گزارشی از وضعیت سرویسهای اینترنتی بومی در دوران قطع دسترسی به اینترنت بینالملل
علیرضا وفایی نیا | در ۱۰ روز گذشته گرانشدن قیمت بنزین و اعتراضهایی که بهدنبال آن اتفاق افتاد، مهمترین خبر کشورمان بود و شاهد واکنشهای مختلفی به این موضوع بودیم. در حاشیه این اتفاقها از ۲۵آبان دسترسی تمام کاربران کشورمان به اینترنت بینالملل قطع شد و مشکلات فراوانی برای مردم در این زمینه به وجود آمد. دسترسینداشتن به موتور جستوجوگر گوگل، شبکههای اجتماعی مختلف مانند اینستاگرام و واتساپ، ایمیل و حتی بسیاری از سایتهای ایرانی که سرورهایشان خارج از ایران است را میتوان تنها بخشی از مشکلات بهوجودآمده برای کاربران در این مدت به شمار آورد. خوشبختانه از شنبه محدودیتها کمکم در حال برداشته شدن است و کاربران بار دیگر میتوانند به اینترنت جهانی دسترسی پیدا کنند. اما در ۱۰ روزی که اتصال به شبکه جهانی امکان پذیر نبود خیلی از کاربران برای برطرفکردن نیازهای ضروری خود به استفاده از سرویسهای بومی مانند موتورهای جستوجو یا پیامرسانهای ایرانی روی آوردند. هجوم ناگهانی کاربران به این سرویسها را میتوان بهمنزله آزمونی برای آنها به حساب آورد تا ببینیم آیا این برنامهها در غیاب نمونههای بینالمللی میتوانند جوابگوی نیاز کاربران باشند یا نه. آزمونی که در این مدت، بعضی برنامهها از آن سربلند بیرون آمدند و بعضی دیگر عملکرد ناامیدکنندهای از خود نشان دادند.
پای موتورهای جستوجوی بومی در گِل
موتور جستوجوی گوگل را میتوان دروازه ورود خیلی از کاربران به وبسایتهای اینترنتی دانست. اما در هفته گذشته و با ناممکنشدن دسترسی به این وبسایت، نام دو موتور جستوجوی فارسی دربین مردم بیشتر از قبل شنیده میشد.
«پارسیجو» و «یوز» دو پروژه معروفتر برای تولید موتور جستوجوی ملی هستند و سالهاست اقدامات مختلفی برای توسعه آنها انجام شده است. اما بدون تعارف باید گفت اگر با ورود به آنها توقع عملکردی مانند موتور جستوجوی گوگل را دارید، سخت در اشتباهید. زیرساختهای این دو موتور جستوجوی بومی بهقدری بیکیفیت و محدود است که با ورود حجم بیشتری از کاربران به آنها در هفته گذشته، خیلی از مواقع توان پاسخگویی نداشت و اصلا صفحه سایتشان بالا نمیآمد. البته بالاآمدن صفحه این سایتها هم کمک زیادی به کاربران نمیکرد. چون معمولا نتایجی که پساز جستوجوی یک کلمه در این برنامهها مشاهده میکردید، صرفا به لینکهایی از ویکیپدیا یا نتایج غیرمرتبط محدود میشد. اگر هم از بخت بد، برای پیداکردن عکس یا سایر محتواهای غیرمتنی بهسراغ این موتورهای جستوجو میرفتید کلا با همان چند نتیجه محدود و غیرمرتبط هم روبهرو نمیشدید. پس بهجرئت میتوان گفت موتورهای جستوجوی بومی از نظر کیفیت در هفته گذشته نمره مردودی گرفتند.
پیامرسانهای بومی هنوز در ابتدای راه
سروش، گپ، ایتا و آیگپ تعدادی از پیامرسانهای بومی بودند که در هفته گذشته مورداقبال مردم قرار گرفتند. در روزهای گذشته، کاربرانی که امکان دسترسی به پیامرسانهای جهانی مثل واتساپ و تلگرام از آنها سلب شده بود، برای ارتباط با دوستان و رد و بدل کردن فایلهای موردنیازشان به پیامرسانهای بومی روی آوردند. بااینکه عملکرد این پیامرسانها بهاندازه موتورهای جستوجوی بومی غیرقابل قبول نیست، این برنامهها هم ظرفیت پذیرش کاربرانی را که در این هفته به آنها مراجعه کردند، نداشتند و در بعضی موارد خدماترسانی آنها به کاربران مختل میشد. حتی جالب است بدانید در لحظه تنظیم این گزارش، پیامرسان سروش، انتشار برنامه خود در کافهبازار را متوقف کرده است تا کاربران بیشتری این پیامرسان را نصب نکنند. مهدی انجیدنی، مدیرعامل پیامرسان «گپ»، بخشی از چالشهای پیامرسانهای بومی را مربوطبه مشکلات موجود در زیرساختهای اینترنت ملی عنوان کرد. اما میثم عسگری، مدیرعامل پیامرسان «آیگپ»، زیادشدن ثبت نام کاربران در این برنامهها را مشکل اصلی قطع و وصلشدن آنها دانست. شاید نتوان در این آزمون یکهفتهای کلا پیامرسانهای بومی را ردشده دانست، اما بیشک هنوز باید خیلی توسعه پیدا کنند تا بتوانند ادعای رقابت با پیامرسانهای جهانی را داشته باشند.
ایمیل ایرانی، نیازمند فراگیر شدن
تا قبل از قطعشدن اینترنت بینالمللی در ابتدای هفته پیش، احتمالا خیلی از افراد حتی نام سرویسهای ایمیل «چاپار» و «میلفا» را نشنیده بودند. ولی با قطع دسترسی به سرویسهای جهانی مانند ایمیل گوگل، کاربرانی که نیاز به ارسال ایمیل داشتند، چارهای بهجز ثبتنام در ایمیلهای بومی نداشتند. در این شرایط، سامانه «چاپار» از معدود سرویسهای ایمیلی بومی بود که توانست تاحدی کارراهانداز باشد و ایمیلهای شما را به دیگر کاربران بفرستد و از سوی آنها هم ایمیل دریافت کند.
«میلفا» هم دیگر سرویس ایمیل ایرانی بوده که از سال۸۸ کار خود را آغاز کرده است. البته تعداد افرادی که در این یک هفته برای ارسال فایل یا متن به سرویسهای ایمیل رو آوردند کمتر از پیامرسانها بود و همین مسئله باعث شد ایمیلهای ایرانی مشکل زیادی برای ارائه خدمات به کاربران تازه نداشته باشند. اما مشکل کار با این سرویسها فراگیر نبودن آنهاست؛ مثلا در شرایط فعلی اگر شما بخواهید یک فایل را برای یک نفر ایمیل کنید، حتما او هم باید در این سرویسهای ایمیل ثبتنام کرده و اکانت داشته باشد. همین مسئله معمولا باعث میشود کاربران برای فرستادن فایل برای بقیه، بهدنبال راههای دیگری بهجز ثبتنام در ایمیل بومی باشند.
مسیریابهای بومی، سربلند در آزمون کاربران
در این روزهای پرترافیک و با شرایط نامساعد جوی، داشتن یک نرمافزار برای مسیریابی الزامی به نظر میرسد. الان که «ویز» و «گوگلمپس» در دسترس نیستند، دو مسیریاب ایرانی «بلد» و «نشان» میتوانند هم مسیریابی کنند و هم ترافیک زنده را روی نقشه به شما نشان دهند. مسیریاب بلد جدا از اینکه میتواند مسیریابی با ماشین شخصی را به کاربر نمایش دهد، راهنمایی مسیریابی با حملونقل عمومی را نیز به کاربران ارائه میدهد که در روزهای پرترافیک و با گرانی بنزین، شاید این قابلیت بیش از پیش به چشم آید. مسیریاب نشان، دیگر برنامهای است که این روزها فعال است و میتواند جدا از مسیریابی و نشاندادن ترافیک، دسترسی سریع به مکانهایی نظیر پمپ بنزین و بانک را به کاربر ارائه دهد تا دربین ترافیک و شلوغی، زودتر به این مکانها دسترسی پیدا کنید. هردو این نرمافزارها ترافیک زنده را نیز نمایش میدهند؛ قابلیتی که برای کاربران بسیاری که با خودرو شخصی در شهر تردد میکنند، بسیار مهم است. درست است که شاید در مقایسه با مسیریابهای بزرگ بینالمللی مانند ویز، مسیریابهای ایرانی در بعضی موارد، امکانات کمتری داشته باشند، اما درمجموع هیچ نکته آزاردهندهای در استفاده از آنها نمیتوان پیدا کرد. باید گفت این برنامهها در نبود مسیریابهای بینالمللی، بهخوبی توانستهاند نیازهای کاربران کشور به یک برنامه مسیریاب را پاسخ دهند و از این آزمون یکهفتهای کاملا سربلند بیرون آمدهاند.