صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

جسور و سخت ‌پسند

  • کد خبر: ۷۲۳۴
  • ۲۵ مهر ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۳
بررسی فیلم مسخره باز
محمدناصر حق‌خواه
چند سالی است فیلم سازان جوان با ایده‌هایی جدید وارد دایره فیلم سازی در سینمای حرفه‌ای ایران شده اند، فیلم سازانی که سینمای جهان را دوره کرده‌اند، فیلم‌های فانتزی، ماجرایی و معمایی، کمدی‌های سیاه و حتی اسلشر‌های ترسناک را دیده‌اند و یاد گرفته‌اند که چطور متفاوت فیلم بسازند. پس از دوره تقلید کیمیایی و مهرجویی و مثل آن‌ها فیلم ساختن، پس از موج کیارستمی و تقلید‌های خام دستانه از او و پس از اوایل دهه ۹۰ و کپی کاران فرهادی، حالا نسیمی جدید در سینمای ایران وزیدن گرفته است که وظیفه‌ای را متوجه ما به عنوان مخاطب می‌کند. باید با این نسیم همراه شد و به آن پر و بال داد. یکی از وزش‌های شیرین این نسیم «مسخره باز» است!

همایونی!
همایون غنی زاده کارگردان سرشناس تئاتر بود که سال‌ها کار‌هایی از نویسندگان بزرگ تئاتر دنیا را روی صحنه برده و همیشه هم مورد تحسین منتقدان و اهل فن و البته تماشاچیان قرار گرفته است تا جایی که آخرین کارش در تئاتر، یعنی «می سی سی پی ایستاده می‌میرد»، تا مدت‌ها لقب پرفروش‌ترین تئاتر ایرانی را یدک می‌کشید. فیلم اول او. یعنی «مسخره باز»، هم مؤلفه‌های تئاتری بسیاری دارد که در بخش بعد به آن خواهیم پرداخت، اما در همایونیِ همایون غنی زاده، لعبت‌های دیگری هم دیده می‌شوند که گل سر سبدشان علی نصیریان است. یک بازی متفاوت، بیرونی، کمیک، حرص درآور و جذاب چیزی است که از پیرمردی در دهه هشتم زندگی اصلا انتظار نمی‌رود، اما استاد مسلم بازیگری ما به بهترین نحو ممکن از پس آن برآمده است. بابک حمیدیان و صابر ابر هم مثل بیشتر اوقات بازی مقبولی دارند و هدیه تهرانی هرچند حضور کمی دارد، غنی زاده توانسته است از او بازی خوبی بگیرد. اگر از بازی‌ها و طراحی صحنه درخشان و جلوه‌های خاص و دل نشین بصری که نقاط قوت فیلم غنی زاده و ماحصل تلاش اوست بگذریم، می‌شود کمی جدی‌تر به دنیای خود فیلم وارد شد و از ضعف‌ها و قوت‌های آن نوشت.
 
چند موی روی اعصاب!
قصه در یک سلمانی (که به قول علی نصیریان نباید «آرایشگاه» صدایش کرد و اسم درستش «سلمانی» است!) می‌گذرد. فیلم پر از خرده مو‌هایی است که از آدم‌های مختلف در سلمانی ریخته است. فیلم پر از خرده مو‌هایی که آدم‌ها را اذیت می‌کند. اما این داستان پر از مو مشکلاتی دارد که می‌تواتد تماشاچی را هم اذیت کند. مشکل اصلی فیلم کم رنگ بودن و سستی خط فیلم نامه است. ما تا اواخر فیلم نمی‌دانیم که باید دقیقا چه داستانی را دنبال کنیم و میل شخصیت اصلی و راوی فیلم، یعنی صابر ابر، چیست. چند شخصیت که درست هم شخصیت پردازی شده اند در فیلم حضور دارند، اما میل دقیق هیچ کدام و موانع پیش رویشان و نقطه اوج و فرودی را در فیلم نامه نمی‌بینیم که جذب آن شویم. چیزی که بیش از همه توجه تماشاچی را جلب و جذب می‌کند تصویر‌های درخشان و غریبی است که تاکنون کمتر شبیه آن را در سینمای خودمان دیده ایم. نقطه ضعف دیگر فیلم تأکید زیاد روی موتیف‌های بامزه‌ای است که فیلم بر آن‌ها بنا شده است، اما تأکید بیش از اندازه و اصرار روی این بامزگی‌ها از جذابیت آن می‌کاهد. اما چرا «مسخره باز» فیلمی است که لیاقت بلیت خریدن و تماشا شدن را دارد؟

تماشایی!
چرا «مسخره باز» تماشایی است؟ چون ایراد‌های همیشگی ما به سینما را که جلو باز شدن پای خیلی‌ها را به سینما گرفته است ندارد. یک کمدی فانتزی با رگه‌هایی از فیلم‌های معمایی با صحنه‌ای ثابت که طبع آزمایی موفق غنی زاده است. بازی‌هایی که با بازی‌های رئال همیشگی‌ای که تاکنون دیده ایم فرق می‌کند و ارجاعات متعدد به تاریخ سینما که باعث می‌شود علاقه‌مندان سینما از فیلم لذت بیشتری ببرند. پس برای کسانی که از تماشای فیلم‌های تکراری خسته شده اند، «مسخره باز» قطعا ارزش دیدن دارد.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.