صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

ادای دِین به حکیم توس | نگاهی به نمایش «فردوسی» از تاجیکستان

  • کد خبر: ۹۹۶۱۴
  • ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۱:۴۸
علیرضا حیدری- روزنامه نگار

نمایش «فردوسی» کاری از یک گروه تاجیکستانی، امسال در بخش بین الملل جشنواره تئاتر فجر به روی صحنه رفت که خوشبختانه با اقدام خوب مدیران فرهنگی و شهری مشهد، اجرایی هم در مشهد داشت. به این نمایش از دو زاویه باید نگاه کرد.

اول اینکه بدانیم هم زبانان ما در تاجیکستان بسیار به فردوسی علاقه‌مند هستند و در سفری که چند سال پیش به این کشور داشتم به خوبی به علاقه واقعی آن‌ها پی بردم.

از اینکه نام‌های فرزندانشان را از نام‌های شاهنامه انتخاب می‌کنند تا نصب چندین پیکره بزرگ در دوشنبه و خجند و نکته جالب‌تر تقسیم شهر دوشنبه به نام چند شاعر از جمله فردوسی و خلاصه اینکه از سراینده شاهنامه به عنوان «بابا فردوسی» یاد می‌کردند، خود گواه این علاقه بود.

بی گمان تولید و اجرای نمایش «فردوسی» هم یکی از این نشانه هاست و از توجه آن‌ها به حکیم توس حکایت می‌کند. بنابراین، اصل این اجرا، فارغ از ضعف و قوت هایش اتفاقی درخورتوجه است و جا دارد هنرمندان ما و به ویژه مشهدی‌ها هم دست کم سالی یک اثر ارزشمند درباره فردوسی و شاهنامه روی صحنه ببرند. ظرفیت نمایشی شاهنامه و شخصیت فردوسی کم نیست و فقط همتی می‌طلبد.

از زاویه دوم؛ توجه به خود نمایش دربرگیرنده نکته‌های مثبت و منفی است. موضوع این نمایش شخص فردوسی بود و سرایش شاهنامه. خوب می‌دانیم که در اطراف زندگی و شخصیت مفاخر علمی و ادبی، همیشه افسانه‌های زیادی ساخته شده است.

ماجرایی که این نمایش دنبال کرد، یعنی موضوع اهدای شاهنامه به سلطان محمود هم بی پیرایه از این افسانه‌ها نیست. تا جایی که گفته اند، فردوسی برای تهیه جهیزیه دخترش در سن ۷۰ سالگی ناچار شاهنامه را به سلطان محمود غزنوی پیشکش کرد و، چون صله خوبی دریافت نکرد، با دشنام گویی به سلطان از دربار او گریخت و پس از مدتی پنهانی زندگی کردن و فرار، سرانجام درگذشت، هنگام دفن او فرستادگان شاه برایش صله آورده بودند که در حکم نوشدارو بعد از مرگ سهراب بود و دخترش هم از پذیرفتن آن سر باز زد که در چگونگی و کیفیت این داستان تردید است.

تکیه داستان این نمایش بیشتر بر روایت نظامی عروضی در «چهارمقاله» بود و البته سعی کرده بود با پاره‌ای افزودنی‌ها از جمله گفتگو‌هایی که بین فردوسی و درباریان و سلطان محمود و فرد عرب زبان گنجانده شده، روایت را به سمت و سویی که نویسنده و کارگردان دنبال می‌کردند ببرد.

نکته جالب در این گفتگو‌ها تکیه فردوسی بر مسلمان بودن، فارغ از مذهب بود و دفاعی که تکیه اش بر ابعاد انسانی و ایرانی و اسلامی بود و اینکه هویت ایرانی و زنده شدن زبان فارسی را براساس خواست خود و نیاز فرهنگی و تاریخی ملت ایران سروده است. پافشاری او در عین رعایت ادب و متانت و فروتنی بر اینکه هدفش انسانی و فرهنگی و تاریخی بوده است، از نقطه‌های قوت نمایش بود.

نشاندن شخصیت‌های تاریخی و درباری همچون، خواجه احمد حسن کاتب، علی دیلم، حیی قتیبه و دیگران و البته با طراحی لباسی که خوب از کار درآمده بود، فضای نمایش را جذاب‌تر کرده بود. شیرینی زبان تاجیکی برای مخاطب ایرانی هم نکته‌ای است که نباید از آن گذشت.

طراحی صحنه گرچه ساده بود، اما توانسته بود در بستر نمایش معنا بدهد.

در کل باید از اجرای چنین نمایش‌هایی استقبال کرد و دست کم سه کشور ایران و تاجیکستان و افغانستان، با ساخت و تولید آثار هنری و نمایشی و اجرای آن در کشور‌های هم زبان، راه‌هایی برای تبادل فرهنگی بگشایند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.