موقوفه‌ای برای تربیت

  • کد خبر: ۹۵۶۳۱
  • ۲۳ دی ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۰
موقوفه‌ای برای تربیت
استقبال گسترده مردم از پروژه «مجتمع تربیتی و آموزشی حضرت مهدی (عج)» که این روز‌ها در حاشیه‌شهر در حال احداث است.

فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ دقیقش را بخواهید می‌شود ۱۸ سال و ۴ ماه پیش. طبقه فوقانی یکی از مساجد شهرمان، معروف به فقیه سبزواری، میزبان این رخداد بود. هرچند هم‌زمانی‌اش با میلاد امیرالمؤمنین (ع) را می‌شد برای این شروع تازه، به فال نیک گرفت، اما رخداد، چیزی در حد یک رویش تازه بود و نه آن‌قدر بزرگ که در دنیای پر هیاهوی رسانه‌ها توجهی را به خود جلب کند.

آموزش دروس حوزوی با ۲۰ طلبه و با سیاقی متفاوت این‌طور شروع شد و رفته‌رفته با لوای «مدرسه علمیه حضرت مهدی (عج)» بزرگ و بزرگ‌تر شد؛ آن‌قدر که امروز تعداد این مدارس و مراکز اقماری‌اش به ۸ مورد رسیده و سبک آموزش و تربیت معارف‌آموزان، تحسین مراجع و بزرگان بسیاری را به همراه داشته است.

این پایان ماجرا نیست. روایت رشد پیوسته‌ای در میان است که با ایجاد یک ابَرپروژه به اوج خواهد رسید، آن هم در یکی از مناطق پرتراکم شهرمان که نامش خواهی‌نخواهی با برچسب کم‌برخوردار عجین شده است. مدرسه، مسجد، پارک بانوان، تالار پذیرایی، کتابخانه، واحد‌های تجاری، مهدکودک و‌...؛ این‌ها بخشی از کاربری‌های عمومی پروژه است که با مدیریت مدرسه علمیه حضرت مهدی (عج) آغاز شده است و بهره‌برداری از آن، نوید اتفاق‌هایی مبارک در سطح محلی، ملی و بین‌المللی را می‌دهد. ابتکار در شیوه تأمین مالی پروژه و وقفی بودن ماهیت آن، بهانه گفت‌وگوی ما با حجت‌الاسلام جواد مظلومی، مدیر تأمین مالی پروژه «مجتمع تربیتی آموزشی حضرت مهدی (عج)»، است. سؤال و جواب‌های مفصل ما درباره ریزودرشت قضیه را در ادامه می‌خوانید.

بیایید به قول اهالی سینما فلاش بک بزنیم به زمانی که جرقه ماجرا در ذهنتان خورد. چه شد که این پروژه را تعریف کردید؟ صرفا به دلایلی ازاین دست که در حوزه علمیه فضای سبز، مدرسه و... کم بود؟

اجازه بدهید زمان را کمی بیشتر به عقب برگردانیم، به سال‌هایی که کار‌های آموزشی تربیتی را در مجموعه حضرت مهدی (عج) با مدیریت حاج آقای نظافت شروع کردیم. مدتی گذشت و نشانه‌های توفیق مجموعه در زمینه تربیت طلاب آشکار شد. نوجوانان، جوانان دیپلمه و دانشگاهیان زیادی جذب شده بودند و مجموعه‌های آموزشی حضرت مهدی (عج) گسترده شده بود. ارتباط برقرار کردن با این طیف ها، طوری که برای هر کدامشان حرفی برای گفتن داشته باشی و جوری ارتباط برقرار کنی که حاضر شوند پای جلسات گفتگو با تو بنشینند، توانمندی و ابتکار‌های خاص خودش را می‌طلبید. ابتکار‌هایی که برای جوان‌ها جذاب بود.

مثلا اینکه قرآن و نهج البلاغه کتاب درسی باشد، به کار‌های جهادی توجه شود، ورزش و نیز خدمت رسانی به مردم از برنامه‌های اساسی باشد. همچنین تربیت محور بودن کار و برنامه داشتن برای اخلاق از ابتکار‌هایی بود که برای جوان‌ها و نوجوان‌ها جذاب بود. یک نمونه اش اینکه مدرسه حوزوی خادم ندارد و حتی نظافت سرویس‌های بهداشتی با کمک طلبه‌های محصل انجام می‌شود. خبر‌های این مجموعه زمانی که رهبر معظم انقلاب در ایام نوروز به مشهد می‌آمدند و همین طور در فرصت‌های دیگر، به محضر ایشان ارائه شد.

بعدتر آیت ا ... خاتمی، امام جمعه موقت تهران، از صحبت‌های معظم له در جلسه‌ای خصوصی این طور نقل کرد که من از صحبت‌های آقای نظافت لذت بردم و دوست داشتم چند تا مجموعه بزرگ در مشهد و قم در خدمت آقای نظافت باشد تا آن‌ها را اداره کنند.
مجموعه مواردی که عرض کردم باعث شد از مدیریت مجموعه برای توسعه کار، نیاز‌ها و کمبود‌ها سؤال شود و در نهایت قرار شد یک مرکز جامع آموزشی تربیتی ساخته شود.

چرا پروژه را در اواخر بولوار رسالت جانمایی کردید؟

به جز محدوده کنونی، جا‌های دیگری هم پیشنهاد شده بود، مثل رضاشهر، بولوار نماز، انتهای وکیل آباد و غیره. می‌خواستیم این مجتمع جایی باشد در دل حاشیه شهر، منطقه‌ای که جمعیت فراوان و امکانات کمی دارد. می‌خواستیم با این افراد انس بگیریم و کار تربیتی مان را انجام بدهیم. وقتی برای ساخت مجموعه‌ای صرفا علمی به منطقه رفتیم، دیدیم متأسفانه ظرفیت‌های تربیتی آموزشی خیلی ضعیف است و منطقه پر است از انواع آسیب‌های اجتماعی. در میانه این شرایط بحرانی و گرفتاری‌هایی که منطقه داشت، صرفا ساخت یک مجموعه حوزوی کافی نبود. مدرسه برای این منطقه مسئله بود.

همین طور فقر فضای سبز، فضا‌های ورزشی، مجموعه‌ای کارآفرین، فضا‌های تربیتی و مشاوره‌ای هم محسوس بود. یک رویکرد این بود که بگوییم این کمبود‌ها به ما ارتباطی ندارد و کار خودمان را بکنیم. رویکرد دیگر همان بود که رهبر معظم انقلاب اشاره کردند، اینکه حوزه‌های علمیه به دل مردم بروند و خدمات اجتماعی بدهند. ما رفتار مسئولانه را انتخاب کردیم. نگاه و ساختارمان را تغییر دادیم و به سمت ارائه خدمات اجتماعی با رویکرد تربیتی بردیم.

ممکن است با مثال بگویید دقیقا چه کار کردید؟

برای پروژه مجتمع حضرت مهدی (عج)، زیر پروژه‌هایی تعریف کردیم که خدمات اجتماعی مفصلی ارائه بدهد. زیر پروژه‌هایی مثل مجموعه‌های ورزشی که انواع رشته‌ها را پوشش بدهد، از ورزش‌های رزمی گرفته تا فوتسال، والیبال و ورزش‌های آبی. بخشی از این کاربری‌ها را مختص بانوان در نظر گرفتیم که در منطقه نظیر ندارد. همچنین سوای پیش بینی فضایی برای مرکز کارآفرینی و مشاوره خانواده، سالن‌هایی پیش بینی کردیم برای برگزاری مراسم مردم منطقه تا اگر به طور مثال می‌خواهند مراسم ازدواج برگزار کنند، به صورت رایگان از ظرفیت این تالار‌ها استفاده کنند. در این مجتمع دومین کتابخانه بزرگ و مدرن شهر را تأسیس خواهیم کرد با امکاناتی که در مشهد نظیر ندارد.
ایده پردازی و طراحی پروژه، حدود سه سال طول کشید و نتیجه شد حدود ۹۰ هزار مترمربع زیربنا در زمینی به وسعت ۵ هکتار با حدود ۳۰ زیر پروژه. هدف این بود که بخشی از بار حاشیه شهر را برداریم و خدمات حداقلی در منطقه را توسعه بدهیم.

لطفا درباره تأمین زمین پنج هکتاری پروژه توضیح بدهید.

زمین از طرف شهرداری و شورای اسبق شهر مشهد برای ساخت مجتمع آموزشی اهدا شد. با این شرط که وقتی به پیشرفت فیزیکی ۲۰ درصد رسیدیم، هبه را کامل کنند و سند را به نام مجموعه حضرت مهدی (عج) انتقال دهند. بعد، انجام کار‌ها برای تبدیل مجتمع به موقوفه انجام شود، موقوفه‌ای به نام مجموعه حضرت مهدی (عج). به بیان دیگر آنجا کسی انتفاع شخصی نخواهد داشت.

کاربری‌های تعریف شده که ایجاد آن‌ها جزو وظایف ذاتی دستگاه هاست، مثل فضای سبز و کتابخانه. از سوی دیگر گفته می‌شود که قرار است پروژه مردمی پیش برود و موقوفه بماند. این‌ها چطور با هم جمع می‌شود؟ به عبارت دیگر، ورود احتمالی دستگاه‌ها برای پیشبرد پروژه، حقی برای آن‌ها ایجاد می‌کند؟

مدل ارتباط ما با نهاد‌ها و سازمان‌ها این طور بوده است که کار باید کاملا مردمی باشد و مردمی بماند. اگر قرار باشد فرد یا سازمانی مشارکتی بکند، نباید منجر به سهم خواهی بشود. شرط ما برای پذیرفتن مشارکت همین بوده است که مدیریت با مجموعه حضرت مهدی (عج) خواهد ماند. همه ما می‌دانیم که ادارات، گرفتاری‌ها و مشغله‌های خودشان را دارند. فرصت ندارند که در امور تربیتی‌ای که هدف اصلی این مجموعه است، وقت بگذارند. تخصص ما کار‌های آموزشی و تربیتی است و بهتر است هر کس کار خودش را انجام بدهد.

همراهی دستگاه‌ها و سازمان‌ها چطور بوده است؟

از حق نگذریم شهرداری خیلی به ما کمک کرده است. در اعطای زمین، صدور پروانه ها، قول همکاری در ایجاد فضای سبز به عنوان یکی از زیرپروژه ها، همین طور در خدماتی که باید در مجتمع ایجاد شود، مثل پل و معابر. این‌ها در سرعت کارمان مؤثر بوده است.

پروژه از چه تاریخی وارد فاز اجرایی شد؟

فروردین ۹۹

و چقدر پیشرفت فیزیکی دارد؟

۹۰ هزار مترمربع زیربنا را به ۵ فاز تقسیم کرده ایم. فاز اول که شامل مسجد، مرکز فرهنگی و حوزه علمیه است نزدیک به ۶۰ درصد پیشرفت دارد.

روی وجوهات شرعی هم به عنوان یکی از روش‌های تأمین مالی پروژه حساب شده است؟

از برخی مراجع محترم تقلید مجوز گرفته ایم برای اینکه سهمی از وجوهات شرعی استفاده شود.

از اعتبارات دولتی هم استفاده کرده اید؟

دولت‌ها تابه حال کمکی نکرده اند، مگر اینکه از این به بعد اتفاقی بیفتد. هزینه‌های پروژه را مردم تأمین می‌کنند. مردم، یعنی شخصیت‌های حقیقی. مثلا یکی ثلث اموال پدر مرحومش را می‌دهد، دیگری بخشی از درآمد ماهانه اش و آن یکی مقداری از پس اندازش را.

از دولت پیش چه توقعی داشتید که برآورده نشد و چه انتظاری از دولت کنونی دارید؟

ما یک ابرپروژه ملی را داریم اجرا می‌کنیم که در کشور مشابه ندارد و به تعبیری، جامع‌ترین مرکز آموزشی تربیتی جهان تشیع است. سایر مجموعه‌های مشابه، برخی امکانات ما را ندارند و اگر هم دارند، عمومی نیستند. توقع داریم دولت‌ها ما را حمایت کنند. اگر کار ما شخصی و به نفع خودمان بود، توقعی نداشتیم. اما وقتی داریم در حاشیه شهر مشهد کار می‌کنیم که این قدر آسیب دارد، وقتی می‌خواهیم برای تربیت جوانان و نوجوانان این مملکت کار کنیم، توقع حمایت داریم. طبعا بخشی از ماجرا، بودجه است و بخش دیگر حمایت‌های اعتباری است.

خیران زیادی در داخل و خارج از کشور وجود دارند که می‌گویند حاضرند بخشی از مالیاتشان را صرف این پروژه بکنند. انتظار داریم دولت نگوید که به ما ارتباطی ندارد، مالیات باید به ما پرداخت شود و به سایر فعالیت‌ها کاری نداریم.
درست است که مالیات به خزانه می‌رود و بالاخره صرف همین مملکت می‌شود، اما اینکه خیّر، به صورت عینی ببیند صرف چه می‌شود هم رضایت بیشتری دارد و هم اجرای ابرپروژه‌ای فرهنگی تسریع می‌شود. ما به این دست حمایت‌ها نیاز داریم.

با این حساب و با اتکای کامل پروژه به مشارکت مردم، اطلاع رسانی تان را مناسب و فراگیر ارزیابی می‌کنید؟

مجموعه ما به معنای عام، رسانه‌ای ندارد و باید از ظرفیت رسانه‌های دیگر استفاده کند. تا الان از ظرفیت مساجد و هیئت‌های مذهبی استفاده کرده ایم، همین طور جلسات فرهنگی شهر و کشور. دوستان مُبلغی داریم که به صورت سنتی با مردم، صحبت و کمک‌ها را جذب می‌کنند. ان شاءا ... با کمک شما بزرگواران شاهد رشد اطلاع رسانی باشیم.

استقبال مردم تا الان چطور بوده است؟

خوب. مردم اگر مطمئن باشند جایی دارد کار خیری انجام می‌شود، با جان و دل کمک می‌کنند. در این یک سال و خرده ای، حدود ۱۸ هزار نفر از سراسر کشور، جذب مشارکت داشته ایم. جالب است بدانید حدود یک سوم از این تعداد به صورت مستمر و ماهانه دارند کمک می‌کنند. همه جور مَبلغی را داریم، از ۵ هزار تومان تا دو میلیون تومان. همگی آدم‌هایی هستند دلسوز که درست مثل یک قسط بانکی که باید به موقع پرداخت شود، به پرداخت سر موقع قسط امام زمانی شان متعهد هستند. این مخاطبان با همان غیرت دینی‌ای که حضرت آقا اخیرا به آن اشاره کردند، برای ما قیمتی هستند.

به واقفان چطور گزارش کار می‌دهید؟

ما در فضای مجازی کانال، صفحه و سایت داریم. همین طور یک سامانه پیام کوتاه. گزارش هایمان را به صورت روزانه، هفتگی و ماهانه در بستر‌هایی که اشاره شد اعلام می‌کنیم.

اولویت استفاده با طلاب خواهد بود؟

نه. انحصاری برای طلبه‌ها نیست. کتابخانه، ظرفیت‌های ورزشی، فضا‌های فرهنگی و بقیه موارد برای عموم مردم است. هرچند وظیفه مجموعه‌های دولتی و خدماتی است که این‌ها را بسازند، اما ما آمده ایم تا با کمک مردم ارائه خدمت کنیم، با دو هدف. یکی نفس ارائه خدمت است و دیگری انجام کار تربیتی آموزشی در قالب خدمات اجتماعی.

با مثال توضیح بدهید لطفا.

مثلا سالن ورزشی می‌سازیم برای اینکه جوان ورزش کند، سالم باشد و انرژی اش تخلیه شود. این سالن ورزشی یک ظرفیت است برای ارتباط با مربی ما. به بیان دیگر ما برای انجام کار تربیتی به بستر ارتباطی نیاز داریم و ورزش، یک بستر است. رفاقت‌هایی که در این فضا شکل می‌گیرد، باعث تربیت افراد متخلق به خلق نیکو و شهروند‌های متعهد می‌شود. این برنامه به صورت نرم، به تأمین امنیت شهر کمک می‌کند و از آسیب‌هایی کم می‌کند که مبدأشان حاشیه شهر است.

می فرمایید زیر پروژه ها، ذیل هدف تربیت اسلامی است؟

بله دقیقا. ما می‌خواهیم اهداف تربیتی را با این روش‌ها محقق کنیم؛ بنابراین کار خنثی انجام نمی‌دهیم. یعنی به دنبال تربیت ورزشکاری نیستیم که دچار مسئله اخلاقی باشد و نمی‌خواهیم محیطی ورزشی را ایجاد کنیم که فاقد نگاه تربیتی باشد. اینکه بگوییم چطور گل بزن کافی نیست. اینکه در گل زدن اخلاق را رعایت کن هم باید گفته بشود. نمونه دیگر موضوع آموزش وپرورش است. به دنبال این نیستیم که آموزش در اولویت باشد و وظیفه پرورش را حالا اگر شد، انجام بدهیم. چون در این صورت، نتیجه می‌شود چیزی که نباید. مرحوم عابدزاده هم با مدارس متعددی که ایجاد کردند و بسیاری از بزرگان ما دانش آموز این مدارس بودند، چنین تفکری داشتند، نگاه تربیتی در کنار آموزش.

موقوفه‌ای برای تربیت

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->