صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

درباره نقاشی قهوه‌خانه‎‌ای و نقش مهمی که در ارتباطات اجتماعی مردم ایفا می‌کرد

  • کد خبر: ۷۷۶۲۴
  • ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۷:۴۶
آنچه در پی می‌آید، تکمله‌ای است از یک هنر فراموش‌شده که با باور‌های مذهبی و فرهنگی یک ملت عجین شده بود؛ درباره گونه‌ای منحصر‌به‌فرد از نقاشی ایرانی؛ نقاشی قهوه‌خانه.
مجید ادیبی | شهرآرانیوز - نبرد خیر و شر، تقابل مظلوم و ظالم و استعاره‎هایی تصویری از پیروزی حق بر باطل؛ این‌ها آشناترین مفاهیمی هستند که از ۱۵۰ سال پیش بر پرده‎هایی سفید نقش بسته و روزگاری ورد زبان اهالی کوچه و بازار بوده‌اند. در روزگاری که حاکمان مستبد و خودرأی (پهلوی اول)، منبر‌های عاشورایی را محدود و ممنوع می‎کردند، این نقالان کوچه و بازار بودند که شرح یکی از تراژیک‌ترین حوادث تاریخ را در میدان‎ها، تکایا و قهوه‎‌خانه‌‎ها، به‌روی پرده‎هایی که با عشق رنگ‌ولعابی گرفته بودند، برای مردم نقل می‌کردند. نقل حماسه بود و ایثار و شهادت و نفی جنایت بود و پلیدی و ظلم که با قلم‌موی نقاشی زبردست به‌روایت تصویر درمی‌آمد و نقال با صدایی رسا و پرشور، آن را به‌گوش مردم می‌رساند. هرچند مضامین موجود در آن جز شرح حوادث جانکاه کربلا و عمق باور‌های مذهبی، روایتگر اسطوره‌های شاهنامه و جوانمردان جاویدان تاریخ ایران نیز بود.
 
این آمیختگی هنر و روایت، مهم‌ترین ویژگی یکی از هنر‌های درمعرض‌فراموشی ایران است که امروز اثری از آن نمی‌بینیم. پیوند نقاشی و نقالی، از آن جهت در تاریخ ایران برجسته شده است که روزگاری کارکردی همچون رسانه‌ای پرمخاطب و فراگیر داشته و هوش و دل مردم را تسخیر کرده بود. آنچه در پی می‌آید، تکمله‌ای است از یک هنر فراموش‌شده که با باور‌های مذهبی و فرهنگی یک ملت عجین شده بود؛ درباره گونه‌ای منحصر‌به‌فرد از نقاشی ایرانی؛ نقاشی قهوه‌خانه.

 

نقاشی قهوه‌خانه‌ای به‌مثابه روایت

 

پرده مشهور «مصیبت کربلا» اثر ماندگار حسین قوللر آقاسی

 

رویین پاکباز در کتاب فاخرش «دایرةالمعارف هنر»، شرحی خواندنی بر هنر نقاشی قهوه‎خانه نوشته است، اما آنچه او در توصیفش از این گونه هنری می‌آورد، خط و ربط‌های پررنگی از «روایت» دارد که معرفه‌ای شاخص در نقاشی قهوه‌خانه به‌شمار می‌رود: «اصطلاحی است که برای توصیف نوعی نقاشی روایی با تکنیک رنگ‌روغن استفاده می‌شود.»
 
آمیختگی روایت و تصویر در نقاشی قهوه‎خانه اگرچه برآمده از مکتب قاجار در نگارگری ایرانی است، اما قدمتی بیش از دوره قاجار دارد و رگ‌وریشه آن را می‎توان در مکاتب نگارگری ایرانی پی گرفت. با این تفاوت که نقاشان قهوه‌خانه اصولا پیرو مکتبی خاص از نقاشی ایرانی نبودند و اصطلاحا به نقاشان «مکتب‌ندیده» مشهور بودند.

نقاشی قهوه‌خانه پدیده‌ای جدید نسبت به دیگر قالب‌های نقاشی عامیانه به‌شمار می‌رود (پرده‌کشی، دیوارنگاری بقاع متبرکه، نقاشی پشت شیشه با مضامین مذهبی و ...) و مضامین اصلی این نوع نقاشی در سه عنوان کلی دسته‌بندی می‌شود؛ مضامین مذهبی، مضامین رزمی و مضامین بزمی که واقعه کربلا، قصص قرآن، حکایت‌های عامیانه، داستان‌های شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی و ... موضوع‌های اصلی این نوع از نقاشی ایرانی است و نقاش این موضوع‌ها را مطابق شرحی که از زبان نقال، تعزیه‌خوان، مداح و روضه‌خوان می‌شنید و همان گونه که در ذهن مردم کوچه و بازار وجود داشت، به‌تصویر می‌کشید.
 

عجین با فرهنگ و جامعه شهری

یکی از شاخصه‌های مهم نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای، پیوند این گونه هنری با جامعه شهری است و نقاشان این گونه آثار، آمال و علایق ملی و اعتقادات مذهبی جامعه را بازتاب می‌دادند. رویین پاکباز بر این باور است که خاستگاه این نوع نقاشی «قهوه‌خانه» است، زیرا نه‌فقط پیوندی نزدیک با نقالی داشته، بلکه صاحبان قهوه‌خانه از نخستین سفارش‌دهندگان آن نیز به‌شمار می‌رفته‌اند: «این پرده‌ها علاوه بر قهوه‌خانه‌ها، در محل‌های عزاداری، دکان‌ها، زورخانه‌ها و حمام‌ها نیز آویخته می‎شدند و موضوع پرده، محل نصب آن را معین می‌کرد. برای نمونه، موضوع روز عاشورا برای تکایا و موضوع جوانمرد قصاب برای دکان‌های قصابی به‌تصویر درمی‌آمد.»

بیشتر نقاشان قهوه‌خانه‌ای از طبقات میانی جامعه و مردم بودند و شغل آن‌ها نیز چیز دیگری بود و در حرفه‌هایی، چون کاشی‌سازی، گچ‌بری، نقاشی ساختمان و ... فعالیت داشتند، اما بنابر ایمان و علاقه شخصی و بر اساس شیوه‌های تجربی، فن پرده‌نگاری رنگ‌روغنی را آموخته بودند.

 
گوشه ای از جان نثاری حبیب بن مظاهر
در پرده نقاشی «نماز ظهر عاشورا» اثر محمد مدبر
 

صراحت لحن در عین سادگی

اسلوب‌ها و شگرد‌های تصویری که در پرده‌های نقاشی از سوی این نقاشان استفاده می‌شد، بر اساس شگرد‌های متداول نقاشی بود، اما هر نقاش با توجه به سلیقه و روش‌های تجربی‌اش به خلق اثر می‌پرداخت. به‌همین دلیل، بیشتر پرده‌های نقاشی قهوه‌خانه‌ای لحنی صریح و درعین‌حال بیانی ساده داشتند که هدفشان اثرگذاری بیشتر بر مخاطبان بود. نقاش قهوه‌خانه‌ای در بیشتر موارد در پرده‌های نقاشی نام اشخاص را در کنار تصویرشان می‌نوشت: «شخصیت اصلی را بزرگ‌تر از اشخاص فرعی نشان می‌داد یا قرارداد‌های تصویری معینی برای تأکید بر جنبه‌های مثبت یا منفی شخصیت‌ها استفاده می‌کرد، اما پای‌بندی به روایتگری هیچ‌گاه او را از خیال‎پردازی و تمثیل‌سازی بازنمی‌داشت.» (رویین پاکباز، دایرةالمعارف هنر)
 
از دیگر شاخصه‎های نقاشی قهوه‎خانه‎ای می‌توان به شگرد‌های برجسته‌نمایی و ژرف‌نمایی که از سوی نقاشان به‌کار برده می‌شد، اشاره کرد که مهم‌ترین ویژگی آن بهره‌گیری از شیوه و اسلوبی آزاد در طراحی بود و نقاش بدون رجوع مستقیم به مدل، تصویرسازی می‌کرد. به‌همین دلیل خود نقاشان قهوه‌خانه‌ای عنوان «خیالی‌سازی» را برای کارهایشان برمی‌گزیدند تا از نقاشانی که به واقعیت عینی می‌پرداختند و شخصیت‌ها را بر اساس رجوع مستقیم به مدل طراحی می‌کردند، متمایز باشند.

 

روایتی تصویری علیه شر

 

نبرد حضرت علی اکبر(س) در پرده نقاشی «جنگ تاریخی روز عاشورا» اثر حسن اسماعیل زاده

 

رویین پاکباز در بیان یکی دیگر از شاخصه‌های این گونه نقاشی ایرانی می‌نویسد: «کوشش نقاش قهوه‌خانه در بازنمایی صحنه و نمایش خصوصیات ظاهری و درونی آدم‌ها، همواره تحت‌تأثیر جانب‌داری او از نیرو‌های خیر است. او با همین انگیزش اخلاقی و عقیدتی و بنابر منطق روایی پرده‌هایش، قرارداد‌های خاصی را در طرز ترسیم پیکر‌ها و جامگان، رنگ‌گزینی و ترکیب‌بندی رعایت می‌کند. بنابراین، نقاشی قهوه‌خانه در مقایسه با مکتب‌هایی، چون پیکره‌نگاری درباری، از نظام زیبایی‌شناسی خاصی برخوردار نیست.»
 
وقتی از یک مکتب نوپدید که بیشتر هنرمندان آن مشهور به «مکتب‌ندیده» هستند حرف می‌زنیم، روا نیست از مبدعان آن یادی نکینم. مهم‌ترین چهره و پیش‌قراول این گونه نقاشی حسین قوللرآقاسی است. پس از او نیز محمد مدبر با آثار بی‌بدیلش این هنر را به اوج شکوفایی رساند، به‌طوری‌که حتی نوآوری‌های تکنیکی او تأثیری شگرف بر هنر معاصر ایران گذاشت. فتح‌ا... قوللر، حسین همدانی، حسن اسماعیل‌زاده (چلیپا) و عباس بلوکی‌فر از شاگردان محمد مدبر به‌شمار می‌آیند. در مشهد نیز اکنون محمد‌رضا حمیدی تنها بازمانده نسل طلایی پرورش‌یافتگان مکتب نقاشی قهوه‌خانه‎ای شناخته می‌شود.
 

پیوند‌های عمیق نقاشی قهوه‌خانه‌ای و قیام عاشورا

تاریخ هنر نقاشی ایرانی پیوندی عمیق و ارتباطی تنگاتنگ با متون زبانی مکتوب و شفاهی دارد که مهم‌ترین ویژگی بیانی نقاشی قهوه‌خانه‌ای نیز همچون سایر گونه‌های نقاشی ایرانی، ارتباط آن با محل عرضه هنر و مردم بوده است (حسینیه، تکایا، قهوه‌خانه‌ها و ...). بر این اساس یکی از پرتکرارترین مضامین نقاشی قهوه‌خانه‌ای به قیام امام‌حسین (ع) و واقعه عاشورا اختصاص دارد.
 
آنچه در نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای با موضوع عاشورا اهمیت دارد، ذوق و باور‌های مذهبی مردم است که در مقابل هنر رسمی (حاکمیت) آن دوران قرار می‌گیرد. در ایران، نقاشی‌های درباری و چهره‌نگاری‌های شاهان و نزدیکان و چاکرانشان از سوی حاکمان به نقاش سفارش داده می‌شد، درحالی‌که نقاشی قهوه‌خانه‌ای از سوی مردم به‌ویژه اصناف و نقالان به هنرمند سفارش داده می‌شد. در این میان، مذهب نه‌فقط بخشی از موضوعات نقاشی قهوه‌خانه‌ای را به خود اختصاص داده است، بلکه نقش پررنگی در شکل‌گیری آن دارد.
رگ‌وریشه نقاشی قهوه‌خانه‌ای حتی بی‌ارتباط با هنر تعزیه هم نیست، به‌طوری‌که در دوره آل‌بویه، برپایی مراسم مذهبی برای امام‌حسین (ع) و شهیدان کربلا رونق می‌گیرد و نخستین پرده‌های نقاشی مذهبی به شیوه خیالی‌نگاری در آن زمان به‌روایت تصویر درمی‌آید.
 
در دوره صفویه و زمان حکومت شاه‌اسماعیل‌اول نیز به‌دلیل ترویج روحیه سلحشوری در سربازانی که عازم نبرد با دشمنان ازبک و عثمانی بودند، پرده‌هایی از واقعه عاشورا کشیده می‌شد و نقالان برای برانگیختن روحیه نبرد، شرح دلاوری‌ها و ایثارگری‌های یاران امام‌حسین (ع) را برای سربازان نقل و روایت می‌کردند.

 
 
پرده نقاشی «واقعه روز عاشورا» به قلم حسین فخاری که سال۱۳۲۳ نقاشی
و به یکی از هیئت های مذهبی مشهد اهدا شد

حزن کربلا بر پرده‌های خیال

در پرده‌های نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای، بیشتر روایت‌های مرتبط با عاشورا در چند موضوع فراوانی بیشتری دارد و نقال به روایت آن وقایع می‌پرداخته است که از جمله می‌توان به ذکر مصیبت کربلا و گودال قتلگاه، دعوت کوفیان از امام‌حسین (ع)، حرکت امام‌حسین (ع) از مدینه به کربلا (کاروان غم)، جنگ دو برادر با کوفیان، سلحشوری حضرت‌ابوالفضل در فرات و نخلستان‌های کربلا، شماتت دشمن ازسوی یاران امام‌حسین (ع)، اقدام زنان بنی‌اسد برای دفن شهدای کربلا، اربعین امام‌حسین (ع)، منبر‌های آتشین حضرت‌زینب (س) علیه یزید و بنی‌امیه و ماجرای توبه حر و ... از جمله پر‌تکرارترین مواردی است که در نقاشی‌های قهوه‌خانه به‌شیوه خیال‌پردازی نقاشی و از سوی نقالان و مداحان نقل می‌شد.
علاوه بر موضوع‌ها و روایت حوادث کربلا، شخصیت‌های این قیام بزرگ تاریخی نیز در موارد بسیاری به‌تن‌هایی سوژه اصلی این پرده‎های نقاشی هستند که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به تصویرگری امام‌حسین (ع)، حضرت‌زینب (س)، حضرت ابوالفضل، حضرت علی‌اصغر، حبیب‌بن‌مظاهر، حر و... اشاره کرد که به‌عنوان سوژه اصلی این پرده‌ها به‌تصویر درمی‌آمده است.

 

آمیخته به رنگ باور

جلوه‌گری نقش‌های خیالی که آمیختگی فراوانی با مذهب و باور‌های دینی دارند، در نقاشی قهوه‌خانه‌ای با رنگ متبلور می‌شود، به‌شکلی‌که جنبه‌های نمادپردازی در رنگ‌های به‌کاررفته از سوی نقاشان اهمیت فراوان داشته و براساس شخصیت‌ها (سوژه پرده‌های نقاشی) و موقعیت آن‌ها، رنگ‌ها نیز در نقاشی جلوه‌گر می‌شدند و بخشی از معنای اثر بودند. برای نمونه، رنگ سبز که نمادی از پنج‌تن آل‌عبا (ع) و اهل‌بیت (ع) ایشان و نیز نمادی از جاودانگی، شکوفایی و زندگی است، به‌وفور در پرده‌های نقاشی قهوه‌خانه‌ای استفاده می‌شد. این رنگ معمولا بر جامگان، پرچم‌ها و پر‌های روی کلاه‌خود شخصیت‌ها در پرده نقاشی نیز جلوه‌گر می‌شد. همچنین می‌توان به رنگ سفید اشاره کرد که نمادی از توبه و آزادگی است که در شخصیت‌پردازی حر در پرده‌های نقاشی قهوه‌خانه نمود داشت. با این همه، مهم‌ترین کارکرد رنگ‌ها در آثار نقاشی قهوه‌خانه‌ای، نمادپردازی تقابل دو جریان خیر و شر است.

 
 
پرده نقاشی «دارالانتقام مختار» به قلم حسین فخاری در سال۱۳۲۲ در اصفهان کشیده
و به یکی از هیئت های مذهبی مشهد اهدا شد

آموزش ورای زیبایی

نقاشی قهوه‌خانه‌ای از جنبه‌های ارتباطی نیز جایگاهی ممتاز در هنر ایرانی دارد که مهم‌ترین وجه تمایز آن با دیگر گونه‌های نقاشی ایرانی، نقش آن در بیشترشدن پیوند‌ها و تعاملات اجتماعی مردم کوچه و بازار بوده است. در این میان، می‌توان به پررنگ‌بودن و اهمیت‌داشتن جنبه‌های آموزشی این گونه نقاشی نسبت به جنبه‎های زیبایی‌شناسی آن اشاره کرد؛ جایی که مفاهیمی همچون عدالت، آزادگی، تقابل با شر، معصومیت، دوری از منکر و جز این‌ها با درهم‌آمیختگی روایت نقاش و نقال و مداح، به مخاطبان این گونه هنری عرضه می‌شد.
 



منابعی که در نگارش این مقاله از آن‌ها بهره گرفته شده است: کتاب‌های «دایرةالمعارف هنر» و «نقاشی ایرانی» نوشته رویین پاکباز، کتاب «نقاشی قهوه‌خانه‌ای» نوشته هادی سیف، مقاله «تأملاتی درباره موضوعات ملی و مذهبی در نقاشی قهوه‌خانه‌ای» (فصلنامه نگره) نوشته کاظم چلیپا، مقاله «مطالعه تطبیقی روایت‌پردازی دینی در نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای و گوتیک» (فصلنامه نگره) نوشته اعظم حکیم و ابوالقاسم دادور.
 
 
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.