دوران کرونا برای هر کدام از عکاسان خبری به عنوان خط مقدمهای حضور در فضاهای کرونایی، با امید و بیمهای بسیار و به گونه خاصی گذشته است. با همین موضوع به سراغ چندتن از عکاسان خبری مشهد رفته ایم تا روایت و نگاه آنها را از ثبت روزهای بحرانی مشهد در سالی که گذشت، بدانیم.
لیلا کوچکزاده | شهرآرانیوز - بیشتر از یک سال است عکسهایی با موضوع کرونا در نشریات و خبرگزاریها و فضای مجازی منتشر میشود که نقش مهمی در اطلاع رسانی و آگاهی بخشی از این بیماری همه گیر داشته است. چه عکسهای تلخ از بیماران بستری، پرستاران خسته، اموات و خانوادههای دل شکسته و سکوت شهر و چه عکسهایی امیدبخش از جریان زندگی زیر ماسک ها.
اما این دوران برای هر کدام از عکاسان خبری به عنوان خط مقدمهای حضور در فضاهای کرونایی، با امید و بیمهای بسیار و به گونه خاصی گذشته است. با همین موضوع به سراغ چندتن از عکاسان خبری مشهد رفته ایم تا روایت و نگاه آنها را از ثبت روزهای بحرانی مشهد در سالی که گذشت، بدانیم.
عکاسی از فضاهایی که احتمال شیوع در آن بالا بود
عکاس: محسن اسماعیلزاده
«نمی دانستیم چه خبر است.» محسن اسماعیل زاده، عکاس خبرگزاری ایسنا میگوید: اوایل شیوع ویروس کرونا، ترس ناشناختهای از این بیماری در تمام ایران و بین مردم وجود داشت و رسانهها هم از همان ابتدا نظرشان بر احتیاط بود و اینکه بی محابا وارد فضاهای درگیر کرونا مانند بیمارستانها نشویم. تصمیم بر این شد که از رویارویی مردم در شرایط مختلف با این بیماری همه گیر عکاسی کنیم. مانند موضوع ماسک و دستکشهایی که مردم روی زمین رها میکردند، ماجرای قرنطینه عمومی و ماندن در خانه و بسته شدن مغازهها و فروشگاهها و سوکت شهر. در ادامه به فضاهایی پرداختیم که احتمال شیوع کرونا در آن زیاد بود. او در این باره از بازار فروش پرندهها نام میبرد و میگوید: بعد از انتشار عکسهای خبرگزاری ما از این فضا، پرنده فروشان را به فضای دیگری در کنار جاده منتقل کردند که متأسفانه آنجا با خطر تصادف روبه رو شده بودند.
به گفته اسماعیل زاده با افرایش اطلاعات درباره بیماری کرونا، در فضاهایی مثل آزمایشگاههای تشخیص ویروس نیز حاضر میشوند و بخشی از عکسها به ثبت حضور مردم در این مکانها میگذرد. اما او بر این نظر است که در شرایط فعلی و با قرمزشدن دوباره مشهد، عکسهایی از حضور آزادانه مردم که انگار به نوعی خودایمنی کاذب در برابر کرونا رسیده اند، در فضاهای عمومی میتواند سوژههای انتقادی عکاسی باشد و به آگاهی بخشی بر این موضوع اهمیت داشته باشد.
روایت عکاسی از غسالخانه
عکاس: مصطفی عباسی
اما مصطفی عباسی، عکاس روزنامه شهرآرا، به یک روایت کرونایی در عکاسی خود در یک سال گذشته میرسد. روایتی که با عکاسی از بخش بیماران کرونایی بیمارستان قائم (ع) شروع میشود. سپس به غسالخانه آرامستان بهشت رضوان میرسد و بعد هم از مراسم تدفین در آرامستان بهشت رضا و البته سرانجام این کروناست که او را زمین گیر میکند. او درباره آن روزها میگوید: بعد از حضور و عکاسی در بیمارستان قائم (عج)، ۱۸ روز خودم را قرنطینه کردم. بعد هم ماجرای غسالخانه پیش آمد که با پیگیریهای زیاد و نامه نگاری توانستم به همراه طلبههای جهادی به غسالخانه بهشت رضوان در جاده کلات بروم.
او میگوید: شب قبل از رفتن خیلی نگرانی داشتم. البته بیشتر برای خانواده ام نگران بودم که مبادا آنها را درگیر کرونا کنم. برای همین یک دست لباس اضافی هم با خودم بردم و پس از عکاسی از غسالخانه تمام لباسهای تنم را که زیر گان پوشیده بودم، دور انداختم.
عباسی درباره عکاسی از فضای غسالخانه این طور تعریف میکند: اول مشغول ثبت تصویر از اموات کرونایی شدم تا اینکه نظرم به طلبههای جهادی که داوطلبانه برای شست وشوی اموات آمده بودند و بیشترشان جوان بودند، جلب شد. یادم است، طلبه جوانی بود به من گفت برای چه آمدی و عکاسی میکنی و من هم دقیقا به او همین حرف را زدم که تو چرا قبول کردی و در این شرایط آمده ای.
عباسی از عکاسی در آرامستان بهشت رضا نیز میگوید: غربت اصلی را در این فضا احساس کردم. هوا ابری بود و نم باران هم برای عکاسی به من کمک میکرد. نور هم خیلی خوب بود. اما غربت خانوادههایی که بیشتر از ۵ نفر اجازه حضور در آن فضا را نداشتند، فراموش نمیکنم. تابوت را نیروهای بهشت رضا بلند میکردند. نماز را هم آنها میخواندند و خانوادهها فقط از راه دور، اجازه تماشای تدفین عزیزانشان را داشتند و اشک میریختند.
او میگوید پس از حضور در غسالخانه و بهشت رضا، ۱۸ روز دیگر نیز، خود را قرنطینه میکند.
عباسی پس از این با عکاسی از فضای چند بیمارستان دیگر، سرانجام به کرونا مبتلا میشود. اما از همین شرایط هم برای عکاسی بهره میبرد و عکسهای خود از قرنطینه خانگی را به تصویر میکشد. به گفته این عکاس جوان، با گذشت آن روزهای سخت و تغییر واکنشهای مردم به بیماری، حالا برای او عکاسی از حاشیه شهر اهمیت یافته است. در این باره میگوید: مردم حاشیه شهر یا به دلیل مسائل اقتصادی توان رعایت شیوه نامههای بهداشتی را ندارند یا اینکه دیگر برایشان خیلی این موضوع مهم نیست. درهرصورت همین فضاها را میتوان با عکاسی مورد نقد گذاشت.
اولین عکاس در بخش بیماران کرونایی
عکاس: وحید بیات
وحید بیات، دبیر عکس روزنامه قدس، اولین عکاسی است که با خطر ناشناخته ویروس روبه رو میشود و برای عکاسی به بیمارستان شریعتی مشهد، اولین بیمارستان ویژه کروناییها میرود. او تعریف میکند: آن روزها شایعات زیاد بود و کسی نمیدانست چه فضایی در این بیمارستان حاکم است و در آنجا چه میگذرد. همین موضوع هم دغدغه من برای به نمایش گذاشتن بخش کرونایی این بیمارستان شده بود تا حداقل با انتشار عکسها از بار روانیِ کرونا کم شود.
او میگوید: کادر درمان از حضور عکاسان در بخشهای کرونایی خیلی خوشحال میشدند و به نوعی این حضور و عکاسی به آنها روحیه میبخشید. چون دلشان میخواست مردم شرایط را ببینند و به نوعی در جریان دشواریهای کار آنها قرار بگیرند و همچنین از کم و کاستیها و حتی ترس هایشان بگویند.
اما بیات امیدبخشترین عکس خود در دوران کرونا را عکسی از پرستار و بیماری در آی سی یوی بیمارستان قائم (عج) معرفی میکند و درباره آن توضیح میدهد: پرستاری با لباسهایی که من اسمشان را زودپز گذاشته ام و خودم دو بار به خاطر پوشیدن این لباسهای گرم، موهایم را از ته تراشیدم، با حوصله، قاشق قاشق غذا در دهان پیرمردی میگذاشت که کرونا داشت و او را به خوردن تشویق میکرد. من از همین شرایط عکاسی کردم و این حس حوصله پرستار هم در عکس کاملا مشهود شد. عکسی که عکس یک روزنامه قدس هم شد.
عکاسی از خیابانهای خلوت اطراف حرم
عکاس: صادق ذباح
آن طور که صادق ذباح، عکاس خبری میگوید، مهمترین عکسهای او در دوران کرونا از خیابانهای خلوت شهر و به ویژه خیابانهای اطراف حرم مطهررضوی بوده است. او میگوید: آن روزها از نمای بیرونی و اطراف حرم عکاسی میکردم. از آدمهایی که با دلی شکسته از دور به آقا امام رضا (ع) سلام میدادند و برمی گشتند. باورکردنی نبود که آن روزها خیابان احمدآباد از خیابانهای اطراف حرم با آن میزان هتل و پاساژ و مغازه، شلوغتر باشد.
ذباح روز سیزده بدر سال گذشته، با دغدغه بسیار، مجوز تصویربرداری با هلی شات از خیابانهای مشهد را میگیرد و عکس و فیلمهایی را از خیابان امام رضا (ع) و فلکه پارک و احمدآباد تهیه میکند. اما او خاصترین عکس هوایی خود را از خیابان امام رضا (ع) میداند و میگوید: سابقه نداشت که این خیابان شلوغ، این میزان خلوت باشد و این عکسها نشانه اتفاقی تکرارنشدنی در مشهد است که قطعا دیدن آن برای آیندگان جذابیت خواهد داشت.
نام رواقها را «پروانه ها» و «پرنده ها» گذاشته بودم
عکاس: جواد مشهدی
یکی از مهمترین فضاهایی که عکاسان مشهدی، آن را در شرایط کرونا ثبت و ضبط کردند، به تعطیلی سه ماه حرم مطهر رضوی از اسفند سال ۹۸ تا خرداد ۹۹ برمی گردد. تعطیلیای که در ۱۰۰ سال گذشته این مضجع شریف بی سابقه بوده است. جواد مشهدی که از یک دهه گذشته از فضای حرم مطهر رضوی عکاسی میکند، تجربه خاصی در این باره کسب کرده است.
او در این باره میگوید: من بر خودم تکلیف کرده بودم که حتما هر روز در حرم حضور یابم و با عکاسی از رواق ها، صحنها و روضه منوره، از این فرصت نهایت استفاده را ببرم، اما در این سه ماه، به تجربه درمی یافتم که معنویت عکسهای حرم، خیلی ربطی به حضور زائران و مجاوران ندارد و آن حس معنوی در عکسهای خالی از حضور مردم هم دیده میشود و درواقع این فضای حرم مطهر و حضور روحانی امام رضا (ع) است که به عکسها معنویت میبخشد.
مشهدی همچنین میگوید: ما مبنای عکاسی از معماری حرم را استنادگونه قرار دادیم و از خلوتی فضا برای عکاسی از معماری بخشهایی که تا به حال به دلایل مختلف عکاسی نشده بود، بهره بردیم.
او در این باره به رواق ا... وردی خان که ویژه حضور بانوان است و خیلی از آن عکاسی نشده، اشاره میکند: وقتی وارد این فضا شدم، دریافتم با وجود نور، چقدر زیبایی در این فضا میتوان دید. من نام این رواق را «رواق پرنده ها» گذاشته بودم. چون روی کاشی کاریها انواع پرنده دیده میشد. نام رواق نجمه خاتون را نیز «رواق پروانه ها» گذاشتم. آنجا هم مملو از کاشی کاریهایی از این حشرات زیبا بود.
اما مشهدی در این فرصت چندماهه، درمی یابد عکاسی از معماری حرم هنوز جای کار بسیاری دارد و بخشهای زیادی از این زیباییها مغفول مانده است. تعدادی کمی از عکسهای مشهدی از خلوتی حرم مطهر در فضای مجازی منتشر شده است و برای انتشار باقی عکس ها، قصد اجرای کاری گروهی برای تهیه کتاب دارد.