حسین بیات | شهرآرانیوز؛ صدها سال است که سوز دل زائران راههای دور و مجاوران نزدیک امامِ حریم ملائک پاسبان خراسان در کلمات آهنگین نوا میشوند و در حنجره تارها و دوتارها میگریند تا از بی تابی دلهایی بگویند که شوق حضور دارند.
هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی ایران، در اقدامی تازه به جمع آوری این نواها که محوریت آن امام رضا (ع) است، دست زده و توانسته بخش اعظمی از این تاریخ کهن فرهنگی و هویتی را که در ارتباط مستقیم با خراسان و مشهد است، جمع آوری و حفظ کند.
همین موضوع بهانهای شد تا در سطرهای بعدی با این پژوهشگر از تاریخ شکل گیری آیینها و نواهای رضوی در خراسان و ایران بگوییم.
ترانه براساس ملودی مقامی خراسانی در مدح امامرضا (ع)
گلدستههای روبهرو / مردم همه در آرزو
ا... مدد، ا... مدد / یا خالق یکتا مدد
پروانهها در جستوجو / آیینهها در گفتگو
دلدادهها از راه دور / منزلبهمنزل کوبهکو
پوشیده، چون جان میروی / اندر میان جان من
سرو خرامان منی /ای رونق بستان من
آی، پراتون بسته مباد / دستاتون پر از رنگای شاد
تو آسمون ابر و باد / سرزمین سبز و آباد
کفترای مست و آزاد / آی پراتون خسته، لباتون بسته
صدای دل از کوه نور / عاشق خسته از راه دور
گنبد زرد، سایهسارُم شاهه / زائر چشمش به راهه
یا ثامنالحجج (ع) / یا ثامنالحجج (ع)
بشنوید: ترانه حجت اشرف زاده در مورد امام رضا(ع) + متن | گلدسته های روبرو
برای پاسخ به این پرسش باید نگاهی بیندازیم به یک پرونده بزرگ فرهنگی که با ورود امام رضا (ع) به ایران باز شده است. متأسفانه یکی از چیزهایی که در تاریخ و فرهنگ ما مغفول مانده، توجه به همین موضوع است.
ما همه گرفتاریهای کشورمان را به ورود دشمنان به خاک کشور نسبت میدهیم و از «ورود دشمن» میگوییم، اما از ورودهای مثبت سخنی نمیگوییم و اصلا به آن نپرداخته ایم. ورود حضرت رضا (ع) یعنی تحول و بازشدن یک پرونده جدید فرهنگی.
میدانیم که با ورود حضرت رضا (ع) به ایران، یک تحول فرهنگی صورت گرفته است، اما هیچ وقت نگفته ایم چقدر تحول هنری داشته ایم. ایشان از زمان ورود به خاک ایران تا زمان شهادتشان، منشأ تغییرات فرهنگی بسیاری میشوند و در واقع در خراسان، یک رستاخیز اتفاق میافتد که همه چیز از جمله هنر را تحت تأثیر خود قرار میدهد.
شاعری، چون دعبل خزایی که همسنگ عبید زاکانی است، هنگام حرکت امام، شعری در مدح خصایص خوب پدران امام رضا (ع) میگوید. از همین جا دگرگونیهای ادبی شروع میشود و بدیهی است وقتی شعر گفته شود، چند نفر هم آن را به صدای خوش خواهند خواند.
در آن دوره در فرهنگمان «قاص» داشته ایم، یعنی افرادی که قصه میگفتند. قاصها قصههای حماسی یا داستانهای خاص زندگی ائمه (ع) را میگفتند. در همین دوره، قصههای متعددی درباره زندگی امام روایت و ثبت شده و آن پرونده فرهنگی کم کم بزرگ میشود. از طرفی ایرانیها در آن دوره، مناقب یا شعر مذهبی داشتند که البته به عربی بوده است.
شاعران که شروع به گفتن شعر درباره امام میکنند، شعرها به زبان خوانندگان مذهبی هم میآید و نوا میشود. این گونه است که مناقب خوانان مناقب رضوی را میخوانند.
از قرن ۷ به بعد شاعران بیشتر جرئت رفتن به سمت شعرهای ستایشی رضوی را پیدا میکنند و خوانندگان این شعرها را میخواندند. در کنار سروده شاعران رسمی، مردم هم به سبب علاقه خود، شعرهای عامیانهای میگویند که همه به آواز هستند.
هنوز نمیتوانیم بگوییم «نوای رضوی». اینها بیشتر شعرهایی بوده اند که با آوازهای ایرانی خوانده میشدند و به نوعی شروع شکل گیری نواهای رضوی هستند.
در دوره شاه عباس یک اتفاق مهم رخ داد. او وقتی دید عثمانیها از حکومت خود بر خانه خدا سود اقتصادی میبردند، به دلیل دشمنی با آن ها، دست به حرکتی ابتکاری زد. او گفت درست که خانه خدا در مکه است، اما بهترین انگاره اهل بیت (ع) در مشهد است، پس ما ایشان را محترم بداریم. به همین دلیل، «حج فقرا» را رایج کرد که تا هنوز ادامه دارد. در این دوره به مشهد بیشتر رسیدگی میشود و سفرهای مردم به قصد زیارت امام (ع) رونق میگیرد.
با آمدن مردم به مشهد، چاووش خوانی که پیش ازاین برای مسافران خانه خدا و عتبات عالیات صورت میگرفت، برای زائران رضوی هم انجام میشود. به دنبال آن، چاووش خوانی برای شاه چراغ و حضرت معصومه (س) نیز رواج مییابد.
این گونه است که پرونده رضوی بزرگتر میشود. شعر هم از دوره صفوی شکل دیگری میگیرد و در این دوره نوحه رضوی را هم میشنویم. علاوه بر این در این دوره، گونههای آوازی و لحنهای مختلف نیز شکل میگیرد.
بله. نقش امام رضا (ع) به مرور در فرهنگ ما قوی و قویتر شده است. همین موضوع سبب شده است نغمات هم در همه قالبهای ادبی گسترش پیدا کنند و نغمههای ویژه رضوی شکل بگیرند.
مثلا مادر کرمانج خراسانی، برای فرزندانش لالایی میخواند، در آن لالایی، اگر پسر باشد، آرزو میکند فرزندش غلام حضرت شود. در کنارش شعر توسل به امام رضا (ع) شکل میگیرد. بهترین شکل هنری از نظر ایرانیان نیز، چه به درگاه خدا یا ائمه (ع)، برای توسل شکلهای نیایشی آوازی بوده است.
قبلا از آن، نمونههای آن رواج نداشته است؛ مثلا در یک نمونه میگویند «یا امام رضا (ع) مراد جوانها را بده.» یعنی برای نسل آینده از امام توسل میجویند.
در شعرهای جعفرقلی نمونه اش زیاد است، یا مثلا میگویند «یا امام رضا بیمارها را شفا بده.» سلامتی را برای همه میخواهند. ترکها هم توسلهای خاص خودشان را دارند و جالب اینکه نغمه این توسل خوانی در ظرف دیگری نمیگنجد و فقط برای امام رضا (ع) است.
نمیتوان نغمه توسل خوانی را برای یک کار عاشقانه خواند. مناقب، نغمههای مشترک میگیرند، اما توسلها نه.
در پژوهشی که از سالها پیش شروع شده است و هم اکنون در حال ضبط برخی آثارنمونه آن توسط مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس هستیم، به ۹ شاخه موضوعی رسیدیم که به نیت امام رضا (ع) دو تا در یک بخش ادغام و شد هشت شاخه.
آن مورد ادغام شده «چاووشها و سلام ها» هستند و «توسلها و مددخواهی ها»، «نیایش ها»، «مناقب»، «روایتهای آوازی»، «تعاریف صحن و بارگاه»، «مراثی» و «دوبیتی ها»، باقی این شاخهها را تشکیل میدهند.
نواهای رضوی، دریایی هستند. ما از سراوان بلوچستان تا باجگیران و ارومیه، توسل و سلام داریم، نیایش و ستایش داریم، یا به شعر خانقاه که نگاه میکنیم، میبینیم، حتی بخشی از آن به عنوان تبرک نام امام رضا (ع) به کورههای ذکر دراویش راه یافته است.
در این مجموعه همه جور مرام و مسلک میبینیم. اینجا شیعه و سنی نداریم. همه امام رضایی هستند و او را ستایش میکنند. جدیدا هم قوالی رضوی شروع شده است.
نه. موضوع بیشتر قوالیهای مسلمانان، ستایش خدا و مدح و نکوداشت حضرت محمد (ص) و امام علی (ع) است و به ندرت قوالی با موضوعات دیگر خوانده میشود. مؤسسه آفرینشهای هنری در طرحی ابتکاری، زمینه قوالی رضوی را فراهم کرد؛ اتفاقی که تا پیش ازاین نه در ایران و نه در جایی دیگر نیفتاده بود.
به این ترتیب با دعوت از جمعی از قوالان افغانستان به مشهد و انتخاب اشعار پرمغز رضوی، نخستین قوالیهای رضوی در استودیوی این مؤسسه متولد شدند. خروجی این طرح ابتکاری، ۱۰ قوالی شنیدنی با موضوع رضوی است.
نزدیک به هزارو ۲۰۰ دقیقه ضبط کردیم، اما تعداد دقیقش الان مشخص نیست. در نوبت اول گردآوری و بازخوانی نواهای رضوی، ۸۰ نغمه در آواهای رضوی ایران پیدا کردیم و در این دوره آخر هم ۹۲ نوا گردآوری شد. حدود ۳۰۰ نوا ضبط کرده ایم.
نه، اما جایشان حسابی خالی است. الان زن مذهبی خوان خیلی کم داریم. درگذشته البته خیلی زیاد بوده اند و به آنها «آتو» گفته میشد. الان آتو نداریم. افرادی که هستند، حالت به روزی دارند که نمیتوان به آنها نواخوان قدیمی اطلاق کرد.
بسیار؛ همان طور که فرهنگهای مختلف تفاوت دارد، این آواها هم تفاوت دارند. موسیقی هر قسمت حال و هوای خودش را دارد.
موسیقی نواحی ما همراهی خوبی با مفاهیم رضوی داشته است و دارد. آن چیزی که من حس کردم این است: آنهایی که دورتر هستند، توسل و تضرع و بیان آرزوهایشان خیلی زیباتر است، اما چون در خراسان به بارگاه امام نزدیکتر هستند، مضامین و شکل بیان نیز تفاوت میکند؛ مثلا اینجا روحیه این طور است که میگویند «آقا قربانت بشم»، اما آنجا میگویند «آقا میشه یه روز بیام ببینمت؟»
با این پیشینه، میتوان «موسیقی رضوی» را در ایران تعریف کرد؛ امری که متأسفانه مغفول مانده است. موسیقی رضوی لطافتها و قشنگیهایی دارد که باید معرفی شود. متأسفانه نسبت به موسیقی به ویژه در اینجا حساس هستند.
جلوه مثبت موسیقی در همین نواهای رضوی است. نباید با نفی شاخههای فرهنگی، زمینه استحاله نسل جوان در فرهنگهای غیربومی را فراهم آوریم. ما ضربات سنگینی از همین جا خوردیم.
جوانی که نتواند معنویت موسیقی خودش را بفهمد، میرود دنبال چیزهای ناشایست؛ آنجا دیگر نمیتوانیم بگوییم چرا؛ چون خودمان سبب شده ایم.
جالب است که در مناقب، برخی مناقب محض هستند، یک سری مناقب ضمنی، مثلا یک ترانه عروسی هست، اما وسطش اسم امام میآید و میگوید «ای امام رضا (ع) جوانها را به مراد دلشان برسان!» این خیلی قشنگ است و اثرگذار. ما هم اگر میخواهیم به نوجوانان امروز چیزی از فرهنگ رضوی یاد بدهیم، باید این زوایای پنهان را نشانش بدهیم.
موسیقی رضوی در ایران و در فرهنگ اقوام این کشور است و باید آن را ارج بنهیم. باورهای رضوی مردم فراتر از اندیشه ما هستند و نمیتوان آنها را ندید. با شروین گودرزی که در دفتر مطالعات منطقهای یونسکو فعال است، صحبت میکردیم.
گفتند حاضریم از جمع آوری این نواها و نغمهها حمایت کنیم؛ به این دلیل که نوعی فرهنگ است که ویژه است و مربوط به ایران است. میگفت، چون یک اثر ویژه است و مربوط به شخصیتی محترم در ایران و جهان است، میتواند به عنوان بخشی از میراث معنوی ثبت و ضبط شود.
همین امر باید برای نقاره خوانی اتفاق بیفتد. به باور من، آیین نقاره خانه و صدایش، تنها پرچم صوتی جهان شیعه است که بایستی به ثبت جهانی برسد. نباید به این دلیل که واژه موسیقی برای برخی حساسیت زاست، به آن بی توجه باشیم. ۳ هزار رساله خطی درباره موسیقی ایران در جهان هست که تمامش بعد اسلام نوشته شده و همه هم توسط کسانی که هم علم مذهبی داشتند و هم علم موسیقی.
مثل رسالهای که ابوعلی سینا نوشته است که خودش پیرو حضرت علی (ع) است. رساله میرزا مبینا در قرن ۱۱ از زبان حضرت علی (ع) در تعریف موسیقی جمله آورده است. یا گفتههای امام جعفر صادق (ع) درباره علم ایقاعات هست؛ اینجا میبینیم که بزرگان دینی ما چه علم عظیمی درباره موسیقی دارند.
حرف این است که کلامی را که به عنوان ستایش رضوی بیان شده است، نمیشود حرام شمرد، چون در خدمت تبلیغ دین است.
متأسفانه تعدادی از خوانندگان ارزشمندی که در این مجموعه هنرنمایی کرده بودند، در پروسه جمع آوری و تولید این نواها از دنیا رفته اند.
این گنجینه شفاهی در واقع گوشهای از فرهنگ موسیقی ایران اسلامی است که با تداوم پژوهش، گردآوری و ثبت و ضبط و انتشار قطعات بیشتر، به عنوان میراثی ماندگار برای نسلهای آینده به یادگار خواهد ماند.
ضمن اینکه میتوانیم از ظرفیت موسیقایی عاشیقهای آذربایجان، بکتاشیهای ترکیه، از هنرمندان پاکستان و یکی دو منطقه دیگر استفاده کنیم و آنها را وارد عرصه نواهای رضوی کنیم؛ کوچکترین اثر این اقدام، گسترش فرهنگ رضوی است.