پیدا کند، اما برای او و فرزندانش خانهای رهن و اجاره کردیم. خوشبختانه این تغییر شرایط باعث شد بیماری اش رو به بهبود برود. بعد از مدتی، دخترش عروس شد. برایش جهیزیه تهیه کردیم و ضامن وام ازدواجش شدیم.»
یتیم نوازی، شرط ورود به بهشت
گودرزی معتقد است کار خیر آن قدر زیاد است که هر کسی میتواند سهمی برای خود داشته باشد. مهم این است که افراد اراده کنند و بخواهند شیرینی کمک را در زندگی شان بچشند. ضمن اینکه اکرام یتیم از موضوعاتی است که در قرآن کریم و کلمات بزرگان دین بسیار به آن سفارش شده و یتیم نوازی شرط ورود به بهشت، و ظلم و تجاوز به حقوق آنها موجب خسران و عذاب الهی معرفی شده است.