عماد پورشهریاری | شهرآرانیوز - «این ۲ نکته را رعایت نکنید کسب وکار شما نابود خواهد شد» چه قدر احتمال دارد این تیتر را در اینستاگرام ببینید و توجه شما را جلب نکند؟ به خصوص اگر کاسبی شما رونق چندانی نداشته باشد و خودتان پیشتر به چنین فاجعهای فکر کرده باشید. به هرحال بحث نابودی یک شغل مطرح است. حتی اگر دنبال کردن این محتوا دردی دوا نکند، نخواندنش ممکن است پشیمانی به همراه داشته باشد. نگارش یا تولید این دوراهیهای سیاه وسفید در تبلیغات یک مغالطه به شدت کاربردی است که به آن دوراهی نادرست گفته میشود. توجه کنیم که دوراهیها همیشه هم نادرست نیستند. مثلا اعداد اگر زوج نباشند، قطعا فرد هستند. مغالطه زمانی رخ میدهد که راه دیگری وجود داشته باشد، اما ما آن را در استدلال خود در نظر نگیریم.
مغالطه دوراهی نادرست
طراحان این مغالطه که به آن مغالطه سیاه وسفید، دوگانه نادرست یا طرد شق ثالث هم گفته میشود، خودآگاه و ناخودآگاه، مسائل چندوجهی و پیچیده را به ۲ ایده گاه متضاد از هم تبدیل میکنند و مخاطب خود را در دوراهی انتخاب یکی از آنها قرار میدهند. در این مغالطه همه راههای محتمل میان این ۲ راه به طور کامل نادیده گرفته میشوند. به این ترتیب، خیلی در انتخابهای خود، مختار نخواهید بود و به تدریج باور خواهید کرد که جز این دوراهی نیست. البته کار به همین ۲ راه هم ختم نمیشود و تبلیغاتچی هنرمندانه شما را قانع میکند یکی از آنها درست و دیگری کاملا نادرست است.
رواج دوراهی نادرست در سیاست
یک مثال خیلی رایج در این مغالطه تبلیغات یا پروپاگاندای سیاسی انتخاباتی است. انتخابات اخیر آمریکا را به یاد بیاورید. ترامپ و بایدن هردو از این مغالطه استفاده میکردند. آنها بارها و بارها در سخنرانیها و تبلیغات خود مردم را بر سر این دوراهی میگذاشتند که شما یا با من هستید یا در تیم دشمن فعالیت میکنید. برای زندگی بهتر هم انگار راهی جز انتخاب این ۲ وجود ندارد. هر یک هم خود را فرشته (سفید) و دیگری را عامل نحسی و نابودگر (سیاه) معرفی میکرد، اما در حقیقت، جز این ۲ راه، انتخاب دیگری هم وجود داشت. یک راه انتخاب فرد سوم و راه ممکن دیگر علیه هردوی اینها بودن است. مشهورترین این مغالطهها با اختلاف زیاد به جرج بوش پسر تعلق دارد که پس از حوادث ۱۱ سپتامبر، دنیا را به طرف داران آمریکا یا طرف داران تروریستها تقسیم کرد.
دوقطبی پول ساز پپسی و کوکاکولا
البته که همیشه ماجرا به این سادگی نیست. هراندازه سناریو تبلیغات یا محتوا حرفه ایتر چیده شده باشد، مخاطب کمتر متوجه این سفسطه میشود. به رقابت پپسی و کوکاکولا دقت کنید. اگر قرار است این نوشیدنیهای خوش مزه و زیان آور را انتخاب کنید، ۲ راه خواهید داشت: یا باید سراغ خانواده کوکاکولا بروید یا از گروه بزرگ پپسی انتخابی کنید. اما آیا هیچ گزینه دیگری وجود ندارد؟ شاید یکی با طعم عجیب پارسی کولا ارتباط برقرار کرده باشد یا اصلا کانادا درای را ترجیح بدهد.
گاهی واقعا گزینه سومی هم در دسترس نیست. نوشابه در ۲ نام پپسی و کوکاکولا خلاصه شده است، چون در چند دهه گذشته این ۲ برند چنان خود را در رقابت با یکدیگر جذاب نشان داده اند که سهم بازار در انحصار همین ۲ شرکت است و فرصتی برای بازیگر سوم وجود ندارد. فروشندهها هم به تدریج به انتخاب سوم و چهارم اعتماد نمیکنند و شما تنها همین ۲ گزینه را روی قفسه سوپرمارکتها خواهید دید و پارسی کولایی وجود ندارد.
درستی دوراهی نادرست
مغالطه دوراهی نادرست برای تولیدکنندگان محتوا و تبلیغات ابزاری کاربردی است. بهترین کار این است که مخاطب فکر کند یا باید از یک لاستیک خاص برای خودرو خود استفاده کند یا یک سانحه رانندگی در انتظار اوست. چه چیزی از این بهتر که مخاطب باور داشته باشد یا مشتری محصول شماست یا کشته خواهد شد؟! استفاده از تیترهای آخرالزمانی در شبکههای اجتماعی هم درست در راستای استفاده از همین روش است. ما بازاریان محتوا به یک دلیل ساده به سراغ این مغالطه میرویم: مردم این استدلال را دوست دارند و باور میکنند.
تولیدکننده محتوا با ابزارهای گرافیکی یا ویدئویی مخاطب را میان این دوراهی قرار میدهد که یا باید در رستورانی که من معرفی میکنم شام بخورد یا ناچار است ناراحت و تنها در خانه خود جلو تلویزیون بنشیند و برای هزارمین بار «مختارنامه» را تماشا کند. مخاطب نه برای دوست داشتن آن رستوران که برای فرار از تنهایی خود، آن رستوران را انتخاب میکند. در واقع مخاطب خودخواسته به دنبال این پیشنهادها میگردد. فقط کافی است شما آن را به او نشان دهید. بی گمان، این عبارت تبلیغاتی را شنیده اید: «از کار خود خسته شده اید؟ روی لینک زیر کلیک کنید و زندگی رؤیایی خود را داشته باشید؟» همه اینها مغالطه است.
مغالطه دوراهی نادرست به جز تبلیغات کاربردهای دیگری هم دارد. برای مثال، خانوادهها در تربیت کودکان از این انتخابهای دوگانه زیاد استفاده میکنند. یا وقتی انتخابها خیلی زیاد باشد و قرار باشد جمعی درباره یکی از آنها را انتخاب کند هم این مغالطه کاربردی خواهد بود.