هفته گذشته و هم زمان با بزرگداشت روز عطار نیشابوری در مشهد از مجسمه این شاعر و عارف بلندآوازه ایرانی در میدان عطار رونمایی شد. در ادامه با مجسمه ساز پیشکسوت درباره ویژگیهای مجسمه عطار که در ساخت آن به داستان سیمرغ توجه داشته است و اینکه چطور مجسمهها میتوانند فضای شهر مشهد را تلطیف کنند، گفتگو کرده ایم.
لیلا کوچکزاده | شهرآرانیوز - هفته گذشته و هم زمان با بزرگداشت روز عطار نیشابوری در مشهد از
مجسمه این شاعر و عارف بلندآوازه ایرانی در میدان عطار رونمایی شد. مجسمه عطار اثر نادر قشقایی، هنرمند پیشکسوت تهرانی است که مجســمــه هــای مـــدرس (نصــب شده در مــیــدان بهارستان)، شهید همت، انتفاضه میدان فلسطین، سردیس قاسم سلیمانی و ... بخشی از کارنامه هنری او محسوب میشود.
مجسمه عطار هم دومین اثری است که در مشهد و به سفارش شهرداری از او به یادگار مانده است. اولین اثر او مربوط به سمپوزیوم مجسمه سازی مشاهیر در مشهد و پرتره انوشیروان ارجمند هنرمند پیشکسوت تئاتر بوده است. در ادامه با این مجسمه ساز پیشکسوت درباره ویژگیهای مجسمه عطار که در ساخت آن به داستان سیمرغ توجه داشته است و اینکه چطور مجسمهها میتوانند فضای شهر مشهد را تلطیف کنند، گفتگو کرده ایم.
قرعه عطار به نام من افتاد
قشقایی درباره علاقه اش به ساخت مجسمه شاعر و عارف بزرگ ایرانی میگوید: «قرعه عطار به نام من افتاد» و ادامه میدهد: «من عاشق پرنده هستم. پروژه کارشناسی من در دانشگاه نیز پرنده بود و مجموعه مجسمههایی نیز دراین باره با عنوان «دیو و پرنده» دارم. خوشبختانه ساخت مجسمه عطار که در منطق الطیر خود به شکل زیبایی، حرکت هزاران پرنده را به سوی سیمرغ روایت میکند، نصیب من شد.»
او خاطرنشان میکند: من درباره همه مفاخر و مشاهیر ایرانی مانند مولانا و شمس تبریزی که در عرفان ما نقش دارند، مطالعه کرده بودم در این میان، اما مطالعه منطق الطیر کمک بزرگی به من در ساخت این مجسمه کرد.
این مجسمه ساز پیشکسوت به ویژگیهای مجسمه عطار در مشهد هم اشاره و تصریح میکند: این مجسمه از جنس بتن گلاسه و به ارتفاع ۴ متر است. سی پرنده در مقابل پای عطار از داخل سنگ بلند شده و به حرکت درآمده اند. انگار که پرندهها از درون وجود عطار برخاسته اند. آنها بالهای بزرگی دارند که نشان از طی کردن مراحل عرفان و به اوج رسیدن دارد. به گفته او این پرنده ها، افراد را به جست وجوی ذهنی درباره ویژگیهای این مجسمه فرو میبرند.
پرهیز از ارتفاع گرفتن مجسمه ها
اما قشقایی به مجسمههای «دیو و پرنده» خود اشاره میکند و میگوید: یکی از مجسمههای این مجموعه، در سمپوزیوم تهران برگزیده و در فضایی متعلق به بازی بچهها جانمایی شده است. دیوی نشسته و پرندهای هم روی زانویش است. من در این مجسمه میخواستم دیوهای خوبی را که مادربزرگها در داستانهای بچگی مان تعریف میکردند، دوباره زنده کنم. این اسطورهها به عنوان بخشی از فرهنگ ما در حال از بین رفتن است. اما این فرهنگ را میتوان دوباره در مضامین دیگر برای مخاطب بازگو کرد.
اما آنچه در اثر «دیو و پرنده» قشقایی درخور توجه است، محل مناسب جانمایی مجسمه و ارتباط زیادی است که بچهها با این اثر میگیرند. او با این توضیح درباره جانمایی مجسمه عطار نیز میگوید: مجسمه عطار در آن میدان زیبا، در فضایی مطلوب جانمایی شده است. اما به شدت پرهیز میکنم از ارتفاع گرفتن مجسمه و همچنین قرارگرفتن اثر در وسط میدان، یعنی چیزی مطابق الگوهای همیشگی که میبینیم. او ادامه میدهد: پایه این کار باید دومترونیم تا سه متر باشد و در ضلعی از میدان، نزدیک به خیابان قرار بگیرد نه وسط میدان. یعنی مجسمه نباید آن قدر بالا باشد که از دسترس مردم خارج شود.
مردم باید با مجسمهها ارتباط بگیرند
او همچنین به نخستین اثرش پس از انقلاب اسلامی، یعنی مجسمه معروف انتفاضه میدان فلسطین در تهران اشاره میکند و میگوید: این مجسمه مربوط به دوران دانشجویی من در دانشگاه تهران است و از طریق شرکت در مسابقهای مجسمه انتفاضه میدان فلسطین را ساختم. خوب در این اثر سعی ام بر این بود مجسمه روی پایه بلندی قرار نگیرد تا بچهها و به ویژه دانشجویان و مردمی که از کنار میدان میگذشتند، بتوانند با آدمهای مجسمه ارتباط بگیرند و هنوز که هنوز است بچهها از سر و کول مجسمهها بالا میروند و این موضوع برای من لذت بخشترین بخش کارم است.
این مجسمه ساز پیشکسوت ادامه میدهد: درباره مجسمه عطار در مشهد هم انتظارم این است که کار ارتفاع نگیرد. گرچه برای رساندن کار به مراسم رونمایی، هنوز اثر روی پایههای اصلی خود قرار نگرفته است. در هر صورت در طرح ارسالی من، مجسمه روی پایه شکیل و معقولی در گوشه میدان قرار میگیرد. رنگ پایه و جنسش از سنگی نخودی رنگ و متخلخل است. لازم بود پایه با مجسمه که انگار پرندهها از داخل سنگ برآمده اند، ارتباط داشته باشد. اینگونه مجسمه عطار زیباتر به نظر میرسد و به لحاظ بافت نیز با پایه اش ارتباط برقرار میکند.
تلطیف فضای شهر با مجسمههایی که در دسترس باشد.
اما به باور قشقایی شهر مشهد با وجود فضاهای گسترده بسیار، هنوز قدری خاکستری است و یکی از راههای تلطیف این فضا، پایین آمدن ارتفاع مجسمه هاست تا مردم و به ویژه بچهها بتوانند با آنها اتباط بگیرند. او در این باره به مجسمه زیبا و با ابهت رستم در ابتدای بولوار شاهنامه اشاره میکند و میگوید: این اثر خیلی بالاست و نمیدانم چرا این قدر این مجسمهها را بالا گذاشته اند.
او بر این باور است که در کشورهای مختلف و به ویژه اروپا دیگر مجسمهها روی پایه بلند قرار نمیگیرند و در جانمایی، ارتباط با مخاطب در نظر گرفته میشود.
او همچنین میگوید: مجسمه آزادی روسیه با شمشیر در دست زنی در میدان بزرگ این شهر، ۲۰ متری از مجسمه آزادی آمریکا بلندتر است، اما تا نوک پرچم، آدمها میتوانند از پله بالا بروند و با مجسمه ارتباط برقرار کنند.
انتظار مردم بالا رفته است
سازنده مجسمه عطار همچنین به این اشاره میکند که مجسمه سازان مشهدی بدعت گذار جانمایی مجسمههای بهاری در کشور بوده اند. او در این باره میگوید: در سالهایی که رئیس انجمن مجسمه سازان ایران بودم و مجسمههای ایران را رصد میکردم، اولین دوره مجسمههای بهاری در مشهد جانمایی شد و بعد به تهران و دیگر شهرستانها رسید. تخم مرغ ها، دستگاه تایپ، توپ ها، صندلی و دوچرخههای بزرگ که اتفاقا یکی از ویژگی هایشان این بود که مردم میتوانستند با آنها عکس بگیرند و ارتباط برقرار کنند.
او ادامه میدهد: خوشبختانه مشهد تجربه خوبی در ارائه مجسمههای غول پیکر داشته است. اما هر سال و با جانمایی المانهای بهاری، دیگر مردم هر اثری را قبول نمیکنند و توقعشان بالا میرود. این یک نقطه قوت است و مجسمه سازان مشهدی هم به نقطه خوبی دست یافته اند، اما در عین حال همچنان نیاز به بازنگری و هم اندیشی وجود دارد تا آثار هدفمندتر شود و در شرایط بهتری قرار بگیرد.