صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

زیرساخت‌ها فراهم نشوند، بقیه‌اش می‌شود «شعار»!

  • کد خبر: ۹۵۱۶۲
  • ۱۹ دی ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۳
حسین احمدی، مشاور پیشین سند چشم‌انداز مشهد در گفتگو با «جهان‌شهر»: اگر با عنوان یک کلان‌شهر بخواهیم وارد رقابت جهانی شویم، باید زیرساخت‌های لازم را به‌وجود بیاوریم.

سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز؛ عوامل و پدیده‌های مؤثر در شکل‌گیری شهرها، گوناگون است که در یک طبقه‌بندی کلی می‌توان آن‌ها را به دو دسته تقسیم کرد؛ نخست عوامل مادی و محیطی و دوم عوامل فرهنگی و انسانی.

دسته دوم شامل پدیده‌هایی مانند پیشینه تاریخی، سنت‌های شهرنشینی، نظام اداری و حکومتی، فرهنگ‌ها، اعتقاد‌ها و باور‌ها و درنهایت سبک زندگی و الگو‌های رفتاری است.

در این میان، اعتقاد‌ها و باور‌ها نقش مستقیمی بر شکل‌گیری بعضی فضا‌های آیینی و عمومی و چگونگی استقرار آن‌ها نیز داشته‌اند.

به باور یک پژوهشگر در زمینه نظام‌های شهری و تمدنی، شهر یکی از سلول‌های تمدن است و باید به‌مثابه یک ورزشکار باشد که پس از انجام تمرین‌های بدن‌سازی و فراهم‌کردن کفش و لباس مناسب، آماده دویدن شود.

در این موقعیت است که می‌تواند به بغل‌دستی‌هایش که همان رقیبان خارجی هستند، نگاه کند و سطح رقابت‌ها را بسنجد. حضور مشهد در جمع کلان‌شهر‌های جهان یا انجمن جهانی متروپلیس، نمونه یکی از فعالیت‌های فراملی این شهر، یعنی حضور در عرصه بین‌الملل است.

حسین احمدی، مشاور پیشین سند چشم‌انداز مشهد و پژوهشگری که در گرفتن نمایندگی متروپلیس برای این شهر نقش اثرگذاری داشته، بر این باور است که اگر با عنوان یک کلان‌شهر بخواهیم وارد رقابت جهانی شویم، باید زیرساخت‌های لازم را به‌وجود بیاوریم.

«برنامه‌محوربودن مدیریت»، «ارتباط‌داشتن چشم‌انداز با برنامه‌های عملیاتی» و «داشتن نظام اطلاعاتی» ازجمله این زیرساخت‌هاست که تا پیش از این مراحل، سخن‌گفتن درباره جهانی‌شدن فقط شعار یا سنگ‌انداختن بدون هدف‌گیری است.

در ادامه، گفت‌وگوی ما با حسین احمدی، پژوهشگر فعال در زمینه نظام‌های شهری و تمدنی را می‌خوانید.

نمونه شهر جهانی

■ می‌دانیم که زیرساخت‌ها یا زمینه‌هایی برای جهانی‌شدن مشهد ضروری است. آیا نمونه عینی در این ارتباط سراغ دارید؟

بله، برخی آیه یأس می‌خوانند و صحبت‌های کارشناسانه برای رسیدن به شهر جهانی را نمی‌پذیرند، اما ما می‌گوییم نمونه این شهر‌ها وجود دارد؛ مثل بارسلون که در مدت ۲۰ سال متحول شد. علت تحول در آنجا حضور شهردار دغدغه‌مند در این زمینه و یک فرد برنامه‌ریز بود.

آن‌ها با چهار برنامه پنج‌ساله توانستند بارسلون را به شهری جهانی تبدیل کنند؛ شهری که از نظر فرهنگی شباهت‌هایی با مشهد دارد؛ بنابراین اگر در جهان این اتفاق افتاده است، پس در اینجا هم می‌توان آن را رقم زد، فقط به قید مدیریتی که اراده انجام این کار را داشته باشد و وجود گروه کارشناس که کار را پشتیبانی کند.

■ به نظر شما شاخص‌های جهان‌شهرشدن چیست و عملکرد مشهد در این زمینه چگونه بوده است؟

با نگاهی به گذشته به این پرسش شما پاسخ می‌دهم. مشهد مثل ایران بخشی از مجموعه جهانی است و همان‌طور که در این میان ایران ارتباطاتی با جهان دارد، مشهد نیز نوع دیگری از این ارتباطات را دارد که بعضی از آن‌ها حتی فراتر از ارتباطات دسته نخست است.

ما در گذشته کوشیده‌ایم ویژگی‌های شهر امام رضا (ع) را در دیپلماسی شهری بزرگ جلوه دهیم و توجه دیگران را به آن جلب کنیم. تا حدودی هم چنین شد، اما متأسفانه ادامه نیافت و برای همین فعالیت‌های بین‌المللی مشهد آن‌طور که باید، پیش نرفت.

■ در سال ۲۰۰۶ جمعی سه‌نفره که شما هم از اعضای آن بودید، به مأموریتی در خارج از کشور رفتید که دستاورد بزرگی برای مشهد داشت؛ دریافت نمایندگی متروپلیس برای مشهد، آن‌هم زودتر از دیگر کلان‌شهر‌های داخلی و خارجی متقاضی. به‌نظر شما آیا این دستاورد تجربه‌شده را می‌توان به‌عنوان الگو یا طرحی ایرانی برای جهانی‌شدن بیان کرد؟

اولین‌بار بود که من چنین مدلی را در سطح جهانی طرح کردم. شاید در آن زمان خودم هم متوجه این طرح نبودم و لطف خدا شامل حال ما شد. واقعیت این است که در کانادا ما وارد مسابقه‌ای شده بودیم که به‌دلیل تمایز در ویژگی‌هایمان ازجمله تکیه بر دانش فلسفه اسلامی، بهتر از دیگران عمل کردیم.

پس باورمان شد که ما هم می‌توانیم به‌دور از تقلید، کاری مفید انجام دهیم. برخلاف اینکه فکر می‌کردیم اگر در دنیا حرف حق بزنیم شنونده‌ای نداریم، همه جذب دیدگاه‌های هیئت ایرانی شدند و زمینه همکاری ایجاد شد و امروز می‌توانیم در سطح جهانی اثرگذار باشیم.

ما در کانادا مدلی ارائه دادیم که غیرایرانی‌ها از آن بیشتر استقبال کردند. چون مشکل روزشان بود. از این‌رو توانستیم پیش از شهر‌های سئول، توکیو، مسکو و نیز تهران که در صف گرفتن این نمایندگی بودند، نمایندگی متروپلیس در مشهد را بگیریم. در آنجا بود که به نتیجه رسیدیم ما در مشهد ظرفیت‌های بالقوه‌ای در موضوع جهانی‌شدن داریم که تاکنون از آن استفاده نکرده‌ایم.

■ با این توضیح، موانع پیش‌روی جهانی‌شدن کدام‌اند؟

شاید نقد من جزیره‌ای عمل‌کردن مدیران باشد. متأسفانه مدیریت بعد از آقای بنی‌هاشمی به‌جای اینکه همین سند چشم‌انداز را ادامه بدهد، از ابتدا یک چشم‌انداز نو نوشت که مفصل‌تر از قبلی بود، درحالی‌که سند چشم‌انداز باید مختصر و مفید باشد و راحت در ذهن‌ها جا بگیرد. این باعث شد سند چشم‌انداز مشهد در حد یک کاغذ باقی بماند. با این همه، بعد از تصویب سند چشم‌انداز، ما به بحث شاخص‌ها وارد شدیم، اما فهمیدیم که نمی‌توانیم شاخص‌ها را از شهر دیگری کپی برداریم.

زیرا شهر‌ها (حتی شهر‌های داخل ایران) به‌دلیل ویژگی‌هایشان با هم تفاوت دارند. اینجا بود که به ظرفیت‌های مشهد پی بردیم. در گام بعدی تهیه‌کردن نرم‌افزاری کاربردی و جامع پیگیری شد تا سرعت‌عمل و هزینه گردآوری و اطلاع‌رسانی شاخص‌ها امکان‌پذیر شود. متأسفانه بازهم از این ایده استقبال نشد و در عمل اتفاقی نیفتاد.

■ رصد شاخص‌های شهری برای شهر چه فایده‌هایی دارد؟

مردم باید بتوانند شاخص‌های شهرشان را ببینند. آن‌ها همان‌طور که از آلودگی هوا باخبر می‌شوند، حق دارند کار‌های فرهنگی هرمحله، میزان همیاری و مشارکت مردم، تعداد اتفاق‌های خوب و بدی که در آنجا می‌افتد و وضعیت جرم و جنایت و... را بدانند.

ما در پروژه رصد شاخص‌های شهری حدود ۲۰۰۰ شاخص برای مشهد استخراج کردیم و قصد داشتیم این شاخص‌ها را به‌صورت نرم‌افزار ارائه بدهیم تا مردم بتوانند شاخص‌های شهرشان را ببینند. این هدفی بود که مدنظر داشتیم، اما شهر‌های دیگر جلو افتادند.

به‌نظر من شهری می‌تواند جهانی شود که زیرساخت‌های لازم را داشته باشد. وقتی این‌ها نباشد، بقیه‌اش می‌شود شعار. زمانی گفته می‌شد گردشگر به شهر ما می‌آید.

بله، درست است، آن‌ها می‌آیند، زیارت می‌روند و سوغات هم می‌خرند و از نظر اقتصادی تأثیر مثبتی برای ما دارند، اما ما چه تأثیر فرهنگی روی آن‌ها می‌گذاریم یا آن‌ها چقدر در فرهنگ ما تأثیر می‌گذارند؟ مسائلی که در شهر می‌گذرد، دنباله‌دار، نظام‌مند، شبکه‌محور و مؤثر بر هم نیست، درحالی‌که یکی از شاخصه‌های جهانی‌شدن این است که باهم کار کنیم و در شهر مشارکت داشته باشیم تا کارهایمان در سطح جهانی مطرح باشد.

این‌ها وقتی نباشد، مثل ساختمانی است که پی آن ساخته نشده، اما ستون‌هایش به پا شده باشد؛ بنابراین به محضی که بار روی آن سوار می‌شود، می‌ریزد.

متأسفانه وقتی با مسئولان درباره لزوم این زیرساخت‌ها صحبت می‌کنیم، پاسخ می‌دهند فرصت و بودجه‌ای برای این موضوع‌ها نیست. بیشتر دنبال مُسکن هستند و این باعث می‌شود مردم بعد از مدتی ناامید و بدبین شوند.

با این‌حال در کنار همه کاستی‌ها، معتقدم ماهی را هر زمان از آب بگیریم، تازه است. با فراهم‌کردن زیرساخت‌ها می‌توان درباره ورود به عرصه‌های جهانی مثل فعالیت در متروپلیس برنامه‌ریزی کنیم و تازه آنجاست که باید بررسی کنیم شهر‌های دیگر چه کار کرده‌اند و ما چگونه می‌توانیم با آن‌ها رقابت کنیم.

زیرساخت‌های جهان‌شهر

■ اگر قرار باشد فرایند یا مراحل جهانی‌شدن را به‌طور دقیق‌تر بدانیم، آن‌ها کدام‌اند؟

نخست لزوم داشتن راهبرد یا چشم‌انداز است، اما همین هم کافی نیست، بلکه به‌دنبال آن، سند چشم‌انداز باید به برنامه‌های عملیاتی متصل شود. پس از آن، همه می‌دانیم بهترین کسانی که می‌توانند به برنامه‌ها نظارت داشته باشند، مردم هستند. از این رو برنامه‌های عملیاتی ابتدا باید با شاخص‌ها ارزیابی شود و دوم اینکه مردم در جریان آن‌ها قرار بگیرند.

اگر مردم متوجه شوند شهر مشهد مشکلش فرهنگی یا نداشتن مشارکت است، دیگر کمتر درخواست آسفالت و ساخت پل می‌کنند. می‌گویند ابتدا باید این مشکل را برطرف کنید.

یا وقتی می‌خواهند به اعضای شورای اسلامی شهر رأی بدهند، نمایندگانی را انتخاب می‌کنند که در زمینه نیاز‌های اولویت‌دار تخصص داشته باشند. اما در وضعیت موجود نمی‌دانند از بین حرف‌های کلی کدام درست و کدام اشتباه است.

■ در این راستا نقش مدیریت‌شهری چه باید باشد؟

مدیریت هم باید «برنامه‌محور» باشد. وقتی مدیریت «برنامه‌محور» نباشد، شما کار خودتان را می‌کنید، من هم کار خودم را پیش می‌برم و همه هم راضی هستیم؛ درحالی‌که در واقعیت اتفاق مثبتی نیفتاده است. به معنای درست‌تر، هزینه کرده‌ایم، اما نتیجه‌ای نگرفته‌ایم.

نکته بعدی نیز نظام اطلاعاتی است. تا چنین نظامی نباشد که شاخص‌ها روی آن قرار بگیرد و زمینه برای تصمیم‌سازی درست را ایجاد کند، فقط دانستن شاخص‌ها اثربخش نمی‌شود. چنین نظام اطلاعاتی باید بدون درز باشد و دست‌کاری نشود.

به‌باور من کلان‌شهر‌ها وقتی به زیرساخت‌ها، شاخص‌ها و بسترسازی مناسب مسلح باشند، تازه برای ورود به عرصه رقابت در سطح جهانی آماده خواهند بود. آنجاست که امکان ارزیابی عینی موضوع ممکن می‌شود. همچنین درمی‌یابند که چه جایگاهی در جهان دارند و برای رسیدن به رتبه بالاتر باید با چه رقیبانی وارد رقابت شوند.

از آنجاکه مقام امام رضا (ع) از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است، با تمسک به ایشان و با تلاشی خالصانه می‌توان در سطح جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.