توی انباری خانه
بیلچه تنهای تنهاست
گرد و خاکی است رویش
فکر بازی توی شنهاست
میروم زودی کنارش
تا که او تنها نباشد
آب پاشیدم به رویش
تا که بیدریا نباشد
میرویم همراه با هم
توی ساحل پیش دریا
صبر کردیم تا نباشد
دیگر حرفی از کرونا
قیصر سربازی