«یادداشت شما در روزنامه چاپ نخواهد شد، چون ارزش چاپ کردن ندارد.» اگر یادداشت یا مقالهای برای سردبیر بفرستم و چنین جملهای را بهعنوان پاسخ دریافت کنم، در واقع هدف مغالطه «مصادره به مطلوب» قرار گرفتهام.
عماد پورشهریاری | شهرآرانیوز - «یادداشت شما در روزنامه چاپ نخواهد شد، چون ارزش چاپ کردن ندارد.» اگر یادداشت یا مقالهای برای سردبیر بفرستم و چنین جملهای را بهعنوان پاسخ دریافت کنم، در واقع هدف مغالطه «مصادره به مطلوب» قرار گرفتهام. البته که بهاحتمال زیاد نظر سردبیر درست است، اما این «ارزش نداشتن» بهراستی استدلالی منطقی برای رد کردن یادداشت من نیست. اما اگر دلایل بیارزشبودن مقاله دقیق بیان شود، دیگر خبری از مغالطه نیست و یک گزاره منطقی بیان شده است.
مغالطه مصادره به مطلوب چیست؟
وقتی برای اثبات صحت یک استدلال از پیش فرضهای همان گزاره استفاده کنیم دچار مغالطه مصادره به مطلوب شده ایم. «زمین گرد است، چون شکل کروی دارد.» نمونه بسیار سادهای از این مغالطه است. هردو سوی این استدلال یک معنی دارد و در نهایت، مشخص نمیشود با چه دلیلی مدعی گرد بودن زمین شده ایم. با این حال، تردیدی در گرد بودن کره زمین نیست، اما شکل بیان آن بسیار ناشیانه است. به همین ترتیب، بسیاری از استدلالها گرچه صحیح، اما به شکلی مغالطه آمیز به نظر میرسند.
انواع مغالطه مصادره به مطلوب
مغالطه مصادره به مطلوب همیشه به این سادگی نیست و گاهی ممکن است تشخیص و استفاده از آن به راحتی نباشد. برای شناخت بهتر این مغالطه باید انواع آن را بشناسیم. مغالطه مصادره به مطلوب شکلی از استدلال دایره وار است و در بسیاری از موارد با یک عنوان استفاده میشوند. برای مثال استدلال «سیگار کشیدن خلاف قانون است، چون کار نادرستی است، و اشتباه است، چون خلاف قانون است.» یک مغالطه دایره وار است. در شکل دوم این مغالطه، بخش دوم استدلال بازتولید بخش اول است. «اپل بهترین تلفن همراه جهان است، چون هیچ تلفن همراه بهتری هنوز تولید نشده». در این جمله پیش و پس از «چون» معنای یکسانی دارند. پس اگر تبلیغاتچیهای اپل در محتوای خود از این کپی یا محتوا استفاده کنند از مغالطه بهره گرفته اند. تعمیم دادن استدلال به یک چیز کلی و استفاده از آن کلیت برای اثبات ادعا هم از اشکال مغالطه مصادره به مطلوب است. برای مثال، اگر بگوییم و نشان دهیم که «کتک زدن کودکان نادرست» و برای قانع کردن مخاطب، دلیل بیاوریم که «چون تنبیه بدنی بچهها به طور کلی اشتباه است»، استدلال ما چنین مغالطهای خواهد بود.
مصادره به مطلوب در بازاریابی، تبلیغات و تولید محتوا
این مغالطه برای تولیدکنندگان محتوا و اهالی تبلیغات یک شمشیر دولبه است. اگر مغالطه شما ساده انگارانه باشد، خیلی زود سوژه طنز صفحههای اینستاگرامی و کانالهای تلگرامی خواهید شد، اما اگر بتوانید به درستی این مغالطه را به خدمت بگیرید نتایج درخشانی در انتظار شما خواهد بود. لاکی استرایک یک برند مشهور آمریکایی در صنعت دخانیات است. در یکی از تبلیغات این شرکت در دهه ۱۹۵۰ میلادی، بازیگری رو به دوربین، تماشاگران را با این جمله خطاب قرار میدهد: «لاکی استرایک طعم بهتری دارد. آنها پاکتر و تازهتر هستند، چون برای یک طعم بهتر تولید شده اند.»، اما هیچ توضیحی درباره اینکه چرا لاکی استرایک طعم بهتری دارد ارائه نمیشود.
عرف و مرجع سازی
روشهای جذاب تری برای استفاده از این مغالطه هم وجود دارد. یکی از آنها نمایش یک عرف یا نرم است. این کار را به صورت ویژه بازاریابی محتوایی با همراهی روابط عمومی دیجیتال بر عهده دارند. مخاطبان به این عرف اعتماد دارند و به شدت به آن پایبند هستند. «همه افراد باید ازدواج کنند، چون همه ازدواج میکنند.» از همین مغالطه هاست. اهمیت این روش این است که میتوانید بخش اول را مطرح کنید و منتظر باشید مخاطب، خود، بخش دوم را در ذهنش تداعی کند. در واقع نیازی به ذکر استدلال نخواهید داشت.
لفاظی کردن
مغالطه گرهای حرفهای در استفاده از سفسطه مصادره به مطلوب زبان بازهای چیره دستی هستند.
«من به دروغ مصلحتی یا دروغ سفید اعتقاد کامل دارم، چون در بعضی موقعیتها بیان حقیقت ممکن است همه چیز را به هم بریزد و حتی خانوادهای را نابود کند. اگر از من بپرسید این کار واقعا درست است یا نه، پاسخ خواهم داد که بله، چون هر آدم عاقل دیگری هم برای حفظ بنیان خانواده دروغ مصلحتی میگوید. به هر حال، خانواده بزرگترین ارزش است و سایر ارزشها زیرمجموعه آن هستند. در نهایت، اگر شما هم همین کار را میکنید، باید بگویم کارتان کاملا درست است. شما فردی منطقی هستید و هوشمندانه فکر میکنید.»
در این پاراگراف، با لفاظی از ۳ مغالطه مصادره به مطلوب (دلیل اعتقاد به دروغ مصلحتی، بزرگترین ارزش بودن خانواده و منطقی بودن) استفاده شده است، اما به دلیل لفاظیهای راوی، پیدا کردن آنها شاید به سادگی مثالهای قبلی نباشد.
مغالطهای برای انجام ندادن
مغالطه مصادره به مطلوب گرچه بسیار متداول است، اما اگر به درستی انجام نشود برای مخاطب توهین آمیز خواهد بود و نتیجه نامطلوبی خواهد داشت. به همین دلیل، در تولید محتوا و بازاریابی، این مغالطه باید بیشتر در فهرست نبایدهای شما قرار بگیرد یا در استفاده از آن، چنان هوشمندانه عمل کنید که پیام به سریعترین و مؤثرین شکل ممکن به مخاطب انتقال داده شود.