به گزارش شهرآرانیوز؛ روزنامه گاردین روز پنجشنبه، چهارم آذر به نقل از دولت ایتالیا گزارش داده است که شربتگل پس از روی کار آمدن حکومت سرپرست طالبان، به آن کشور منتقل شده است.
دفتر نخست وزیر ایتالیا گفته است که پس از درخواست کمک از سوی شربتگل برای ترک افغانستان، وی را به ایتالیا انتقال دادهاند.
دولت آن کشور اعلام کرده است که به شربتگل در ایتالیا پناهندگی میدهد.
شربت گل در سال ۱۳۵۳ خورشیدی در ولایت ننگرهار به دنیا آمد، وی ۸ ساله بود که نیروهای ارتش سرخ شوروی به روستای وی حمله هوایی کردند و پدر و و مادر او در این حمله در کنار بسیاری دیگر از مردان، زنان و کودکان آن روستا کشته شدند و وی یتیم و مجبور به ترک افغانستان شد و همراه با چند خواهر و برادرش به پاکستان پناه برد و سالها در اردوگاه «ناصر باغ» در شمال غرب پاکستان زندگی میکرد.
در همین اردوگاه بود که در سال ۱۳۶۴ استیو مک کری عکاس نشریه نشنال جئوگرافیگ عکسی از وی گرفت و در شماره ژوئن همان سال در مجله منتشر شد و خیلی زود شربت گل به شهرت جهانی دست یافت.
دهها سال قبل، استیو مککوری یکی از مشهورترین و نمادینترین عکسهای تاریخ را به ثبت رساند، عکسی که مککوری پس از گذشت سالها از ثبت آن، هنوز با اشتیاق دربارهاش صحبت میکند.
مککوری درباره این پرتره به CCN گفت؛ میدانستم این دختر چهرهای خارقالعاده و نگاهی نافذ دارد، اما جمعیت زیادی ما را احاطه کرده بودند و خاک و غبار زیادی اطراف ما بود؛ درعین حال در آن زمان هنوز دوربین دیجیتالی وجود نداشت و هرگز نمیتوانستی بفهمی چه بر سر فیلم عکاسات خواهدآمد.
مککوری میگوید؛ زمانی که فیلمهایم را چاپ کردم، میدانستم عکسی خاص گرفتهام، آن را به دبیر نشنالجئوگرافیک نشان دادم و او از جایش پرید و فریاد زد: این جلد بعدی ما خواهدبود.
عکس دختر افغان نه تنها جلد شماره بعدی نشنالجئوگرافیک را به خود اختصاص داد، بلکه به موفقترین عکس در تاریخ این نشریه تبدیل شد.
پرتره تاثیرگذار شربت گل ۱۲ ساله، دختر یتیم پشتونی در کمپ آوارگان نصیرباغ در مرز افغانستان-پاکستان در دسامبر ۱۹۸۴ گرفته شد و سال بعد منتشر شد.
زمانی که مککوری درباره شهرت این عکس حرف میزند، آنچه او را بیش از اندازه هیجانزده میسازد تاثیری است که یک تک عکس بر جهان گذاشته است.
وی میگوید پس از انتشار این عکس، بسیاری به خاطر آن داوطلب شدند تا در اردوگاههای آوارگان کار کنند. افغانها نیز به شدت به این عکس افتخار میکنند، زیرا اگرچه این دختر بچه فقیر است، اما غرور، عزت نفس و پایداری زیادی را میتوان در چهره او خواند. این عکس توجه بسیاری را به مخمصهای که افغانها اسیر آن شدهبودند جلب کرد و الهامبخش خیلیها شد. دختر افغان همچنین باعث شد نشنالجئوگرافیک صندوق حمایت از کودکان افغان را راهاندازی کند.
دختر افغان تنها یکی از هزاران عکسی است که مککوری طی سالهای طولانی فعالیتاش به عنوان عکاس به ثبت رسانده است. وی که سالها به عنوان عکاس جنگ فعالیتداشته، تقریبا به سرتاسر جهان سفر کرده و معتقد است زمانی که درحال عکاسی از صحنهای ناخوشایند یا ترسناک است. دوربینش نقش سپر محافظتیاش را بازی میکند، زیرا دیدن صحنههای دردناک از درون ویوفایندر دوربین سنگینی آن صحنه را کاهش میدهد.
در شرایط عادی و در خارج از محیط جنگ نیز دوربینش به او کمک میکند تا با دیگران ارتباط برقرار کرده و تعامل داشتهباشد. مککوری میگوید برای اینکه بتوان عکس خوبی گرفت باید با مردم وقت گذراند تا زمانی که به تو اعتماد کنند و فراموش کنند که تو به عنوان یک عکاس آنجا حضور داری.
مککوری میگوید در زمان گرفتن پرترههای مشهورش ارتباط نگاهی را با سوژهاش حفظ میکند تا بتواند داستانی که بر چهره آنها نقش بسته را ببیند و درک کند.
وی برخلاف بسیاری از عکاسان معتقد است دوربینهای دیجیتال بسیار بهتر از دوربینهای آنالوگ هستند؛ اما با عکاسی موبایلی مخالف است، زیرا اعتقاد دارد عکسهای موبایلی نویزهایی هستند که ارزش یک عکس واقعی را که مانا و به یادماندنیاست ندارند.
مککوری معتقد است عکس باید دارای اجزائی احساسی باشد تا بیینده ارتباطی قوی با آن برقرار کند، که وقتی آن را دید نتواند فراموشش کند، به اندازهای قدرتمند و متقاعدکننده باشد که به بخشی از چشمانداز یک فرهنگ تبدیل شود، درست مانند عکس دختر افغان.