کارگردان: امید شمس
فیلمنامه: امید شمس، علی سرآهنگ، بهمن ارک
تهیهکننده: امیر بنان
خلاصه داستان: پروانه دختری جوان که در مغازهای کار میکند و درگیر ماجرای عاشقانهی عجیبی با فرهاد میشود. این عشق زندگی او و فرهاد را تحتتاثیر قرار میدهد.
بازیگران: پریناز ایزدیار، هوتن شکیبا، رویا تیموریان، ریما رامینفر، سیاوش چراغیپور، نادر فلاح، جواد قامتی، ایمان شمس و امیر حسین بیات
این فیلم داستان رمانتیکی دارد و درباره یک معلم زبان در زندان و دخترعطاری در پایین شهر است. حدود سه سال پیش مستندی را با علی سرآهنگ در زندان کار کردم؛ در زندانهای مختلف با زندانیها مصاحبه کردیم و در زندان کچویی با خانمی گفتگو کردیم که سوژه «ملاقات خصوصی» از بین آنها پیدا شد. فیلمنامه را با علی سرآهنگ و بهمن ارگ نوشتیم و بعد ساخت آن را کلید زدیم. در ابتدا قرار بود تنها نویسنده کار باشم، اما بعدا پیشنهاد کارگردانی نیز به من داده شد. حدود یک سال دنبال تهیهکننده بودم و درنهایت فیلمنامه را برای امیر بنان فرستادم و او خوشش آمد. بهنظرم فیلمنامه آن قدر جذابیت داشت که تهیهکننده جذب آن شود ... ما سینمای بلند را تجربه نکرده بودیم و فیلم «پوست» این امکان را میسر کرد که با سختی کار در سینمای بلند آشنا شویم و فضای حرفهایتری را تجربه کنیم؛ تجربه آن فیلم باعث شد برای ساخت این فیلم پیش زمینهای داشته باشیم. (مرکز اطلاعرسانی روابطعمومی چهلمین جشنواره فیلم فجر)
پریناز ایزدیار از ابتدا مدنظر بودند و با هوتن شکیبا نیز یک بار صحبت کردیم، اما سرکار بود و به همین دلیل گزینههای دیگر را بررسی کردیم، ولی نزدیک به نوروز ۱۴۰۰ بودیم که وقتی دوباره با او صحبت کردیم، او هم به کار اضافه شد؛ بنابراین این گزینههای بازیگری را مدنظر داشتم. البته سال گذشته که قرار بود کار را کلید بزنیم، قرار بود آقای پارسا پیروزفر و خانم سارا بهرامی بازیگر فیلم باشند، اما وقتی یک سال گذشت و تهیه کننده کار و شرایط کاری به واسطه کرونا تغییر کرد، مجبور شدیم کار را کنسل کنیم و در تولید جدید، عوامل و کست همگی تغییر کردند. (پانا)
فیلم مدام آدم را امیدوار و بعد ناامید میکند. حال و هوای فیلم میان یک قصهی رمانتیک جوانانه و یک فیلم ریالیستی به شیوهی سعید روستایی (یا «مغزهای کوچک زنگ زده»و «شنای پروانه») در نوسان است و تا نیمه (بخشی به لطف درخشش پریناز ایزدیار و بخشی دیگر به دلیل تسلط در فضاسازی زندان) موفق میشود میان این دو مایه تعادل ایجاد کند. کنجکاوی اصلی این بود که با این دو مایه اینقدر متفاوت چه میخواهد بکند. متاسفانه در یکسوم پایانی با رویکرد کاملا بلاتکلیف نسبت شخصیتها، و اغتشاش در لحن و سبک، این تعادل از میان میرود و چیزی که قربانی میشود هویت شخصیتهاست. (امیدوارم بعد از جشنواره با بازنگری در تدوین این اغتشاش کاهش پیدا کند). درمجموع «ملاقات خصوصی» به عنوان فیلم اول (چه در صحنهپردازی و چه فضاسازی و بازی گرفتن) قابل قبول است ولی چیزی که آدم را نگران میکند عدم تعادل در قصهگویی و شخصیتپردازیست (که البته مشکل بسیاری از فیلمهای ریالیستی این سالهاست)
نگاهی به فیلم «ملاقات خصوصی» | عاشقی و شیدایی
چرا «ملاقات خصوصی» یکی از فیلمهای محبوب مردم در جشنواره چهلم است؟
تجربه حضور هوتن شکیبا در زندان + فیلم