محمد شیخانی، بعد از یک دهه فعالیت در خبرگزاری، به رسانه مکتوب اعتقاد بیشتری دارد.
رضا ریاحی | شهرآرانیوز؛ دنیای پر از تضادی دارد، حرفهاش با رسانه عجین شده است، اما خبر را صرفا در حد ضرورت دنبال میکند! دائم به کتاب و سینما اشاره میکند و معتقد است که خبرنگاری انتهای یک زنجیره است، زنجیرهای که فقط با مطالعه دائم شکوفا میشود. گلایه میکند که خبرنگاران با کتاب بیگانه شدهاند و حتی خبر هم نمیخوانند! از این رو معتقد است بسیاری از اخبار در خلأ تولید میشود و به همین علت است که مخاطب با آن چندان همذاتپنداری نمیکند. نبود یک پاتوق آکادمیک رسانه برای شهری که داعیهدار قطب دوم رسانه کشور است برایش آزاردهنده و در عین حال عجیب است.
این خبرنگار مشهدی دلگیر است که نتوانسته در ۲ سال اخیر به دلیل شرایط کرونا به سینما برود و یا پای تئاتر بنشیند، حوزه رسانه را بیشتر به شکل علمی و آکادمیکش دوست دارد به طوری که در یک دهه اخیر علاقهمندان زیادی توسط او وارد عرصه خبر مشهد شدهاند و بسیاری از آنها امروز در ردههای بالای رسانهای مشهد مشغول به فعالیت هستند. دانشگاه، اما برایش جدیتر است و میگوید دلم برای گفتگو با دانشجویان درکلاس درس تنگ شده و آرزو میکند که هرچه زودتر سایه سنگین کرونا شرّ خود را از سر مردم کم کند.
با محمد شیخانی، ساکن محله مجیدیه و مدیر سابق خبرگزاری تسنیم استان خراسان رضوی، در آسایشگاه معلولان ذهنی شهید بهشتی گفتگو کردیم. او در این روزها مشغول فعالیت رسانهای برای این فرزندان معلول ذهنی است و معتقد است در یکسال اخیر بهواسطه نزدیک شدن با این بچهها، دنیایش رنگ و بوی دیگری گرفته است.
آغاز خبرنگاری با سرمقاله و یادداشت
محمد شیخانی سال ۱۳۶۴ در مشهد به دنیا آمده است. اصالتا اهل روستای «دهشیخ» نیشابور است و شهرت شیخانی هم اقتباسی از نام همین روستاست. او به واسطه شغل پدر که بازنشسته ارتش است در بسیاری از شهرهای ایران سابقه سکونت دارد، از کیش و قشم گرفته تا بوشهر و اصفهان و تهران، اما از سال ۱۳۷۵ به همراه خانواده ساکن مشهد میشود و همین جا در کنکور سال ۱۳۸۲ شرکت کرده است و با رتبه ۵۰۴ در رشته علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته میشود.
محمد در این باره میگوید: «با رتبه ۵۰۴ در رشتههای بهتری از شاخه علوم انسانی هم پذیرفته میشدم، اما از آنجایی که خانواده اصرار داشتند در مشهد بمانم و تحصیل کنم، رشته علوم سیاسی را انتخاب کردم، اما درآن سالها هیچ دورنمایی برای ورود به دنیای سیاست و حتی خبرنگاری نداشتم. سال ۱۳۸۶ در آزمون کارشناسیارشد شرکت کردم و در رشته علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس تهران پذیرفته شدم. حضورم در پایتخت سرآغازی بود برای ورود به دنیای رسانه و خبرنگاری که آن هم بهطور جسته و گریخته بود و برای نشریاتی همچون همشهری، خبرگزاری فارس، رجانیوز و... یادداشت، مقاله و سرمقالههای سیاسی و فرهنگی مینوشتم.»
یک دهه با خبرگزاری تسنیم
خبرنگار جوان مشهدی بعد از دریافت مدرک کارشناسیارشد در رشته علوم سیاسی و پشت سرگذاشتن خدمت سربازی به مشهد بازمیگردد و حضور در رسانه را بهطور جدیتری دنبال میکند. او در ابتدا به عنوان سردبیر خبرگزاری فارس مشغول به کار میشود و بعدها حضور در خبرگزاری تسنیم به عنوان دبیر تحریریه را هم تجربه میکند. محمد شیخانی از سال ۱۳۹۱ به عنوان مسئول خبرگزاری تسنیم در استان خراسان رضوی منصوب شد و به مدت ۱۰ سال در این سمت فعال بود. محمد میگوید: «همزمان با حضور در خبرگزاری تسنیم، در آزمون دکتری سال ۹۱ هم شرکت کردم و با رتبه ۱۳۰، در رشته سیاستگذاری فرهنگی دانشگاه امام رضا (ع) پذیرفته شدم.
نگارش چندین و چند مقاله ISI از جمله «عوامل وفاق اجتماعی از منظر قرآن کریم» و «عوامل وفاق اجتماعی اقلیتهای قومی و مذهبی در ایران» از سوایق پژوهشی من دراین سالها بود که برخی از آنها در ژورنالهای معتبر اروپایی به چاپ رسید. همچنین رساله دوره دکتری من با عنوان «دوگانه سینمای نسیان و عصیان در ایران پیش از انقلاب بود» که زیر نظر دکتر ابراهیم فیاض نگارش شد و بالغ بر ۴ سال مباحث مطالعاتی آن طول کشید و سرانجام در شهریور سال ۹۶، یک ماه قبل از تولد فرزندم از رساله دکتری دفاع کردم.»
آغاز قلمزدن با کلاه قرمزی و بچه ننه!
محمد شیخانی علاقه ویژهای به سینما دارد و هنر هفتم بزرگترین تفریح او به حساب میآید. به قول خودش در این ۲ سال کرونا، هیچ چیز به اندازه نرفتن به سینما و تئاتر او را آزار نداده است! این عشق و علاقه باعث میشود تا اولین مقاله خبری او درباره سومین فیلم سینمایی از سه گانه ایرج طهماسب با محوریت سینمای کودک باشد.
محمد در این باره میگوید: «اولین باری که بهطور جدی و در قالب یک خبرنگار حرفهای دست به قلم شدم برای نگارش یادداشتی بود با عنوان «فرش قرمز مردمی زیر پای کلاه قرمزی» که به مناسبت اکران فیلم کلاه قرمزی و بچه ننه در خبرگزاری فارس و سپس در روزنامه شهرآرا به چاپ رسید. هنوز هم بخشهایی از این یادداشت را در خاطر دارم: «هیچ کس فکر نمیکرد که کلاه قرمزی همان عروسک جذاب روزهای کودکی ما که پا به دهه دوم عمر خویش گذاشته، تک سوار سینمای ایران باشد...». اولینها همیشه به یادماندنی هستند.»
مدیران در نبود شبکههای اجتماعی، منابع خبری بودند
ابتدای فعالیت محمد شیخانی در خبرگزاری تسنیم برمیگردد به سال ۱۳۹۱، سالهایی که سرعت انتشار اخبار در فضای مجازی به این شکل نبود و شبکههای اجتماعی متعدد امروزی وجود نداشت. در چنین شرایطی ارتباط با مدیران و مصاحبه چهره به چهره بیشترین نقش را در تولید اخبار دسته اول داشت. شیخانی دراین باره توضیح میدهد: «در ابتدای کار ما اینترنت پرسرعت تازه باب شده بود، اما نقش پررنگی در تولید اخبار نداشت.
در یک سال نخست راهاندازی خبرگزاری تسنیم روزانه ۵ میهمان از مدیران ادارهها و ارگانهای مختلف در مجموعه حاضر میشدند و با آنها گفتگو میکردیم، همین مدیران مهمترین کانالهای خبری ما در ادارهها بودند و اخبار دسته اول را در اختیارمان میگذاشتند. روابط عمومی ادارهها با ما در ارتباط بودند، برخلاف الان که احساس میکنم انعکاس اخبار برای ادارهها چندان اهمیتی ندارد. بازار نشستهای خبری بسیار داغ بود و خبرنگارها در بسیاری از این نشستها حضور فیزیکی داشتند، این را هم بگویم که امروز خبرنگاران کف خیابان و میدانی و چریکی تبدیل به خبرنگاران پشت میزنشین و تحریریهای شدهاند و بیشتر به فضای مجازی و بعضا کپیکاری دلخوش هستند.»
از اهمیت سرعت انتشار خبر کاسته شده
شیخانی بیشتر در حوزه رسانههای مجازی فعالیت داشته است که با انگیزهها و اهداف مشخصی راهاندازی شدهاند. خبرنگار مشهدی ساکن محله مجیدیه میگوید: «در حوزه رسانههای مجازی باید به ۳ اصل مهم و آکادمیک سرعت، دقت و صحت توجه داشت. در سالهای نخست راهاندازی رسانههای الکترونیک، سرعت انتشار اخبار مهمترین آیتم بود و خبرگزاریای موفق بود که بیشترین تعداد اخبار دسته اول را بارگذاری کرده باشد. اما در یکی ۲ سال گذشته کمی از اهمیت سرعت انتشار اخبار کاسته شده و خبری که محتوا، دقت و عمق بیشتری داشته باشد بر سایر اخبار میچربد. البته فضای مجازی و رسانههای الکترونیک یک نقص بزرگ دارند و آن این است که جایی برای عمق، محتوا و تجزیه و تحلیل اخبار ندارند.»
روزنامه جایگزینی ندارد
خیلی از اهالی رسانه بر این باورند که در سالهای آتی رسانههای الکترونیک گوی سبقت را از رسانههای مکتوب خواهند ربود. شیخانی هم بر این باور است، اما آرمان او رسانههای مکتوب است. او میگوید: «اکنون ما در حال گذار از مرحله یا فاز نوشتاری هستیم و رسانههای نوشتاری به سمت نسلهای جدید اطلاعرسانی در فضای دیجیتال و فضای مجازی و اینترنتی در حرکت هستند. به نظر میرسد شبکههای مجازی به دلیل تعامل ۲ طرفهای که دارند نسل جدیدی از رسانه و ارتباطات را به میدان اطلاعرسانی آوردهاند و در آینده فضای عمل آنها بیشتر هم میشود، باوجوداین کماکان روزنامهها در سراسر دنیا در بحث رسانه و اطلاعرسانی جایگاه خود را دارند. آرمان من رسانههای مکتوب است، آرمان من کتاب است و معتقدم رسانههای الکترونیک افکار عمومی را از رسانههای سنتی و نوشتاری بینیاز نمیکند.»
خبر جنجالی انتصاب مدیرکل!
دارنده مدرک دکتری رشته سیاستگذاری فرهنگی در طول سالهای حرفهای خبرنگاری، اخبار سیاسی، فرهنگی، حوادث و اقتصادی متعددی را به عنوان خبرنگار، دبیر تحریریه و سردبیر کار کرده که به نوعی جنجالآفرین بوده است. او در این باره میگوید: «همانطور که گفتم یکی از بزرگترین لذتهای خبری ما در اوایل دهه ۹۰، بارگذاری اولین اخبار بر روی سایت خبرگزاری بود که تا حدود زیادی موفق هم بودیم. همه این اخبار دسته اول به ارتباطات ما در حوزههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی برمیگشت که آن هم نتیجه مصاحبههای متعدد چهره به چهره در شروع کار بود. یکی از جنجالیترین اخباری که کار کردیم، خبر انتصاب آقای سیدجواد حسینی به عنوان مدیرکل آموزش و پرورش استان خراسان رضوی بود.
من و ایشان یک دوست مشترک داشتیم به نام آقای سعید صالح که در دولت دوازدهم به عنوان معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان مدارس غیردولتی کشور فعالیت میکرد. ایشان ارتباط نزدیکی با ما داشت و هرازچندگاهی بهعنوان تحلیلگر سیاسی با خبرگزاری تسنیم همکاری میکرد. سعید صالح ۲ هفته قبل از اینکه حکم مدیرکلی آقای سیدجواد حسینی امضا شود، این خبر را به ما داد و ما هم در خبرگزاری تسنیم کار کردیم. ۲ هفته پراسترس را سپری کردیم، ولی به قدری شیرینی اولین بودن زیاد است که گاهی مجبور میشویم ریسک کنیم.»
خبرهای جنجالی
مسئول خبرگزاری تسنیم در استان خراسان رضوی اخبار جنجالی دیگری هم در آرشیو خبری خود داشته است. او میگوید: «یکبار یکی از اعضای شورای اسلامی شهر در دوره چهارم در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم اعلام کرد که فلانی بدترین شهردار مشهد در طول ۴۰ سال بعد از انقلاب بوده است! ما هم این خبر را با همین تیتر کار کردیم و خبرگزاریهای دیگر هم از روی دست ما این خبر را کار کردند. واقعا با این خبر شهر به هم ریخته بود. خبر دیگری هم داشتیم مبنی بر تعدیل نیروی یک از هتلهای بزرگ مشهد که حدود ۲۰۰ نیروی خود را از کار بیکار کرده بود، این خبر هم جنجالآفرین شد و کار به شکایت و شکایتکشی رسید، اما خداراشکر فایل صوتی طرف مصاحبه را داشتیم و به پلیس فتا ارائه دادیم.»
خبرنگار باید دایره واژگان وسیعی داشته باشد
شیخانی از سال ۱۳۹۱ و همزمان با تحصیل در رشته دکتری به عنوان مدرس حوزههای فرهنگی و رسانهای در دانشگاه علمی و کاربردی، دانشکده خبر، دانشگاه خبرنگاران و دانشگاه پیام نور مشهد و نیشابور فعالیت دارد. او میگوید: «حوزه رسانه را بیشتر به صورت آکادمیک دوست دارم و این موضوع را مدام به دانشجویان متذکر میشوم که اولین و اصلیترین نیاز برای یک خبرنگار حرفهای مطالعهکردن کتابهای رسانه و بهروز شدن اطلاعات است. به شخصه کتاب از دست من نمیافتد و سعی میکنم همیشه خودم را در زمینه علم رسانه با استانداردهای جهانی منطبق کنم. برخی همکارانم در حوزه ارتباطات این زمینه را تجربی دنبال میکنند و از کار علمی فاصله گرفتهاند. خبرنگاری را که مطالعه نداشته باشد درک نمیکنم. برخی همکارانم اخبار تولیدی خودشان را هم نگاه نمیکنند! این شکلی فقط در جا خواهیم زد. خبرنگار باید دایره واژگان وسیعی داشته باشد.»
یک پنل تخصصی رسانه در مشهد نداریم!
از نظر محمد شیخانی برند رسانهای مشهد با کاستیهایی روبهروست که البته درخور تأمل است. او در این باره میگوید: «مشهد دومین قطب رسانهای کشور است. برخی از اولین و پربازدیدترین کانالهای خبری مانند آخرین خبر و یا خبر فوری در مشهد هدایت میشود. مشهد روزنامه شهرآرا را دارد که ضمائم آن مانند شهرآرامحله در کشور نمونه است. فضای رسانهای مشهد در حوزه عقبهسازی، پشتوانهسازی و پیشینهسازی علمی کمکار بوده است، چگونه است که نمیتوانیم از برند دومین قطب رسانهای کشور استفاده کنیم و یک دانشگاه که هیچ، یک دانشکده هم هیچ، چرا نباید یک پنل تخصصی در حوزه رسانه داشته باشیم.
فضای رسانهای مشهد به دلیل دورشدن از از رویه علمی، فضای هیجانی و روزمرگی به خود گرفته است. بچهها از مطالعه و کتاب دور شدهاند و با دغدغههای فراوانی روبهرو هستند. ۱۰ سال است که مشکل بیمه و معیشت بچههای خبرنگار مشهد حل نشده است، البته نمیتوانم ایرادی به آنها بگیرم، این روزها به قدری فشارهای معیشتی گوناگون را تحمل میکنند که اگر بپرسی چرا کتاب نمیخوانی، در جواب میگوید،ای بابا دلت خوش است، نفست از جای گرم بلند میشود! حق دارند. با همه اینها ما در مشهد جلال فیاضی و سیدعلی میررضوی را داریم که بزرگبچههای رسانه مشهد هستند و در بین بچههای جوانتر هم ناصر نعمتی و مرجان شریعت بسیار پیشرفت کردهاند.»
شهرآرا یک رسانه محلی متبحر است
محمد شیخانی در اوایل دهه ۹۰ بهطور مقطعی با روزنامه شهرآرا هم همکاری داشته است و چندین سرمقاله و یادداشت را در این روزنامه به چاپ رسانده است. شیخانی درباره روند پیشرفت این رسانه در سالهای اخیر میگوید: «شهرآرا یک روزنامه محلی است که در یک بازه زمانی ۱۰ ساله روند رو به رشد و پلکانی داشته است. این روزنامه، تماما به سوژههای شهری و اتفاقات شهر مشهد میپردازد که این موضوع دومین ویژگی منحصر به فرد شهرآراست. از نظر من یک روزنامه هرچقدر دیدگاه جزئیتر و محلیتری داشته باشد بازخوردش از سوی مخاطبان و شهروندان بیشتر خواهد بود. فضای مجازی شهرآرا هم در یکی ۲ سال اخیر پیشرفت چشمگیری داشته است و این مجموعه به عنوان یک پایگاه خبری، برای هر نوع سلیقهای بهترین خدمات را ارائه میدهد.
شهرآرا اولین خانه بچههای رسانه مشهد است و بیشتر خبرنگاران مشهدی چه بهطور مستقیم و چه بهطور غیرمستقیم با شهرآرا همکاری داشتهاند. این روزنامه شهری در زمینه صادرات نیروی متخصص هم متبحر است و برخی خبرنگاران خبرفوری، آخرین خبر و فضاهای رسانهای تهران، مبنا و آموزش خبرنگاری را در شهرآرا پشت سر گذاشتهاند.»
اقتصاد و محتوا باید به تعادل برسند
برخی رسانههای این روزها به مباحث بازرگانی و اقتصادی نگاه ویژهای دارند، به طوری که شعاع حرکتی گروه بازرگانی رسانه بر شعاع حرکتی گروه تحریریه میچربد.
محمد شیخانی اقتصاد را یک پازل مهم در بخش رسانه میداند و میگوید: «هرچه به جلو میروم، از ایدهآلگرایی و آرمانگرایی فاصله میگیرم و به واقعیتگرایی متمایل میشوم. شاید اگر سال ۹۳ یا ۹۴ این سؤال را از من میکردند بیشک با اقتصاد رسانه مخالف بودم، اما امروز معتقد هستم که بخش بازرگانی برای حیات رسانه باید فعال باشد. البته برخی رسانهها آنقدر به موضوع اقتصاد بها میدهند که در این فرآیند، محتوا و تحریریه را ذبح میکنند. در طرف دیگر رسانههایی داریم که تعادل اقتصاد و محتوا را بهخوبی درک کردهاند. به عنوان مثال «هفتهنامه کرگدن» که ۴۰ هزار تومان قیمت دارد، اما اگر دیر بجنبید در روز توزیع گیر نمیآورید. محتوا دارد، کیفیت دارد، ذائقه نسل را شناخته و با جوانان هم ارتباط برقرار کرده است. در کنارش کار بازرگانی را هم بهطور حرفهای دنبال میکند.»