تکتم جاوید - از مسیر راهپلههای خانه پیداست که خانمی در اینجا زندگی میکند که وقت زیادی برایش میگذارد. همه جا تمیز و مرتب و هرچیزی سرجای خودش است. یکجا گلهای زعفران روی پارچهای پهن هستند و در طبقه بالا شیشههای ترشی و مربا را چیده است. «نفیسه عیدی» با رویی خوش به استقبالمان میآید. حواسم هست که گفته بود برای یک آزمون درس میخواند و فرصت کمی برای گفتگو دارد. ساعتی پای صحبتها و دغدغههایش نشستیم. هم از زیباییهای هنر شنیدیم و هم از سختیهای کارکردن یک زن. میگوید: «برخلاف آنچه مسئولان میگویند شرایط برای فعالیت مشاغل خانگی آسان نیست.»
فعالبودن را از خانواده به ارث بردم
۳۳ ساله هستم و لیسانس علوم تربیتی و یک دختر ۷ ساله دارم. تلاش کردن را از خانوادهام به ارث بردم. از دوران راهنمایی تابستانها هیچ وقت بیکار نبودم و مادرم مرا در کلاسی ثبتنام میکرد. تجربهام از کار بیرون مربوط به سال اول ازدواجم بود که مربی مهدکودک بودم و البته تجربه خوشایندی نبود و متوجه شدم که برای این کار ساخته نشدهام.
روزی که پایم به دنیای هنر باز شد
فکر میکنم ماجرای آموختن هنرهای من از ۲ سالگی دخترم شروع شد. تا قبل از آن درگیر بچهداری بودم، اما به طور اتفاقی با کلاسهای فنیوحرفهای آشنا شدم تا سرگرم باشم، اما تا همین امروز رهایش نکردم. طوری که ۷ مدرک فنیوحرفهای در حوزههای مختلف همچون معرق چوب، معرق روکش، زیورآلات چرمی، دوختهای سنتی و آخرین آن هم که نمددوزی بود، گرفتم. درحالیکه هیچ وقت قبل از آن کارهنری نمیکردم و به طور رسمی هیچ هنری را یاد نگرفته بودم.
تجربه نمایشگاهی زیادی دارم
از زمانی که کار هنر را شروع کردم در نمایشگاههای زیادی حاضر بودم. ۲ تا ۳ سال سابقه شرکت در نمایشگاههای توانیابان، گلستان علی (ع)، دانشگاه فردوسی و مدارس را دارم. قیمتهای زیادی هم برای اجاره داشتند. مثلا برای ۳ یا ۴ روز ۳۰۰ یا ۴۰۰ هزارتومان پرداختیم. درحالیکه به اسم حمایت از مشاغل خانگی و زنان خانهدار است، اما در عمل این روش کارکردن سود چندانی ندارد. اما به دلیل شرایط شخصی نمایشگاه را به سالی یکبار محدود کردم آن هم عیدها شرکت میکنم.
دخترم اولین مشتری کارهایم است
همسرم مخالفتی با کارکردن ندارد، اما تشویقم هم نمیکند، چون ترجیح میدهد در خانه باشم. به همین دلیل کارهایی که دوست داشتم را یاد گرفتم و انجام میدهم، اما دخترم عاشق کارهایم است و هرچیزی درست میکنم اول بهترینش را برای خودش برمیدارد. هرچیزی را در مغازهای ببیند، میخواهد برایش درست کنم. مدتهاست که برایش اسباببازی و لباس نخریدم. کارهایم را دوست دارد و به همه میگوید مادرم هنرمند است.
هنر درآمدزاست، اما شرط دارد
از قدیم گفتند از هنر پول درنمیآید، اما من برخلاف آن فکر میکنم. با همان هنر دست میشود، خیلی درآمدزایی کرد به شرطی که تمام وقت و انرژی و سرمایه خود را پای آن بگذارید. اگر بخواهید به کسی تکیه نکنید میتوانید با هنر مستقل باشید. هنر اعتیاد دارد و هرچقدر دنبالش بروید، بیشتر علاقهمند میشوید. زیورآلات رزینی و عروسک روسی درست میکنم که بعدها یادگرفتم. یعنی هرچقدر پیش بروید، بیشتر درگیر هنر میشوید.
وامگرفتن درآمد ثابت میخواهد
یکی از مشکلات کسانی که میخواهند به عنوان یک شغل خانگی کارکنند گرفتن وام و سرمایه اولیه است. اول میپرسند درآمد ثابت دارید؟ میگوییم بله، ولی ثابت نیست. دومین مشکل این است که میگویند از مکانی که آموزش میدهید معرفینامه بیاورید و از آنسو شهرداری هیچ گواهی و تأییدیهای در اینباره به ما نمیدهد. من در نمایشگاه با خانمهایی آشنا شدم که خیلی هنرهای بیشتری و زندگی سختی هم داشتند که معطل همین درآمد بود، اما نمیتوانستند وام بگیرند و کاری شروع کنند.
مشکلات کارکردن در خانه
اگر همه زیباییهای کار هنری را کنار بگذاریم، باز هم مشکلات زیاد است به عنوان نمونه هنوز خیلیها برای هنردست ارزشی قائل نیستند. چوب را برای خودم درست میکردم و قصدم نمایشگاه بود که وقتی برگزار نشد آن را کنار گذاشتم. خودم به درست کردن نمد علاقه داشتم، اما در بازار میزان علاقهمندی به آن کم است و سفارشها اندک هستند. به همین سبب برای شرکت در نمایشگاه یا فروش، زیورآلات کارکردم. زیورآلات را هم به نمایشگاهها میبردم که هم حمل و نقل آن راحت بود و هم به خوبی فروش میرفت. استادی داشتم که میگفت ارزش کار خودت را بدان و آن را ارزان نفروش! من هم در این سالها سعی کردم کمتر کار کنم، اما به شکلی باشد که دوست دارم.