صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

پر شویم ما از صفات آفتاب

  • کد خبر: ۱۰۰۰۷۷
  • ۰۴ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۲:۳۳
غلامرضا بنی اسدی - روزنامه نگار

هرچه در شعاع آفتاب قرار گیرد، از آن بهره‌مند خواهد شد. اثر مجالست این است، چه رسد به موانست. همین است که مولوی به معرفت می‌گوید: «همچو سنگی کاو شود کل لعل ناب/ پر شود او از صفات آفتاب».

به این صفات متصف شدن است که ارزش افزوده ایجاد می‌کند برای مجاورت آفتاب، والا کور را چه بهره از روشنا؟ نسبت ما با امام رضا (ع) هم در این ساحت باید شکل بگیرد. در شعاع انوار بی غروب حضرت شمس الشموس است که باید راه را بیابیم، خود را ببینیم و او را.

حتی در برابر کسانی که می‌گویند مگر امام رضا (ع) را می‌بینید که در مسیر‌های رو به حرم، دست بر سینه دارید و سلام می‌دهید، مگر هست و مگر می‌شنود، باید به معرفتی برسیم که بگوییم ما با امام رضا (ع) دیگران را هم می‌بینیم. «اشهد انک تسمع کلامی و ترد سلامی» را برایشان چنان ترجمه کنیم که بدانند ما جز او نمی‌بینیم. جز حجت خدا نمی‌خوانیم.

اصل این است و دیگر هرچه هست، باید ذیل این اصل دارای معنا شود؛ والا تهی خواهد ماند، حتی اگر از همه چیز لبریز شود. مشهدی هم یعنی این. یعنی چشمه‌ای جاری شده از سرزمین آفتاب. یعنی کوزه‌ای که مالامال است از شهد شکرین فرهنگ رضوی.

جز این باشد، مشهدی نیست، حتی اگر بر این جغرافیا زاده شود و بمیرد. مشهدی باید از جنس شهود باشد تا به هرجا پا گذاشت، مردم شاهد تجلی زیبایی‌ها و فوران معارف باشند. به هرسو که روکرد، با اشتیاق چشم در چشمش شوند و نور امام رضا (ع) ببینند.

عطر او را استشمام کنند. با او به درک تازه‌ای از معرفت برسند. او را سفیر حجت خدا ببینند و با او راه را نشانه گذاری کنند. اهل مشهد، درست به اندازه‌ای می‌تواند خود را مشهدی بداند که در معارف عملی رضوی به شهود رسیده باشد. فاصله از این حوزه، او را از مشهدی بودن دور می‌کند، حتی اگر شناسنامه اش جداندرجد، صادره از ارض اقدس باشد.

بایستگی‌ای این گونه از ما و تکلیف ما که پایتخت نشین معنویت هستیم، اما مسئولان نیز شکرانه‌ای سنگین بر شانه و تکلیفی بزرگ برعهده دارند تا حق «پایتخت معنوی ایران» را ادا کنند. نمی‌شود به سخن، مشهد را بزرگ داشت و از امام رضا (ع) گفت، اما در عرصه عمل، آن را در شمار شهر‌های دیگر آورد.

اینجا شهر امام رضا (ع) است و متناسب با ظرفیت‌هایی که دارد و رسالتی که برایش تقویم سازی شده است و وظایفی که باید به عهده بگیرد، باید در برنامه ریزی ها، اختصاص اعتبارات و... بدان توجه شود.

اینجا باید مرکز تولید فکر و فرهنگ باشد. باید از مشهد روشنایی، معرفت دینی و معارف رضوی به همه جا برسد و این می‌طلبد که امکانات اینجا متمرکز و ظرفیت‌ها فعال و همه چیز برای بسط و نشر معارف فراهم شود. سوغات مشهد که صرفا نبات و زعفران و حتی مهر و تسبیح نیست، بلکه برنامه چگونه رضوی شدن است؛ چیزی که مثل هوا برای زندگی لازم است.

مگر بی اکسیژن می‌توان زیست که زندگی بدون معرفت رضوی را بتوان تصور کرد؟ نمی‌شود. این گونه بودن عین مردگی است، حتی اگر دیگران اسمش را زندگی بگذارند. مشهد را باید در اندازه‌ای دید که توقع داریم زندگی ما امام رضایی بشود. عمل می‌خواهد این.

فقط هم به دعا، کار‌ها به سامان نمی‌رسد، چه رسد به «ادعا». مشهد را کلان ببینید و مشهدی‌ها هم برای تحقق رسالت بزرگ خود، بکوشند. این گونه است که می‌توانیم با شکرانه وجود امام رضا (ع) در میان خود، به روزگاری برسیم که هر روزش بهتر از دیروز بشود.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.