شکیبا افخمیراد | شهرآرانیوز؛ پس از روی کار آمدن شورای شهر ششم مشهد مقدس، در روزنامه شهرآرا بهسراغ اهالی فرهنگ و هنر مشهد رفتیم و با آنها ضمن گفتگو درباره مطالباتشان از مدیریت شهری، ایدههایشان را برای حرکت در مسیر تحقق شعار «مشهدالرضا (ع)، جهانشهر برکت و کرامت» جویا شدیم. این گفتگوها تا امروز در چهار گزارش مختلف منتشر شده و پیشروی خوانندگان قرار گرفتهاست.
در این گزارشها اهالی فرهنگ و هنر مشهد بر مواردی، چون توجه به هنرمندان بومی برای جلوگیری از مهاجرت آنها به پایتخت، اعتماد به هنرمندان و استفاده از ظرفیتهای جوان و ایدههای نو، ایجاد بازارهای هنری به منظور رونق اقتصاد هنر، استفاده از ظرفیت فرهنگسراها برای رونق آموزش و تولید آثار هنری، تأکید کردند. در ادامه این سلسلهگزارشها بهسراغ چهار فعال فرهنگ و هنری دیگر رفتهایم و مطالبات و ایدههای آنها را جویا شدهایم که در ادامه میخوانید.
به گفته او مدیر فرهنگسرا باید صاحب رزومه فرهنگی، هنری و دغدغهمند باشد. فردی قدرتمند و شناخته شده که بتواند هنرمندان را به فرهنگسراها بکشاند.
فرهنگسراها میتوانند مکانی برای اجرا و تمرین تئاتر و نیز محلی برای برگزاری کلاسهای آموزشی در رشتههای مختلف هنری باشند. رحیمزاده با اشاره به این مهم و نیز حضورش در حاشیه شهر مشهد به عنوان مدرس تئاتر میگوید: بچههای حاشیه شهر فراموش شدهاند.
آنها اگر بخواهند به کلاسهای آموزش هنری باکیفیت بروند باید به آموزشگاههای آزاد مراجعه کنند که هزینههای زیادی دارد.
او یادآور میشود: اکنون فرهنگسراها در آموزشهای هنری فعال هستند، اما معمولا با مدرسانی کار میکنند که تنها دوره کوتاهی تئاتر کار کردهاند و رزومهای ندارند. این سطح کیفیت آموزش را در آنجا پایین آورده و اعتماد به فرهنگسراها را کم کرده است. از اینرو باید شرایطی ایجاد شود که استادان خوب جذب فرهنگسراها شوند و همان مدرسانی که در آموزشگاههای آزاد تدریس میکنند در فرهنگسراها هم حضور داشته باشند.
به گفته رحیمزاده فرهنگسراها میتوانند با حمایت شهرداری کلاسهای آموزش هنری را با قیمتهای مناسب برگزار کنند. مثلا اگر هزینه کلاسی ۵۰۰ هزارتومان است، شهرداری بخشی از آن را به فرهنگسرا پرداخت کند تا فرهنگسرا هم بتواند از این درآمد برای رشد و تعالی فرهنگی و ساختوساز درست استفاده کند.
این کارگردان تئاتر با اشاره به اینکه هیچ سالن تئاتر استانداردی در فرهنگسراها وجود ندارد خاطرنشان میکند: همه امید ما به ساخته شدن پردیس تئاتر است. البته آن هم در شرایطی میتواند به هنرمندان کمک کند که مدیر و کارکنانش از اهالی هنر باشند. اگر پردیس تئاتر ساخته شود و مدیریت آن برعهده کسانی گذاشته شود که در شهرداری کار میکنند، همان اتفاقی که در فرهنگسراها رخ داده آنجا هم رخ میدهد.
او همچنین نظرش را درباره چگونگی محقق شدن شعار سبک زندگی «زائر، خادم، مجاور» در مشهد اینگونه بیان میکند: هنر نمایش بهترین وسیله آموزشی در دنیا و مادر هنرهاست. هنری که میتواند در آموزش موضوعات رضوی به کودکان بسیار تاثیرگذار باشد. اما ما از این ظرفیت غافل هستیم؛ همین اتفاق نیز باعث کوچ هنرمندان به تهران میشود.
رحیمزاده یادآور میشود: جشنواره تئاتر رضوی در بخش کودک و نوجوان هرسال در بندرعباس برگزار میشود. گروههای تئاتر مشهد هم همیشه جزو گروههایی هستند که در این رویداد حضور دارند، اما در شهر خودشان فرصتی برای اجرا ندارند. بهترین کار برای رواج آموزشهای رضوی این است که همین جشنواره را که سالها در بندرعباس بوده، با حمایت نهادهای مختلف از جمله شهرداری در مشهد برگزار کنیم.
هرچند سال گذشته به زحمت بسیار این جشنواره را به مشهد آوردیم، اما آنقدر به دلیل نداشتن بودجه، ضعیف برگزار شد که همه هنرمندان گفتند کاش جشنواره همان بندرعباس باشد. درصورتی که مشهد بهترین امکانات را دارد و میتواند جشنواره تئاتر رضوی را در سطح بینالمللی برگزار کند.
رحیمزاده با تأکید بر ضرورت جدی گرفته شدن آموزشهای شهروندی میگوید: شهرداری میتواند از هنرمندان دعوت کند و بودجه در اختیارشان قرار دهد تا برای بالا بردن سطح فرهنگ مردم اثر تولید کنند. هنرمندان بدون بودجه و حمایت نمیتوانند کار تأثیرگذاری انجام دهند.
بهترین قاریانی که در کشور در عرصه بینالمللی تلاوت میکنند اهل مشهد هستند که امتیاز ویژهای برای شهرمان محسوب میشوند.
او با یادآوری دیدار رهبر معظم انقلاب با قاریان قرآن در اول ماه مبارک رمضان هرسال و همچنین توجه ویژه ایشان به فعالیتهای قرآنی درباره کارهایی که مدیریت شهری میتواند در حمایت از قاریان قرآن و فعالیتهای آنها انجام دهد توضیح میدهد: در سالهای قبل در ماه رمضان برنامه ترتیلخوانی در پارکهای مختلف سطح شهر برگزار میشد که تأثیر بسزایی در مناطق مختلف شهر داشت.
دستاندرکاران این پروژه هم خود اذعان داشتند مراسم ترتیلخوانی که در پارکها برگزار میشد در رشد فرهنگ قرآنی میان مردم تأثیرگذار بود. به نظر من مدیریت شهری در عرصه فرهنگی میتواند این کار را ادامه دهد و تقویتش کند.
به گفته این قاری قرآن وقتی انجام کاری تأثیر مثبت بر روی مردم داشته است، تقویت آن میتواند به بیشتر شدن تأثیراتش کمک کند.
او با اشاره به شعار شورای ششم یعنی «مشهدالرضا (ع)، جهانشهر برکت و کرامت» تأکید میکند: این شعار یعنی که ما باید به استعدادها و نخبههایمان نگاه جهانی داشته باشیم. ما افراد زیادی داریم که در سطح جهانی شناخته شدهاند، اما حمایت نمیشوند.
به نظر حسینینژاد، مدیریت شهری میتواند با حمایت منظم و هدفمند از قاریان قرآن فعالیتهای قرآنی را میان همه مردم توسعه دهد.
او با تأکید بر ضرورت گفتوگوی مدیران شهری با قاریان قرآن میگوید: نخبههای قرآنی ما در مشهد ایدهها و طرحهای زیادی دارند. طرحهایی نظیر احیای جلسات سنتی خانگی و حمایت از آن و احیای مکانهای خاطره انگیز قرآنی شهرو اجرای برنامههای متنوع قرآنی به صورت مستمر در آن مکان ها.
اجرایی شدن این ایدهها نیز در صورتی ممکن است که مدیران شهری پای صحبتهای فعالان قرآنی بنشینند. شاید آنها ایدهای داشته باشند که به ذهن هیچکدام از مدیران نرسیده، ایدههایی که اجرایی شدنشان میتواند فرهنگ قرآنی را بهتر از قبل در شهر توسعه دهد.
این فعال رسانهای خاطرنشان میکند: مسئولان فرهنگی نباید فقط به ایدههای دستهجمعی خودشان اکتفا کنند. ما استادان قرآنی در این شهر داریم که در عرصه بینالمللی صاحبنظر هستند و شاگرد تربیت میکنند. چرا نباید از این افراد حمایت و نظرشان پرسیده شود؟
در این شرایط فیلم کوتاه و مستند میتواند برای مشهد پایگاه قدرت فیلم سازی باشد. مسئولان نهادهای مختلف هم میتوانند بودجههایشان را در این زمینه تعریف کنند.
او با اشاره به شعار «مشهد، جهانشهر برکت و کرامت» خاطرنشان میکند: ما میتوانیم با بهرهگیری از ظرفیتی به نام حضرت رضا (ع)، در فیلمهای کوتاه و مستند به موضوعات اخلاقی، دینی و انسانی وابسته به مشهد بپردازیم و این محتوای فرهنگی را به کشورهای مذهبی و مسلمان صادر کنیم. برای این اتفاق هم باید در زمینه فیلم کوتاه و مستند سرمایهگذاری کنیم.
به نظر جیرانی شهرداری برای کمک به حوزه فیلمسازی باید از انجمنها و تشکلهای فیلم کوتاه و مستند حمایت کند و به صورت مستقل ورود پیدا نکند و فیلم نسازد.
این فیلمساز پیشنهاد میدهد که شهرداری و نهادهای مختلف سرانه بودجه فرهنگی خودشان را برای فیلمسازی مشخص کنند. سپس این بودجه در کارگروهی بررسی و با مدیریت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و یا یک شورای نظارتی برای فیلمهای مورد نظر هر نهاد و یا آثار مستقل هزینه شود.
او خاطرنشان میکند: در این شرایط افراد مختلف طرحها و برنامههایشان را میآورند و انجمنها و شرکتهای فیلمسازی درگیر کار میشوند و پویایی در عرصه فیلمسازی مشهد شکل میگیرد. همچنین با این کار از پولشویی و رانتخواری هم جلوگیری میشود.
جیرانی همچنین از مدیریت شهری تقاضا میکند که بودجههای فرهنگی را در اختیار نیروهای بومی که فیلمسازان حرفهای هستند قرار دهد به جای آنکه آن را به فیلمسازان غیربومی اختصاص دهد.
این سینمادار همچنین با تأکید بر ضرورت حمایت از انجمنها و تشکلهای فرهنگی میگوید: در دوره گذشته شهرداری تابلوی سینماگلشن را به دلیل مسائل مالی برداشت، من از شهردار دغدغهمند مشهد تقاضا دارم که مشکل تابلو ما و دیگر نهادهای فرهنگی را حل کند. چون ما کار اقتصادی انجام نمیدهیم که درآمدزا باشد و بیشترین هزینه و کمترین سود را داریم.
او از مدیریت شهری درخواست میکند که در شهر، تابلوهایی برای نشاندادن محل کتابفروشیها نصب کند. بالاپژوه میگوید: در معابر و بولوارهای شهر، هیچ نشانی از کتابفروشیها وجود ندارد، درحالیکه در شهرهای دیگر مثل قم و تهران، در خیابانهای منتهی به کتابفروشی تابلو نصب شده است تا به مردم کمک کند بهسمت کتابفروشیها حرکت کنند.
بالاپژوه با یادآوری مشارکت شهرداری مشهد در دوره طرحهای فصلی فروش کتاب که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار میشود، بر ضرورت ادامه داشتن این روند تأکید میکند.
این فعال فرهنگی توضیح میدهد: اعتبار درنظرگرفته شده برای این رویدادها معمولا کم است و بسیاری از کتابفروشیها با کمبود اعتبار روبهرو میشوند، اما در دورهای که شهردای مشهد در برگزاری رویداد مشارکت داشت، کتابفروشیها توانستند به تعداد بیشتری از مردم تخفیف بدهند. به نظرم شهرداری باز هم میتواند بخشی از بودجه فرهنگیاش را به این موضوع اختصاص دهد.
او همچنین خاطرنشان میکند: حتی شهرداری میتواند خارج از طرحهایی که وزارت ارشاد برگزار میکند در مناسبتهایی که مدنظرش است، در سطح شهر این طرح را برگزار کند. به این ترتیب که آنها بودجه را دراختیار کتابفروشیهای مشهد قرار دهند تا آنها بتوانند کتابها را با تخفیف به مردم ارائه کنند.
بالاپژوه همچنین با اشارهبه نبود فضایی برای تجمع ناشران مشهد میگوید: بیشتر ناشران مشهد در یک مغازه کوچک یا درون خانه دفتر دارند؛ درحالیکه مثلا شهر قم فضای بزرگی در اطراف حرم حضرت معصومه (س) را برای تجمع ناشرانش اختصاص داده است. اگر چنین فضایی را شهرداری مشهد بتواند دراختیار اتحادیه ناشران قرار دهد تا تمام ناشران کوچک و بزرگ را دور هم جمع کند، اولین حسنش این است که ما یک نمایشگاه دائمی کتاب در مشهد خواهیم داشت؛
اتفاقی که به رشد سرانه مطالعه و فرهنگ کتابخوانی کمک میکند. از سوی دیگر، راهاندازی محلی برای ناشران باعث میشود مؤلفان و نویسندگان مشهدی که میخواهند اثری چاپ کنند از این پتانسیل بهراحتی بهره بگیرند.
او همچنین از شهرداری درخواست میکند در دریافت عوارض صنفی از کتابفروشیها تجدید نظر کند.
این فعال فرهنگی همچنین پیشنهاد میدهد: شهرداری میتواند کتابهای مورد نیاز فرهنگسراها را بهصورت سالیانه از کتابفروشیهای کوچک و بزرگ سطح شهر تأمین کند. همچنین سازمان برای برگزیدگان مسابقاتی که برگزار میکند، میتواند بن کتاب تهیه کند؛ اقدامی که البته کموبیش رخ میدهد.