«کسب ۲ مدال طلا و ۲ نقره به وسیله دانش آموزان ایرانی در المپیاد جهانی شیمی» خبری کوتاه و خوشایند بود. از آن خبرهایی که وقتی میخوانی، چیزی از جنس غرور و «ما این هستیم» را در دلت حس میکنی.
فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ «کسب ۲ مدال طلا و ۲ نقره به وسیله دانش آموزان ایرانی در المپیاد جهانی شیمی» خبری کوتاه و خوشایند بود. از آن خبرهایی که وقتی میخوانی، چیزی از جنس غرور و «ما این هستیم» را در دلت حس میکنی. قسمت خوبتر ماجرا آنجایی است که متوجه میشوی افتخار کسب یکی از این مدلهای خوش رنگ به مشهد رسیده است. سید محمدحسین برکاتی نوجوانی متولد و بزرگ شده همین شهر است. او در رقابتی نفس گیر که جزئیاتش را با حوصله برایمان شرح میدهد، موفق به کسب مدال نقره در پنجاه وسومین المپیاد جهانی شیمی شده است. محمدحسین، خودش را متعلق به خانوادهای فرهنگی از طبقه متوسط جامعه معرفی میکند. از انگیزه هایش برای حضور در ماراتن علمی و نگاهش به مقوله مهاجرت از کشور میگوید. گفت وگوی خودمانی ما دربردارنده نکتههایی درخور تأمل برای متولیان آموزش کشور است؛ اگر عزم و ارادهای برای بهبود جایگاه علمی ایران داشته باشند.
از خودت و خانواده ات بگو
سال ۱۳۸۲ در مشهد به دنیا آمدم. امسال پایه یازدهم را تمام کردم. رشته ام علوم تجربی است. در مدرسه استعدادهای درخشان شهید هاشمی نژاد ۱ درس میخوانم. تک فرزندم و پدر و مادرم هردو معلم هستند. فضای خانواده ام برای درس خواندن خیلی خوب است. دلیل موفقیت من آرامشی است که در خانه ما حاکم است. اطلاعاتی که پدر و مادرم از هر نظر به من میدادند، خیلی کمکم کرد.
تلاشت برای شرکت در المپیاد از کی شروع شد؟
از آبان ۲ سال پیش که سال نهم را میخواندم. شرکت در المپیاد شیمی چندین مرحله دارد. مرحله اول هر سال در بهمن یا اسفند برگزار میشود و حدود ۲۰ هزار دانش آموز از سراسر کشور در این آزمون تستی شرکت میکنند. بسته به جمعیت شرکت کننده ها، چیزی بین ۷۰۰ تا ۱۳۰۰ نفر پذیرفته میشوند. مرحله دوم در اردیبهشت سال بعد برگزار میشود که به دلیل کرونا برای ما به تأخیر افتاد و اواخر تیر برگزار شد. آزمون عموما تستی است و فقط ۴۰ نفر پذیرفته میشوند.
چه رقابت فشرده ای!
همین طور است. مرحله سوم دشوارترین مرحله است. برای شرکت در آن، کمیته المپیاد شیمی دوسه ماه کلاس رایگان برگزار میکند. در این دوره، امکان برگزاری حضوری نبود و در یک ونیم ماه به صورت فشرده و آنلاین برگزار شد. تقریبا به اندازه کلاسهای مدرسه وقت میگرفت. چند هفته مهلت مطالعه مطالب تدریس شده را دادند و آذر ۹۹ آزمون کشوری برگزار شد. از این ۴۰ نفر به ۸ نفر اول مدال طلا دادند، به ۱۶ نفر دوم مدال نقره و به ۱۶ نفر سوم نیز مدال برنز. آن ۸ نفر اول که من هم جزوشان بودم، از کنکور معاف میشوند. به ۳۲ نفری که نقره یا برنز گرفتند، ۱۵ درصد سهمیه کنکور تعلق میگیرد. برای تیم هشت نفره پنج شش هفته دورههای آنلاین برگزار و اواخر اسفند آزمونی پنج ساعته و تشریحی برگزار شد. مثل هر سال ۴ نفر اول برای المپیاد جهانی انتخاب شدند. من و ۳ نفر دیگر حدود ۲ ماه دورههای آنلاین کمیته المپیاد شیمی را سپری کردیم. ۶ مرداد امسال المپیاد جهانی به میزبانی ژاپن برگزار شد. چین و روسیه ۴ مدال طلا گرفتند. ویتنام، تایوان و رومانی ۳ مدال طلا و یک نقره گرفتند. ایران و چند کشور دیگر ۲ طلا و ۲ نقره گرفتند. ما رتبه ششم جهان را به دست آوردیم که نسبت به ۳ سال گذشته جایگاه بهتری بود.
کجای کار ایراد دارد که کشورمان جایگاهی بهتر از این کسب نکرد؟
سؤال خوبی است. جایگاه ایران در المپیاد شیمی جهان معمولا بین دهم تا پانزدهم جهان است. من درباره سیستم المپیاد روسیه خیلی تحقیق کردم. این کشور در المپیاد خیلی موفق است. هر سال در رشته شیمی با ۴ نماینده سه چهار مدال طلا کسب میکند و معمولا در جایگاه اول تا سوم جهان است. در روسیه، سؤالات المپیاد از اولین تا آخرین مرحله تشریحی است. بار علمی سؤالاتشان خوب است و از همان مرحله نخست با المپیاد جهانی برابری میکند. در ایران فقط بچههای پایه یازدهم حق شرکت در المپیاد شیمی را دارند. استثنائا ۲ سال است که به پایه دهم هم اجازه داده میشود. در روسیه از پایه هفتم و هشتم کار را شروع میکنند و در پایههای نهم، دهم و یازدهم به دانش آموزان برتر با تعدادی بیشتر از ما مدال طلا میدهند.
چرا فکر میکنی افزایش مدالهای طلا به المپیادی ها، شانس موفقیت کشور در رقابتهای جهانی را بالا میبرد؟
اگر جایگاه بهتری میخواهیم، باید در سازوکارمان تجدیدنظر کنیم. من دوستانی داشتم که جزو ۴۰ نفر برتر در کشور بودند، ولی با وجود تلاشی که کردند، در آزمون بعدی مدال نقره یا برنز گرفتند. سهمیه ۱۵ درصدی در کنکور خوب است، ولی به هیچ عنوان سزاوار تلاشی که یک دانش آموز انجام داده است تا به مدال نقره یا برنز برسد، نیست. این پایین بودن سهمیه ریسک شرکت در رقابت المپیاد را افزایش میدهد، طوری که قطعا خیلی از استعدادها در آن شرکت نمیکنند. چون اگر به جای قرارگرفتن در زمره ۴۰ نفر، رتبه ۴۵ را به دست بیاورند یا مثلا در مرحله بعد نقره یا برنز کسب کنند، نتیجه حداکثری از ۲ سال سرمایه گذاری شان را نمیگیرند. در ضمن، کنکور را پیش رو دارند و فقط یک سال برای جمع وجورکردن مباحث زمان دارند. افزایش سهمیه استرس داوطلبان را کم میکند.
انگیزه ات برای تحمل این همه دوره و آزمون چه بود؟
من مسیر المپیاد و رقابت علمی اش را دوست دارم. خیلی قبل، وقتی کلاس ششم بودم، در المپیاد آزمایشی و کوچک یک مؤسسه خصوصی شرکت کرده و نتایج خوبی گرفته بودم. این در روحیه ام تأثیر داشت و ذهنیتم برای شرکت در المپیاد واقعی را شکل داد.
رسیدن به چنین موفقیت و مدالی، چقدر برای داوطلب آب میخورد؟
به نظرم باتوجه به نرخ کلاس ها، آزمونها و کتابهای کمک آموزشی کنکور، هزینه شرکت و موفقیت در المپیاد بیشتر نیست، شاید کمتر هم باشد.
منظورت این است که خانوادهای با وضعیت مالی متوسط از پس آن برمی آید؟
بله. این طور فکر میکنم. مؤسساتی هستند که اسم نمیبرم، اینها در کشور با بهترین کیفیت کلاسهایی برگزار میکنند که هزینه هر ۹۰ دقیقه اش در حد ۲۰ هزار تومان یا حتی کمتر درمی آید که منطقی است. من خودم از خانواده متوسط هستم. فارغ از کلاسهای مدرسه که ما هفت هشت نفر المپیادی هزینه اش را بین خودمان تقسیم میکردیم، حدود ۲ میلیون تومان برای کلاسهایی هزینه کردم که در یک ماه آخر نیاز داشتم.
بناست کدام دانشگاه و کدام رشته را انتخاب کنی؟
هنوز یک سال تا انتخاب رشته دانشگاه فرصت دارم؛ قصدم رشته پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد یا تهران است. چون میتوانم بدون کنکور وارد دانشگاه بشوم، برخلاف هم سن وسال هایم خیالم خیلی راحت است و نگرانی خاصی ندارم.
حدس میزنید مردم درباره یک دانش آموز المپیادی و تفریحاتش چه تصوری دارند؟
فکر میکنند کسی که مدال جهانی گرفته، هیچ تفریحی نداشته و فقط درس خوانده است. بله، وقتهایی که شرایط خیلی حساس بود، مثلا وقتی که باید میخواندم تا جزو ۸ نفر اول باشم، ۳ ماه تفریح نداشتم. اگر هم در شبکههای اجتماعی بودم، برای ارتباط با استادان و مدال آوران سالهای قبل بود. بقیه وقتها تفریح میکردم، اما با زمان کنترل شده و از همین تفریحات معمولی که بچهها در این شرایط کرونایی میکنند؛ شبکههای اجتماعی، بازیهای رایانهای و گوش کردن آهنگ. اولویتم این بود که هفت هشت ساعت برای المپیادم مطالعه کنم؛ اگر زمانی ماند برای تفریح و استراحت باشد.
درس خواندن در دوره کرونا چه مزهای داشت؟
مطالعه ام بیشتر و منظمتر شد. بعضی میگویند کیفیت کلاسهای آنلاین کم است. قبول ندارم. این شیوه مزایای زیادی دارد، مثل صرفه جویی در وقت. بستگی به آدمش دارد که بخواهد استفاده کند یا نه. کلاسهای آنلاین برای ما المپیادیها به عدالت آموزشی کمک کرد. قبلا المپیاد به طوری اختصاصی از آن تهران شده بود. شاید یکی از دلایلش کلاسهای حضوری بود؛ اینکه مدارس و دانش آموزان تهران امکان استفاده بیشتری از استادان داشتند. کرونا این شرایط را عوض کرد. نتیجه این شد که در سال ۹۸، اگر از ۴۰ نفر برگزیده کشوری هشت نه نفر شهرستانی و بقیه تهرانی بودند، این رقم در سال ۹۹ شد ۱۳ نفر و در سال ۱۴۰۰ به ۲۲ نفر رسید که ۸ نفرشان مشهدی هستند.
به مهاجرت فکر میکنی؟
دوسه سال پیش شاید فکر میکردم، اما الان به هیچ عنوان. رشته پزشکی و مسیری که برای آینده ام انتخاب کردم، درس خواندن و کارکردن در ایران است.