در روزهای گذشته که بحث طرح صیانت از فضای مجازی در مجلس داغ است، همه نگرانیها و تحلیلها به سوی احتمال محدودیت شبکههای اجتماعی خارجی مثل اینستاگرام و واتساپ معطوف شده است. در این مطلب، ابتدا نگاهی به وضعیت جایگزینهای ایرانی شبکههای اجتماعی میاندازیم و در ادامه، به چالشهای احتمالیای که در صورت تصویب طرح صیانت از فضای مجازی برای این برنامهها ایجاد خواهد شد، خواهیم پرداخت.
علیرضا وفایی نیا | شهرآرانیوز - در روزهای گذشته که بحث
طرح صیانت از فضای مجازی در مجلس داغ است، میتوان گفت همه نگرانیها و تحلیلها به سوی احتمال محدودیت شبکههای اجتماعی خارجی مثل
اینستاگرام و
واتساپ معطوف شده است. خیلیها فکر میکنند اجرای چنین طرحی بدون شک برای شبکههای اجتماعی بومی مفید خواهد بود و بازار آنها را در نبود رقیبهای خارجی، گستردهتر خواهد کرد. آیا واقعا چنین اتفاقی برای پلتفرمهای بومی رخ خواهد داد یا در صورت تصویب این طرح، آنها هم به اندازه غیربومیها با مشکل روبهرو خواهند شد؟ در این مطلب، ابتدا نگاهی به وضعیت جایگزینهای ایرانی شبکههای اجتماعی میاندازیم و در ادامه، به چالشهای احتمالیای که در صورت تصویب طرح صیانت از فضای مجازی برای این برنامهها ایجاد خواهد شد، خواهیم پرداخت.
اینستاگرام وطنی
تا چند ماه پیش اگر میخواستیم از جایگزینهای ایرانی برای اینستاگرام صحبت کنیم، لنزور اولین برنامهای بود که به ذهن میرسید، اما در روزهای فروردین ۱۴۰۰ این برنامه پس از چند سال فعالیت، تصمیم گرفت به کار خود پایان دهد. در این شرایط شاید مهمترین برنامهای که تا اندازهای میخواهد نقش اینستاگرام را بازی کند، روبینوپلاس است. البته این برنامه یک اپ مستقل نیست و تنها بخش کوچکی از امکانات روبیکا به شمار میرود. این یعنی در صورت تمایل برای فعالیت در این اینستاگرام وطنی، باید نصب اپلیکیشن روبیکا را هم پذیرفته باشید. این درست بر خلاف رویه اینستاگرام است که از اول با هدف خدمترسانی به عنوان یک شبکه اجتماعی طراحی شده است و تا امروز با هویتی مستقل به کار خود ادامه میدهد. ایدهپردازان روبینوپلاس حتی پا را فراتر از اینستاگرام گذاشته و بعضی امکانات پیامرسانی تلگرام را هم در آن قرار دادهاند. در روبینوپلاس میتوانید گروه و کانال بسازید و در محیطی شبیه تلگرام فعالیت کنید.
اما مهمترین ضعف این برنامه آنجاست که سازندگانش سیستم ایزولهای در آن طراحی کردهاند که هیچ ارتباطی با دنیا ندارد. این درست بر خلاف اینستاگرام است که تبادل آزاد اطلاعات و تعامل بینالمللی جزو ویژگیهای جذابش به شمار میآیند. در واقع، هشتگهایی که در روبینو پلاس میزنید هرگز خارج مرزهای کشورتان دیده نمیشود.
لشگر، جایگزینهای واتساپ و تلگرام
با اقبال مردم به استفاده از پیامرسانها و در سالهای گذشته، شاهد ساخت نمونههای مختلفی از برنامههای پیامرسان بومی بودیم. بهویژه پس از اردیبهشت ۹۷ و فیلتر شدن دائمی تلگرام، نام این برنامهها بیش از قبل مطرح شد و مسئولان وعدههای مختلفی برای حمایت از آنها دادند. گپ، سروش، ایتا، آیگپ و بله تنها بخشی از نمونههای معروفتر پیامرسانهای بومی هستند که ساخته شدند تا جای خالی تلگرام را پر کنند و میلیونها ایرانی را به سمت استفاده از خود بکشانند، اما بنابر آمار ایسپا، امروز در کشورمان واتساپ محبوبترین پیامرسان است.
پس از آن هم برنامه فیلترشده تلگرام در رتبه بعد قرار دارد. احتمالا یکی از دلایل این ماجرا تعدد برنامههای پیامرسان بومی است. ماجرا از این قرار است که این مدل برنامهها تا زمانی که به تعداد کاربران فراوانی نرسیدهاند، نمیتوانند درآمدزایی چندانی داشته باشند. به همین دلیل، در کشور ما بخش خصوصی توان راهاندازی زیرساختی به وسعت و کارایی پیامرسانهای بزرگ جهانی را ندارد و ناچار برای این مسئله باید چشمانتظار سرمایهگذاریهای دولتی باشیم. اما به دلیل فراوانی پیامرسانهای بومی، حمایتهای دولتی بین آنها تقسیم شد و در نهایت، نتیجه چندان مطلوب نبود. در این حوزه باید گفت اگر همین فردا طرح صیانت فضای مجازی به قانون تبدیل شود و پیامرسانهای خارجی به طور کامل مسدود شوند، پیامرسانهای بومی احتمالا در شرایط هجوم کاربران با مشکلهایی در زمینه زیرساخت روبهرو خواهند شد.
آپارات، جانشین محترم یوتیوب
در میان حوزههای مختلف پلتفرمهای اینترنتی، بخش پلتفرمهای اشتراک ویدئو از معدود مواردی است که در زمینه نمونه بومی آن، هیچ کمبودی حس نمیکنیم. نمونه جهانی، یعنی یوتیوب، سال هاست در کشورمان مسدود شده است، اما با ظهور آپارات، کاربران توانستند بخش زیادی از نیازهای خود به این مدل پلتفرمها را پوشش دهند. این پلتفرم ایرانی حتی با تکیه بر مزیتهای بالقوه در زبان فارسی، در بعضی بخشها برای کاربران ایرانی عملکردی بهتر از یوتیوب هم دارد. هنگام جستوجو در این برنامه، میدانید که به احتمال زیاد ویدئوهای موردنظرتان یا به زبان فارسی هستند یا زیرنویس فارسی دارند، مسئلهای که استفاده از این برنامه را در مقایسه با یوتیوب، برای خیلی از کاربران کشورمان سادهتر میکند و چالش دانستن زبان را از پیش پای آنها برمیدارد. این نمونه موفق نشان میدهد در دیگر حوزهها هم شبکههای اجتماعی بومی در صورت در پیش گرفتن سیاستهای درست، میتوانند موفق باشند.
۱۵ تکلیف قانونی
اول از همه صورت مسئله را کمی روشنتر نگاه کنیم. بر اساس طرح مجلس، از شبکههای اجتماعی خواسته شده است ۴ تکلیف را انجام دهند. ثبت مشخصات و گرفتن مجوز فعالیت در ایران، معرفی نماینده قانونی در ایران، پذیرش تعهدات ابلاغی کمیسیون، و پذیرش موارد مصوب در این قانون (ماده ۲۵ و ۲۶).
مادههای ۲۵ و ۲۶ شامل ۱۵ تکلیف قانونی است که یکی از این تکالیف احراز هویت معتبر همه کاربران است، یعنی هر کاربری که در پلتفرمهای داخلی و خارجی فعال است نمیتواند گمنام باشد و در صورت درخواست مراجع قانونی، امنیتی و قضایی داخل کشور باید هویت معتبر او برای آن نهادها مشخص باشد. یکی دیگر از این تکالیف حذف محتوای نامناسب به تشخیص کارگروه فیلترینگ ظرف ۱۲ ساعت است. ذخیره و پردازش دادههای کاربران ایرانی تنها در داخل کشور هم تکلیف سوم است. ناگفته پیداست که احتمال دارد شبکههای اجتماعی خارجی زیربار پذیرش این موارد نخواهند رفت، اما شبکههای اجتماعی بومی ناگزیرند که برای ادامه فعالیت خود قوانین را اجرا کنند.
چالشهای پیش روی بومیها
میگویند فردی ۲ بز داشت. یکی از بزها فرار کرد. او هرچه دوید به آن نرسید و دررفت. به خانه برگشت و بزی را که در آغل بود تا میخورد کتک زد. گفتند: با این فلکزده چهکار داری؟ اینکه در خانه است. گفت: دستم به آنکه فرار کرد نمیرسد، این را بزنم دستکم دلم خنک شود!
در زمینه طرح جدید مجلس هم اگر بدون اصلاح اساسی به قانون تبدیل شود، در نهایت دست قانونگذار به اجرای قوانین روی پلتفرمهای خارجی نخواهد رسید و در این میان، تنها شبکههای اجتماعی بومی هستند که مجبور به اجرای این تعهدات تازه میشوند و اعتماد کاربرانشان را از دست خواهند داد.
یکی از مشکلاتی که ما در کشورمان در حوزه فضای مجازی داریم تصویب قوانین سختگیرانهای است که امکان اجرای کامل را ندارند. همینها هم باعث شده اند فشار روی پلتفرمهای ایرانی بسیار زیاد شود. در واقع، مرجع قانونگذار فشار قانونی بسیار زیادی روی پلتفرم میگذارد تا آن پلتفرم نتواند مرتکب خلافی شود.
در نهایت، همه این اقدامات سبب میشود پلتفرم خارجی صددرصد رها باشد، زیرا نمیتوان قوانین را روی آنها اعمال کرد و در نهایت تنها میتوان مثل تلگرام، آنها را فیلتر کرد. در واقع، همه چیز گردن پلتفرم داخلی میافتد و مشکلاتی برای پلتفرمهای داخلی ایجاد میشود که بهراحتی برطرف نخواهند شد و نگاههای انتقادی به سمت پلتفرمهای داخلی پیش خواهد رفت. حاصل این سیاست، خود، یک مزیت رقابتی مهم برای خارجیها خواهد بود که سختی فیلترینگ را تعدیل میکند و هزینه استفاده از شبکههای اجتماعی داخلی را افزایش میدهد.