صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گزارشی از پدیده «انبارخوابی» به دنبال افزایش افسارگسیخته اجاره خانه

  • کد خبر: ۷۵۵۳۲
  • ۰۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۴
انباری‌های ۳۰، ۴۰ و حتی ۲۰ متری حاشیه شهر و مناطق مرکزی شهر مشهد که تا همین یکی دو سال پیش، محل انبار کالا و اجناس بود، جایی برای زندگی خانواری شده که درآمدش با اجاره هیچ چهاردیواری‌ای در این شهر دَرندشت نمی‌خواند.

محدثه شوشتری | شهرآرانیوز؛ بعد از چادرخوابی، پشت بام خوابی و دربه دری، حالا مستأجرانِ درمانده، به انباری خوابی پناه آورده اند. انباری‌های ۳۰، ۴۰ و حتی ۲۰ متری حاشیه شهر و مناطق مرکزی شهر مشهد که تا همین یکی دو سال پیش، محل انبار کالا و اجناس بود، جایی برای زندگی خانواری شده که درآمدش با اجاره هیچ چهاردیواری‌ای در این شهر دَرندشت نمی‌خواند.


انباری‌هایی که در گوشه و کنار شهر با اجاره ماهیانه ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان برای دپوی کالا و اجناس اجاره داده می‌شدند، سقفی برای آرام گرفتن خانواده‌ای شده اند. این پدیده تلخ انبارنشینی را علی مرادزاده، رئیس اتحادیه مشاوران املاک مشهد، هم در گفتگو با خبرنگار ما تأیید می‌کند و می‌گوید: با تأسف باید بگویم این اتفاق افتاده است و ما هم می‌بینیم که انباری‌ها و حتی مغازه‌های خالی و بی استفاده در معابر فرعی که در ایام کرونا مشتری نداشتند، به عنوان محل سکونت یک خانواده به اجاره داده می‌شوند.
دلیلش هم از یک سو گرانی اجاره خانه‌ها و از سوی دیگر، کسادی بازار کارِ کارگران در مشاغل آسیب دیده و زمین خورده از کروناست.

پستو به جای خانه

نشانی‌ای که به دستمان داده اند، چندان پرت و دور از شهر نیست؛ با فاصله کمتر از نیم ساعت از مرکز شهر، به بولوار طبرسی و یکی از خیابان‌های فرعی این بولوار می‌رسیم. بین ساختمان‌هایی که هرکدام به اندازه پولِ صاحبانشان قد کشیده اند، خانه دوطبقه ای، آدرس یکی از همین انباری نشین هاست.
از نمای بیرون ساختمان، همه چیز عادی است و نمی‌توان حدس زد که زندگی رنگ باخته‌ای در پستوی این خانه در جریان است. صاحبخانه در ورودی را که به رویمان باز می‌کند، راهروی کوچکی روبه رویمان است که انتهایش پله‌های ساختمان به طبقات اول و دوم می‌رسد و سمت راست، درِ فلزی کوچکی، که انباری قدیمی و خانه فعلی خانواده اکرم است.


سهم اکرم و فرزندانش از برج و بارو‌های مشهد و این همه ساختمان ریز و درشت، لاکچری نشین و متوسط نشین و معمولی، حتی یک چهاردیواری ساده برای اجاره نشینی نبوده و پستو را به جای خانه آرزوهایش انتخاب کرده است. می‌گوید: بین بی آبرویی از اجاره‌های عقب مانده خانه قبلی و سروصدای هرروزه صاحبخانه و از طرف دیگر، تهدید به دور ریختن اسباب و اثاثیه ام به کوچه، مانده بودیم. همین انباری را بعد از کلی زیر پاگذاشتن این بنگاه و آن بنگاه پیدا کردیم. هیچ چیزش شبیه خانه نیست، اما اجاره اش به اندازه جیبمان است. زیر همین سقف فعلا پناه گرفته ایم.


زندگی اکرم شبیه فیلم‌های روی پرده نرفته است. خودش قربانی ازدواج ناموفق بوده و سال‌ها با رنج و سختی زندگی را گذرانده. قسم خورده بود که دخترانش را تا بیست سالگی عروس نکند. اما همین پارسال دخترش را پای سفره عقد مردی معتاد نشاند. یک دختر هشت ساله و یک پسر یازده ساله هم دارد که گوشه‌ای آرام نشسته اند. اندازه انباری که حالا خانه آن‌ها شده، کلا ۳۵ متر بیشتر نیست. گوشه‌ای از انباری را با یک ظرف شویی و شیر آب و اجاق گاز، آشپزخانه درست کرده اند. صاحب خانه سرویس بهداشتی را هم مشترک با حمام، زیر پله‌های ورودی ساختمان درست کرده تا بتواند انباری خود را به اسم خانه اجاره بدهد.

 

شوهر اکرم کارگر روزمزد در تالار‌های پذیرایی بوده که از یک سال ونیم پیش بیکار شده است. تنها درآمدش از کارگری ساده است که با ایستادن سر گذر، گاهی کار گیرش می‌آید و گاهی دست خالی برمی گردد. درآمد بخورنمیر و همان حداقل اجاره را به سختی جفت وجور می‌کنند. به قول خودشان سر برجِ مستأجر‌ها زود می‌رسد و بیشترین پولی که در طول ماه دستشان را گرفته، باید دودستی تقدیم صاحبخانه‌ها کنند.


مستأجران از میلیاردی نشین تا انباری نشین

ماهی ۶۰۰ هزار تومان، مبلغی است که اکرم همین را هم به سختی و زدن از خورد و خوراک بچه هایش جور می‌کند. این مبلغ را بگذارید کنار مبلغی که در همین شهر، ساکنان برج‌ها و مجتمع‌های شیک فقط ماهیانه بابت شارژ واحد مسکونی شان پرداخت می‌کنند. حساب مستأجران لاکچری نشین هم که اجاره‌های نجومی را برای نشستن در خانه‌های اعیانی می‌پردازند، از حساب این مستأجران زیر طبقه متوسط و خط فقر جداست.

 

فاصله‌ای که حساب و کتابش یک قِران و دو قِران نیست و آن طورکه رئیس اتحادیه مشاوران املاک مشهد اعلام می‌کند و ما هم در جست وجوی میدانی از اجاره خانه‌های مناطق مختلف شهر یافتیم، به رهن یک میلیارد تومان و حتی بیشتر برای رهن و اجاره برخی خانه‌ها می‌رسد. این مقایسه را بگذارید کنارشرایط برخی مستأجران در حاشیه شهر که اجاره ۵۰۰ هزار تومانی هم برایشان سخت است.

روزگار سخت انباری نشینی با بوی نم و موش خانگی

یافتن پستو و انباری برای اجاره نشینی، کار سختی نیست. مشاوران املاک در مناطق حاشیه شهر به جست وجوگران خانه با قیمت مناسب، این انباری‌ها را به اسم یک اتاق کوچک در زیر پله، یک اتاق کنار حیاط، یک اتاق در گوشه پارکینگ، یک اتاق که در طبقه آخر ساختمان است و... نشانی می‌دهند. حتی به اسم سوئیت و پانسیون به مشتری ها، نشانی انباری‌هایی را می‌دهند که صاحب ملک‌ها برای اجاره گذاشته اند. صاحب ملک هم که فقط به فکر اجاره آخر ماهش است، حال به گفته مشاوران املاک آن اتاق زیر پله و گوشه حیاط و گوشه پارکینگ، محل دپوی کالا و اجناس باشد یا محل سکونت یک خانواده، فرقی ندارد. برای آن‌ها دو اولویت مهم است؛ یکی خالی نماندن انباری شان و یکی میزان اجاره. چه بسا که برای اجاره دادن انباری به عنوان خانه مسکونی اجاره‌ای بیشتر از انباری گیرشان می‌آید.


یکی از مشاوران املاک در منطقه خواجه ربیع، در جست وجوی خانه با قیمت مناسب و ماهیانه ۵۰۰ هزار تومان، نشانی یکی از همین انباری‌ها را می‌دهد. شاگرد املاکی که پسربچه‌ای ده دوازده ساله است، همراهی مان می‌کند. از بیرون، نمای ساختمان بیشتر به کارگاه تولیدی یا مغازه‌ای قدیمی شبیه است که از راهرویی باید وارد آن شد. در می‌زنیم. دو دختربچه در را به رویمان باز می‌کنند. مادر بچه‌ها کارتن‌ها را از سر راه کنار می‌کشد و می‌گوید: ببخشید؛ ما داریم می‌رویم برای همین اینجا خیلی شلوغ است.


بوی نم از پشت دو ماسک چندلایه هم به مشام می‌رسد. کل جایی که به اسمِ خانه‌ای با قیمت مناسب، نشانمان داده اند، یک انباری ۲۵ متری است. بدون پنجره و روشنایی. تنها نوری که به داخل می‌رسد، شیشه کوچک روی درِ فلزی ورودی است. در ساعت‌های خاموشی برق که این روز‌ها هیچ کدام از مناطق مشهد از آن درامان نمانده اند، احتمالا این خانواده، روز و شبشان یکی خواهد بود؛ تاریکِ تاریک... مثل تاریکی این سال‌های زندگی شان که چرخ زندگی شان با خانه به دوشی در یک چهاردیواری معمولی هم پیش نرفته و سختی‌های خانه به دوشی را تا انباری نشینی چشیده اند.‌


می‌پرسم «از اینجا راضی بودید؟ قابل سکونت هست؟» سرش را طوری که مشخص نیست منظورش آری است یا خیر، تکان می‌دهد و فقط به چند جمله بسنده می‌کند؛ «بچه هایم اینجا طاقت ندارند. موش پیدا شده و از ترس شب‌ها از خواب می‌پرند. تا وضع کار و بار همسرم بعد از کرونا درست شود، می‌خواهیم برویم شهرستان که اجاره خانه‌ها کمتر از مشهد است.»

رد پای کرونا در ظهور انبارخوابی

روی دیگر روزگار سخت انباری نشین‌ها یا همان انبارخوابی، روزگار بدعهدِ کرونا هم هست؛ مشاغل تعطیل شده، زمین خورده و آسیب دیده باعث شده اند بعضی کارگران به دلیل بیکاری یا درآمد اندک، نه تنها سفره هایشان خالی بماند، بلکه نتوانند حتی یک چهاردیواری اجاره‌ای معمولی برای خانواده شان جور کنند.
در همین شرایط، گرانی روزبه روز مسکن و اجاره خانه هم معرکه این میدان نبرد شده تا قربانیان بیشتری در این میدان زمین بخورند. انگار داستان انباری نشینی این خانواده‌ها به بیکاری و فقر گره خورده و خدا می‌داند عقربه‌های ساعت زندگی اکرم و امثال اکرم و دیگر مستأجران درمانده دوباره کی به حرکت درخواهد آمد؛ پساکرونایی خواهد آمد یا نه؟ آن‌ها به همان درآمد روزمزد اندک و اجاره نشینی در یک چهاردیواری ساده هم راضی اند.


بیشتر مستأجران توان پرداخت اجاره ندارند

درباره رواج پدیده انبارخوابی یا انبارنشینی در برخی مناطق کم برخوردار و حاشیه شهر مشهد با رئیس اتحادیه مشاوران املاک مشهد گفتگو می‌کنیم. علی مرادزاده با اظهار تأسف از ظهور انبارخوابی در مشهد می‌گوید: این یک عارضه است. به دلیل فشار‌های اقتصادی، مستأجران مستأصل شده اند و خیلی از آن‌ها سال به سال به حاشیه شهر رانده می‌شوند. در حاشیه شهر نیز با افزایش اجاره خانه و بیکاری‌های ایام کرونا عده‌ای دیگر از مستأجران، به ناچار انباری‌ها را به دلیل اجاره‌های اندک به جای واحد مسکونی مستقل اجاره می‌کنند.


رئیس اتحادیه مشاوران املاک مشهد در پاسخ به این سؤال خبرنگار ما که آیا اجاره دادن انباری از سوی مالکان به عنوان محل سکونت یک خانواده مجاز است یا خیر، توضیح می‌دهد: نمی‌توان به صاحبخانه‌ای گفت که چرا انباری یا مغازه ات را به یک فرد یا خانواده برای سکونت اجاره داده ای؟ صاحب ملک می‌تواند بگوید که ملک را از سر دلسوزی و کار خیر با اجاره ناچیز به یک خانواده محل سکونت داده ام. از طرفی اگر مالکان هم اجاره ندهند، این طور خانواده‌ها بی خانمان می‌شوند. در سوی دیگر ماجرا هم مستأجر ناچار است و با انتخاب خود، انبار یا مغازه بی استفاده را برای سکونت برمی گزیند.


وی با اشاره به گرانی افسارگسیخته اجاره خانه‌ها بیان می‌کند: باور کنید خود دفاتر املاک می‌گویند وقتی مردم برای یک واحد مسکونی معمولی و کوچک مراجعه می‌کنند، گاهی قیمت‌هایی را مالکان به ما اعلام کرده اند که رویمان نمی‌شود به مستأجران اعلام کنیم. برخی صاحبخانه‌ها هم بی رحم شده اند. آن آداب گذشته و رحم و مروت دیرینه و فرهنگ و آموزه‌های دینی ما در کمک و مروت به دیگران از بین رفته است. متأسفانه برخی از صاحبخانه‌ها به عناوین مختلف سر سال مستأجر را بلند می‌کنند تا با قیمت چندبرابر به مستأجر دیگری خانه هاشان را اجاره بدهند. در شکایت ها، ما مستأجران را ارجاع می‌دهیم به شورای حل اختلاف تا به راحتی حکم تخلیه گرفته نشود. اما باز هم مالکان راه‌هایی پیدا می‌کنند تا از سد شورای حل اختلاف هم رد شوند.

مستأجران حتما پرینت چاپی قرارداد با مالک را امضا کنند

وی در پاسخ به دیگر سؤال خبرنگار ما که مگر اتحادیه مشاوران املاک نباید این وضعیت را کنترل و نظارت کند، پاسخ می‌دهد: در صورتی می‌توان کنترل کرد که مستأجران با راه‌های قانونی اجاره نامه‌ها را منعقد کنند. اما متأسفانه در خیلی از قراردادها، چون نسخه پرینتی و سیستمی بین مستأجر و مالک امضا نمی‌شود، دسترسی به قیمت سال قبل خانه را نداریم تا در مقایسه با نرخ جدید مشخص شود که چند درصد افزایش اجاره داده اند؛ لذا تأکید می‌کنیم که مستأجران حتما نسخه پرینتی و امضاشده را دریافت کنند. مستأجر نباید به همان قرارداد دستی بسنده کند، چون در صورت ایجاد مشکل نمی‌توان کاری کرد.


مرادزاده درباره اجاره‌های نجومی و گرانی چندبرابری اجاره خانه‌ها به این موضوع هم اشاره می‌کند که رهن خانه‌ای که تا دو سال پیش ۵۰ میلیون تومان بوده را حالا مالکان می‌گویند ۵۰۰ میلیون تومان. درصورتی که طبق روال و مصوب در بحث اجاره مسکن، باید حداکثر ۲۰ درصد اجاره خانه را نسبت به سال قبل افزایش می‌دادند نه چندین برابر. او می‌افزاید: اگر مستأجری با نسخه پرینتی سال قبل و سال جدید به ما مراجعه کند می‌توان مشخص کرد که آیا افزایش اجاره طبق روال افزایش ۲۰ درصدی بوده یا خیر. اما متأسفانه مستاجران در بیشتر موارد نسخه امضاشده سیستمی از اجاره نامه با امضای مالک را ندارند.

۱۰۰ میلیون تومان، حداقل رهن متوسط در مشهد

به گفته وی، در مشهد حتی رهن خانه‌ها به میلیارد تومان هم رسیده است و مبلغ رهن یک میلیارد تومان و بیشتر را مالکان برای خانه هایشان در نظر می‌گیرند. خانه‌ای که حالا رهن آن یک میلیارد تومان شده، تا دو سال گذشته ۳۰۰ میلیون تومان بود. با این قیمت‌ها حداقل رهن کامل برای واحد آپارتمانی متوسط در مشهد باید ۱۰۰ میلیون تومان باشد.


از رئیس اتحادیه مشاوران املاک مشهد می‌پرسیم که چرا تسهیلات و مصوبات دولتی برای کمک ودیعه اجاره مسکن راهگشا نبوده است. مرادزاده پاسخ می‌دهد: مبالغ تسهیلات دولتی برای مستأجران چندان انگیزه ایجاد نمی‌کند. چون مبلغ آن‌ها چشمگیر نیست و با این رهن و اجاره‌های گران نمی‌تواند راهگشا باشد. مثلا ۱۷ میلیون تومان برای مجرد‌ها و ۳۵ میلیون برای یک خانواده اصلا پول رهن حساب نمی‌شود. با در نظر گرفتن اجاره خانه ها، نهایت این تسهیلات، اجاره چند ماه مستأجران می‌شود و بس.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.