مرتضی اخوان | شهرآرانیوز - تازهترین ساخته سینمایی نیکی کریمی، بازیگر پرکار دهه ۷۰ که کارگردانی را از اواسط دهه ۸۰ با فیلم «یک شب» آغاز کرد، حالا نمایهای جدید از جهانبینی او بر روی پرده نقرهای را به تصویر میکشد. جهانبینی که با مفهوم «عشق» به هویتی مستقل و شخصیتی شناسنامهدار در عرصه کارگردانی برای او بدل میشود. «آتابای» درام عاشقانه ترکی آذربایجانی سینمای ایران به تهیهکنندگی و کارگردانی نیکی کریمی اگرچه در پرداخت وامدار «سارا» و «پری» سینمای ایران در اوایل دهه ۷۰ است، اما بیشک در خلق داستان و ساخت جهان عاشقانه آدمها متأثر از نگاه شخصی «هادی حجازیفر» است.
شاید به همین دلیل است که بتوان در تعریف تکخطی «آتابای» گفت این فیلم بیش از هر چیز یک فیلم شخصی است. فیلمی که قرار است یکتنه و یکپیکر «داستان عشق» را در جهان تخیلات نویسنده و پرداخت کارگردانش برای تماشاچیان حاضر در سالن به تصویر بکشد و روایتگر آن مصراع لسانالغیب باشد که میگوید: «چو عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکلها» ...
«آتابای» یک نام ترکی است که در تعریف مفهوم آن آمده است: «پدر بزرگ، مربی». نام شخصیت اصلی داستان که هادی حجازیفر آن را بازی میکند. مردی میانسال که در گذار روزگار یک شکست عشقی را تجربه کرده و حالا سرخورده از تحقیرهای اجتماعی و دور مانده از معشوقش به روستای محل زندگیاش پیرکندی شهرستان خوی در نزدیکی ارومیه بازگشته است. روایت زندگی آتابای به داستان مرگ خواهرش فرخلقا گره خورده است. از طرفی ماجرای باغ فروخته شده خواهرش او را دوباره درگیر عشق دختری تهرانی به نام «سیما» (با بازی سحر دولتشاهی) که از قضا همنام معشوقه قبلیاش بوده، میکند.
روایت داستان «آتابای» پیچیدگیهای درخور تأملی را برای تکتک شخصیتهای قصه پیش روی مخاطب میگذارد و در تمام طول فیلم که گویی ریتم آن به کندی هم میگراید، بیننده را درگیر کشف و شهود آن میکند. اولین تجربه نویسندگی جدی هادی حجازیفر قصهای است که به زبان ترکی هم به رشته تحریر درآمده و جلوی دوربین رفته است.
فیلمی که پیشتر به آن اشاره شد بیش از آنکه وامدار پرداخت کارگردانش باشد، متأثر از یک نفر است: هادی حجازیفر. کسی که هم نویسنده آتابای است، هم بازیگر نقش اول آن و هم بازیگردانش. رد پای حجازیفر آنقدر در فیلم پررنگ است که گاه بیننده پرده نقره ای، فراموشش میشود که کاری از نیکی کریمی را به تماشا نشسته است. البته این را هم نباید فراموش کرد که امضای نیکی کریمی به عنوان یکی از کارگردانان سینمای ایران که در سالهای اخیر همه کارهایش شناسنامهدار بوده و مختص خودش، پای آتابای هم هست.
«آتابای» در تمام طول فیلم و در تکتک سکانسها حضوری فعال دارد. گویی قرار نیست حتی یک سکانس موضوعی از قاب تصویر او خالی باشد. شخصیت اصلی داستان که راوی کلامی داستان هست و نیست! گاه خودش روایت میکند و گاه بیننده را به عمق قابهای کارگردان میکشاند و، چون سایه همهجا هست.
با این حال بازی هادی حجازیفر حقیقتا تکرارهایی دارد که برای تماشاچی در سالن سینما آشناست. همان گریم و تیپ «ماجرای نیمروز»، «به وقت شام» و بسیاری از فیلمهای دیگر که از او دیدهایم. اتفاقی که نقطه ضعف آتابای در پرداخت جدید از شخصیت بازیگری است که در این قصه به هیچوجه «تیپ» نیست و فیلمنامه هم بهخوبی این مسئله را تصدیق میکند.
از طرفی سروصدای رسانهای و تبلیغاتی آتابای بیننده را از بازی جواد عزتی که بیتردید یکی از سرحالترین بازیگران این روزهای سینمای ایران است، متوقع میکند. در ویدئوهای منتشر شده از پشت صحنههای فیلم در فضای مجازی این ادعا صورت گرفته که جواد عزتی، بازیگر نقش یحیی حتی ۵ کلمه هم ترکی بلد نبوده و با تلاش رشکبرانگیزش در فیلم توانسته ترکی را بهخوبی و درخور بیان کند. حتی کاندیداتوری او برای نقش مکمل مرد در جشنواره سیوهشتم فیلم فجر هم مزیدبرعلت است تا تماشاچی انتظار یک بازی خارقالعاده از او داشته باشد. انتظاری که البته چندان برآورده نمیشود و به گمان نگارنده بازی جواد عزتی در آتابای با استانداردهای سینمایی بازی او، فاصله دارد.
«پوست» و «آتابای» ۲ فیلم این روزهای پرده سینماهای کشور است که با زبان ترکی ساخته شده و همین حواشی خاصی را به همراه داشته. البته در این بین جاروجنجال آتابای به واسطه تیم رسانهای قوی که در کنار نیکی کریمی کار میکنند، سبب شده تا توجهات به این فیلم بیشتر شود. موسیقی آتابای هم ساخته حسین علیزاده است و با فیلمبرداری سامان لطفیان اثری تمیز از کار درآمده است. ۲ اتفاقی که فیلم را در ۲ بخش موسیقی متن و فیلمبرداری جشنواره فیلم فجر کاندیدا کرد.
اگرچه «آتابای» در ظاهر روایتی تلخ و عبوس ندارد و با نشان دادن نماهایی زیبا از مناطق روستایی ارومیه میخواهد زهر درد عشق شخصیتها را بگیرد و به فیلم لطافت تزریق کند، ولی باز بررسی جداگانه زندگی عاشقانه هر کدام از شخصیتها کام مخاطب را تلخ میکند. قابهای ماندگار این فیلم از سکانس تماشای سیما از سوی آتابای در هنگامه غروب گرفته تا لانگشاتهای تماشایی از لوکیشن روستایی همه و همه تلاشی است تا تابلوی «عشق» به بهترین شکل رنگ آمیزی شود. رنگآمیزی که در انتهای فیلم به تلخی «نرسیدن» میانجامد و درست گویی سطل رنگی به بوم این نقاشی پاشیده شود.
فیلم سینمایی «آتابای» که در پایان دومین هفته اکران در سینماهای کشور از مرز ۲ میلیارد فروش هم گذشت، فیلمی درخور احترام است. فیلمی که اگرچه یک شاهکار نیست، اما به واسطه جهانبینی شخصی نویسنده و امضای ویژه کارگردانش، به اثری گرم و درخور بدل گشته است. اگر میخواهید این روزها بلیت سینما بگیرید و به تماشای «آتابای» بنشینید باید این واقعیت را بدانید که این فیلم یک فیلم شخصی است که قرار نیست شما را سرگرم کند، بلکه قرار است شما را با جهانبینی ویژه خود از «عشق» آشنا کند. جهانبینی که دانستن و تماشایش خالی از لطف نیست.
ببینید
ویدئو| ماجرای قهر نیکی کریمی با هادی حجازیفر در فیلم «آتابای» چه بود؟