هانیه وهابی - ویکتور ولمر سوم پسری یازدهساله است که در سال ۱۹۵۹ در شهر ممفیس ایالت تنسی زندگی میکند. او از کودکی دچار لکنت زبان است و حتی نام خود را بهسختی بیان میکند.
با اینکه از دانش خوبی برخوردار است و میتواند از کلمهها و جملات خوبی هنگام صحبت کردن استفاده کند، به دلیل موقعیت خاصش، در جمع خجالتزده و ساکت است.
اما ویکتور در توپبازی و مسابقات ورزشی در میان همسنوسالهای خود حرف اول را میزند. او دوستی صمیمی به نام آرتور دارد که برای آنکه راحتتر صدایش کند، به او «رت» میگوید.
یک روز توپ بیسبال با شدت به صورت رت میخورد و زخمی و خونین میشود. این حادثه ویکتور را بسیار ناراحت میکند و برای آنکه به رفیقش کمکی کرده باشد، قبول میکند یک ماه به جای او روزنامهفروش باشد و هرروز صبح روزنامههای مردم را به خانهشان برساند.
ویکتور میداند که چالش سختی پیشرو دارد و باید مدام با مشتریان حرف بزند و ارتباط برقرار کند. هرچند روزنامهفروش کوچک داستان درگیر مشکلات مختلفی هم میشود و باید با زورگوهای محله، دزدها و مشتریان بدقلق کنار بیاید.
رمان «روزنامهفروش» (Paperboy) نخستینبار در سال ۲۰۱۳ منتشر شد و تحسین منتقدان و مخاطبان را برانگیخت.
وینس واتر، نویسندهی کتاب، این داستان را برگرفته از زندگی خودش میداند، زیرا خود او نیز از کودکی تا امروز درگیر لکنت زبان بوده و دچار سختیها و رنجهای فراوانی شده است، اما با این ویژگی خاص خود کنار آمده است.
حتی گمان میکند این موضوع به او یک قدرت درونی خاص میبخشد. آقای واتر که سالها در صنعت نشر و مطبوعات فعالیت کرده، این رمان را برای کودکان و نوجوانانی نوشته است که لکنت زبان دارند و برای ارتباط گرفتن با دیگران دچار سختیهای متفاوتی هستند.
او تلاش کرده است شرایط این افراد را به کسانی که لکنت ندارند توضیح بدهد و نشان دهد بعضی ناتوانیهای جسمی نباید باعث تنها و منزوی شدن شود.
همچنین معلمان، والدین و مربیان میتوانند با کمک «روزنامهفروش»، فرزندان خود را با این کمتوانی آشنا و به آموزش و یادگیری هرچه بیشتر آنها کمک کنند.
روزنامهفروش | نویسنده: وینس واتر | مترجم: پروین علیپور | ناشر: نشر چشمه