لیلا کوچکزاده | شهرآرانیوز - رستم، پهلوان ایرانی، پیکر بی جان فرزندش را در آغوش گرفته و نعره میزند. کارش از فریاد گذشته و نعره میزند. «سرش پر ز خاک و پر از آب روی» صدای او در تمام تاریخ پیچیده است. شاید حزن و حسرتی برای فرزندانی از این سرزمین که به آرزوهایشان نرسیدند.
دیروز در مراسم بزرگداشت فردوسی، سراینده شاهنامه سترگ، مجسمه رستم و سهراب، در بخشی از جلوخان آرامگاه فردوسی جای گرفت. جایی که نام آن را راسته سوگ گذاشته اند و مجسمههای دیگری که همگی داستانی تراژیک با خود به همراه دارند، در این بخش تعبیه شد ه اند.مجسمه «رستم و اسفندیار»، مجسمه «تهمینه» که نماد مادر است و هنوز جانمایی نشده، مجسمه «رستم و سهراب»، مجسمه «سیاوش» که آن هم جانمایی نشده و مجسمه «دقیقی توسی» که در آرامگاه مقبره الشعرا و در پایان این مسیر نصب شده است. سازنده مجسمه رستم و سهراب، محمدحسین ماموریان بر این باور است که شاید اگر خودش پدر نمیبود، این اثر به نحوه دیگری ساخته میشد. در ادامه، روایت راسته سوگ را در روز بزرگداشت فردوسی و در گفتگو با ماموریان و رئیس کمیسیون ویژه توسعه و عمران توس میخوانید.
تیری از سوی رستم، پهلوان نامدار ایرانی آمده و بر چشم شاهزاده کیانی نشسته است. اولین مجسمه در مسیر سوگ، رزم میان رستم و اسفندیار را به تصویر کشیده است. اثری که ساخته مشترک ماموریان و همسرش مهدیس نیک فرجام است. یکی از داستانهای تراژیک شاهنامه که به توصیف خود فردوسی، بلبلان به سبب مرگ اسفندیار ناله سر میدهند. پس از این مجسمه، مجسمه تهمینه قرار خواهد گرفت. همسر رستم، مادر سهراب، یکی از معدود زنان شاهنامه است که بین مردم شناخته شده است و هرچند داستان زندگی او پس از مرگ غم انگیز فرزندش سهراب، رها میشود، اما علاقه بزرگترین قهرمان شاهنامه، یعنی رستم، به تهمینه که به معنای زن قدرتمند و باشکوه است، باعث شده در بین مردم از محبوبیت خاصی برخوردار باشد.
پس از این، مجسمه رستم و سهراب قد کشیده است. رستم، با یک دست، سر فرزند بی جان را به روی شانه گذاشته و با دست دیگر او را در آغوش گرفته است. داستانی که فردوسی آن را پر از آب چشم خوانده و درباره این فرزندکشی گفته است:
از این راز، جان تو آگاه نیست
بدین پرده اندر ترا راه نیست
محمدحسین ماموریان سازنده این مجسمه به هوشمندی معماران جلوخان فردوسی در طراحی این فضا اشاره میکند و میگوید: معماران این فضا، پیش از طراحی، هوشمندانه به جانمایی مجسمهها فکر کرده اند. چون میبینیم که به اجبار مجسمهها را به فضاهای شهر متصل میکنیم. اما اینجا علاوه بر اینکه گذرگاه و پارک است، هوشمندانه، مجسمهها در جاهایی کار گذاشته شده که فواصل درستی دارند و با کادربندی صحیح دیده میشوند.
ماموریان درباره انگیزههای خود از ساخت مجسمههایی درباره شاهنامه و اسطورههای ایران میگوید: همین فضا و این مکان و بنای آرامگاه فردوسی مرا مجسمه ساز کرد. از کودکی و نوجوانی هر سال چندین بار برای دیدن نقش برجسته های آرامگاه فردوسی به اینجا میآمدم و هربار تأثیر بسیاری بر من میگذاشت. شاید همان دل بستگیای که به نقشهای آرامگاه داشتم مرا واداشت تا مجسمه ساز بشوم و نمیدانید که چقدر خوشحالم از اینکه بعد از گذشت بیست واندی سال، آثار خودم مهمان پدر فرهنگ فارسی، فردوسی شده اند.
او ادامه میدهد: کسی چه میداند؟ شاید جوانهایی که برای بازدید از آرامگاه فردوسی میآیند، با دیدن تندیسهای ما انگیزهای برای پرداختن بیشتر به فرهنگ ایرانی بیابند و داستانهای شاهنامه را بخوانند تا در این توفانی که باید نام آن را هویت کشی بگذارم، بتوانیم به فرهنگ ایرانی و اسطورهای خود برگردیم.
اما ماموریان درباره دلیل طراحی مجسمه رستم و سهراب بدین شکل تأثیرگذار نیز بیان میکند: شاید اگر پدر نمیبودم، این کار به نحوه دیگری روایت میشد. یادم است روزی که میخواستم مجسمه را طراحی کنم، دخترم روی مبل نشسته بود. لحظهای تصور کردم که اگر خدای نکرده با جسم بی جان او روبه رو شوم، چه کار میکنم و دیدم که فقط در آن لحظه او را در آغوش میکشم و سرش را به سینه میفشارم و داد میزنم و همین ذهنیت باعث شد که کار به این شکل طراحی و ساخته شود.
این مجسمه ساز جوان درباره مشخصات مجسمه رستم و سهراب نیز میگوید: مجسمه ۳ متر و ۷۰ سانتی متر ارتفاع دارد و جنسش از مواد کامپوزیت است. ساخت این مجسمه بیش از ۶ ماه به طول انجامیده است.
او یادآوری میکند که عمر مجسمه با توجه به مواد آن سالیان سال ادامه خواهد یافت و فقط به دلیل تابش نور آفتاب روی آن، هر چند سال یک بار، نیاز به رنگ آمیزی دارد.
سیدمسعود ریاضی، رئیس کمیسیون ویژه توسعه و عمران توس شورای شهر مشهد هم مجسمه رستم و سهراب را نمادین میخواند و درباره آن میگوید: رنج عظیمی در چهره رستم به عنوان نماد پهلوانی ایران زمین هست. درواقع میتوان گفت این مجسمه، نماد مردمی است که برای جوانان از دست رفته و حسرت کشیده خود که فرصتهای زندگی را از دست داده اند، فریاد میکشند.
او تأکید میکند: خیلی این مجسمه را دوست داشتم و پیگیر ساخت آن هم بودم و خوشحالم که رونمایی این مجسمه به آخرین ماههای شورای شهر پنجم رسید.
تصاویر مجسمههای جلوخان آرامگاه فردوسی را اینجا ببینید:
ریاضی همچنین یادآوری میکند که سه مجسمه تهمینه، سام و نریمان و سیاوش نیز در دست ساخت هستند و امیدوار است در این دوره شورای شهر به پایان برسند و جانمایی شوند.
این عضو شورای شهر، نام «تم پارک» را بر جلوخان آرامگاه فردوسی میگذارد و میگوید: ۱۰ مجسمه موضوعی از داستانهای شاهنامه برای جلوخان آرامگاه در نظر گرفته شده است که هر مجسمه داستانی دارد و اگر برای گردشگری که روبه روی مجسمه میایستد، راهنما یا نقال، آن داستان را توضیح دهد، حداقل ۱۰ دقیقه زمان میبرد. در نتیجه هر گردشگری بیش از یک ساعت میتواند در این فضا بماند و به داستانها گوش بسپارد که این موضوع طول ماندن گردشگر را زیاد میکند و ارزشمند است.
او همچنین به سه بیت شعری اشاره میکند که در سال ۱۳۹۸ در زمان افتتاح جلوخان آرامگاه سرود و بر سنگ بزرگی در ابتدای ورودی آرامگاه نقش بسته و از او به یادگار مانده است:
جلوخان به یاد تو بنیاد شد
دل مردمان یک سره شاد شد
به ابجد بخوان سال آن با سرود
به شهر بهشت انجمن دیده بود
که نامت شود بیش از این ارجمند
به رنج گران و به رای بلند
مراسم رونمایی از مجسمه رستم و سهراب پایان یافته است و دور مجسمه از شرکت کنندگان در مراسم خالی شده است. دوچرخه سواری دو پشته که از اهالی توس به نظر میرسند، کنار مجسمه توقف میکنند و نگاهی به رستم و سهراب میاندازند و میروند. گردشگری به همراه همسر و پسر ویلچرنشین خود، کنار مجسمه میایستند و سلفی میگیرند. بوی گلهای اردیبهشتی دورتادور مجسمه را فرا گرفته است.