جاوید | شهرآرانیوز؛ یا عاشق حرفه معلمی و تدریس هستند یا بعد از سالها خدمت، چاره دیگری جز ماندن در این شغل ندارند. آنها که با برچسب «حق التدریس» در مدارس آموزش و پرورش خدمت میکنند مانند دیگر معلمان ساعتها با دانش آموزان سرو کله میزنند، کلاس مجازی برگزار میکنند و هزینه اینترنت و وسایل کمک آموزشی را خودشان میپردازند، اما در حسرت استخدام و امنیت شغلی مانده اند. در همه مقاطع تحصیلی هم حضور دارند؛ از پیش دبستانی بگیرید تا مقطع متوسطه. هر مهرماه را با دلخوش کردن به وعدهها شروع میکنند، به این امید که از این سال تحصیلی یا سال آینده ارتقا بگیرند و روزی با عنوان معلم رسمی بازنشسته شوند.
آسیه در مجموع ۱۲ سال برای آموزش و پرورش خدمت کرده است، اما نه پیوسته. بعد از ۸ سال تدریس، دو سال بین آن تدریس را بدون هیچ حقوق و پشتوانهای برای زایمان و نگهداری فرزندش بیکار شده است. خودش تعریف میکند که «خدمتم را از سال ۸۷ در مدرسه راهنمایی شروع کردم و اکنون در یک هنرستان دخترانه، ادبیات فارسی درس میدهم.
به عقیده او علاوه بر آینده نامعلوم، حقوق ناچیز معلمان حق التدریس هم جزو دلایل سختی شغلش است. میگوید: در همه سالهایی که خدمت کرده ام هیچ وقت ندیده ام معلم حق التدریسی، حقوق شایان توجهی بگیرد. همیشه حقوق آن قدر کم و ناچیز بوده است که از گفتنش خجالت کشیده اند. تأخیر در پرداخت همین حقوق ناچیز معلمان حق التدریس برای چندماه هم که رایج است. اگرچه آسیه مانند همه نیروهای حق الزحمه و ساعتی سازمانها و شرکتهای دیگر امید چندانی به تغییر وضعیتش ندارد، اما به نظرش نباید شغل معلمی اینچنین باشد؛ «معلمی که نتواند هزینه زندگی را با این حقوق ناچیز بپردازد، باید به شغلهای دیگر متوسل شود و این کیفیت تدریس او را کم خواهد کرد.»
حقیقت جو هم معلم حق التدریس کلاس هفتم است و شرایط مشابهی با آسیه دارد. او اگرچه میداند صدای معلمان حق التدریس به جایی نمیرسد، اما با شرمندگی راضی میشود مبلغ حقوقش را اعلام کند. میگوید: ماهانه یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان!
مشکل بزرگ او برگزاری مجازی کلاس هاست؛ زیرا بیشتر درآمدش را باید صرف پرداخت اینترنت برگزاری این کلاسها کند. میگوید: یک سال و نیم است به هر سختیای که شده است کلاس هایم را برگزار کرده ام، اما هزینههایی هم برایم داشته که باید برای پرداختش از خرج همسر و زندگی ام می زده ام.
او سپس توضیح میدهد که به دلیل فراهم نبودن زیرساختهای آموزشی مجبور بوده است کلاس هایش را در گروههای تلگرامی برگزار کند که همین مسئله مصرف اینترنت او و هزینه هایش را نیز بیشتر کرده است.
دانستن مراحل تعیین تکلیف و استخدام نیروهای حق التدریس مواردی است که باید از زبان مسئولان آموزش و پرورش شنید، اما این جزئیات به طور واضح از سوی هیچ مسئولی بازگو نمیشود و تنها به ذکر کلیاتی از پیگیریها و وعدههای داده شده بسنده میشود. علی ابری اول، معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی اداره کل آموزش و پرورش استان، نیز پاسخ سؤالات ما را کوتاه میدهد: «باتوجه اجرای قانون تعیین تکلیف، تعداد نیروهای حق التدریس باقی مانده استان حدود۹۱۰ نفر هستند که در سایر ادارات (به جز نواحی هفت گانه مشهد) مشغول به خدمت اند.»
او با تأکید بر اینکه «برای جبران کمبودهای آموزشی از نیروهای دیگر بهره گرفته ایم» اضافه میکند: حدود ۱۸۰ هزار ساعت کمبود نیروی انسانی استان را با کمک نیروهای غیرموظف کارکنان شاغل رفع کرده ایم. حدود ۶۰ هزار ساعت این رقم نیز از طریق بازنشستگان غیرموظف تأمین شده است. معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی اداره کل آموزش و پرورش استان درعین حال یادآوری میکند که «همچنان حدود ۲ هزار نفر کمبود بحرانی در گروه معلم وجود دارد.» به عبارت دیگر کلاسهای زیادی فاقد معلم هستند.
ابری اول درباره نحوه به کارگیری نیروهای پذیرفته شده در آزمون اعلام میکند: قبول شدگان نهایی آزمون ماده ۲۸ سال ۹۹ مشغول به کار و احکام استخدام پیمانی آنان صادر شده است. همچنین برای مشمولان قانون تعیین تکلیف معلمان حق التدریس و نهضت سوادآموزی که در مرحله اول و دوم دوره مهارت آموزی دانشگاه فرهنگیان قبول شده اند نیز در صورت داشتن نظریه گزینش، احکام استخدام پیمانی در آبان ماه صادر خواهد شد.