صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

استمرار حقیقت عید غدیر

  • کد خبر: ۷۵۷۶۳
  • ۰۶ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۱:۵۸
محمدرضا زائری - پژوهشگر دینی

عید سعید غدیر خم، عید ولایت و امامت، به‌خجستگی پایان نعمت و فرخندگی کمال دین، بزرگ‌ترین عید خداوند است.
براساس مستندات تاریخی و شواهد نقلی، هیچ تردیدی در اصل اهتمام پیامبر (ص) بر جمع‌شدن همه حجاج و اصرار بر اتمام حجت و نزول وحی و ابلاغ رسالت الهی با جمله مشهور «من کنت مولاه فعلی مولاه؛ هر که من سرور و مولای او هستم، این علی مولا و سرور اوست» وجود ندارد.


آنچه طی قرن‌ها محل بحث بوده این است که برخی کوشیده‌اند این عبارت را به‌معنای دوست و یار تفسیر کنند و مفهومی عاطفی و شخصی به آن بدهند و معتقد شده‌اند که پیامبر (ص) فقط خواسته است به مردم بگوید علی (ع) را دوست بدارید و این ماجرای بزرگ هیچ ربطی به موضوع ولایت الهی و جانشینی پیامبر (ص) ندارد.


یکی از شخصیت‌های دینی در کتابش خاطره‌ای از تجربه فردی‌اش با دوستش را نقل می‌کند و چنین می‌گوید: «یک‌بار که از شهرش به نزد من آمده و میهمان شده بود، تا پاسی از شب درباره موضوع غدیر صحبت می‌کردیم و او همچنان اصرار داشت که رسول‌خدا (ص) فقط خواسته است مردم، علی (ع) را دوست داشته باشند و حادثه غدیر چیزی بیش از این نیست. وقتی شام خوردیم و او به سوی شهرش حرکت کرد، قدری صبر کردم و بعد با تلفن‌همراه او تماس گرفتم و پرسیدم: کجا هستی؟ گفت: به نزدیک مقصد رسیده‌ام.

 

به او گفتم: لطفا برگرد. با نگرانی پرسید: اتفاقی افتاده است؟ گفتم: خیر، فقط باید بیایی تا توضیح بدهم. گفت: من ۱۰۰ کیلومتر باید برگردم! گفتم: چاره‌ای نیست، بیا.» می‌گفت: «او نیمه‌های شب به خانه من رسید و با نگرانی در زد. وقتی در را باز کردم، با لبخند به او گفتم: فقط می‌خواستم بیایی تا به تو بگویم که خیلی دوستت دارم!

 

با تعجب گفت: همین؟ مرا در نیمه‌شب ۲۰۰ کیلومتر معطل کرده‌ای و چند ساعت حیران نگه داشته‌ای که همین را بگویی؟ به او گفتم: چطور است که از این حرف من تعجب می‌کنی، درحالی‌که معتقدی رسول‌خدا (ص) در آخرین حجش هزاران نفر مسلمان از مناطق گوناگون را ۳ شبانه‌روز نگه‌داشت و رفتگان را بازگرداند و منتظر بقیه ماند تا فقط به آن‌ها بگوید علی (ع) را دوست داشته باشند؟ چگونه فکر می‌کنی که چنین کاری از من خلاف انتظار است، اما رسول‌خدا (ص) که عقل محض و فرستاده خداست، مردم را چنین ساده و بی‌جهت معطل می‌کند؟»


به این تجربه شخصی ساده اشاره کردم تا به نقطه آغاز سخن بازگردم؛ همه موضوع این است که آیا ماجرای دستور پیامبر (ص) به توقف کاروان‌ها در کنار برکه یا غدیر خم به دستور خداوند فقط برای بیان یک موضوع عاطفی شخصی بوده است یا یک امر بزرگ الهی.

اگر پیامبر (ص) را چنان که قرآن می‌گوید «ما کان محمد أبا أحد من رجالکم» یک فرد عادی ندانیم و باور کنیم که به فرموده قرآن «ما ینطق عن الهوى، إن هو إلا وحی یوحى» نه‌تن‌ها از خود چیزی نمی‌گوید، بلکه وحی مستقیم الهی را بیان می‌کند، آن‌وقت موضوع - به‌تمامی- متفاوت خواهد بود.

 

موضوع حیاتی و خطیری که پیامبر (ص) در آخرین سفر حجش به همه مسلمانان ابلاغ کرد، امر ولایت و استمرار آن در طول تاریخ است که امروز هم در تبعیت از امام‌زمان (ع) جریان دارد. موضوع غدیر خم، موضوعی تاریخی نیست که در همان زمان تمام شده باشد و امروز بگوییم که کاری بوده در زمان گذشته و تاریخ مصرفش به پایان رسیده است و به ما ربطی ندارد! موضوع ولایت و تبعیت از، ولی امر الهی موضوعی بنیادین است که همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان را تا روز قیامت در بر می‌گیرد و بر همه امور دیگر سایه می‌اندازد.

 

امروز هم بدون تردید همه ما در کنار حقیقت و باطن آن برکه ایستاده‌ایم و دستان پیامبر (ص) را می‌بینیم که به امر خداوند دست علی (ع) را به ولایت بالا برده است و به گوش خود می‌شنویم که صلای «من کنت مولاه فعلی مولاه» سر می‌دهد. به همین سبب بود که رسول‌خدا (ص) دستور داد حاضران به غایبان بگویند و پدران به پسران برسانند، تا روز قیامت! ماجرای غدیر یک حادثه تاریخی نبود که در نقطه‌ای از زمان و مکان متوقف شود، بلکه حقیقتی آسمانی بود و هست که تا قیامت برای تبعیت از امر الهی استمرار و جریان خواهد داشت.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.