سحر نیکوعقیده | شهرآرانیوز؛ همه اهالی روضهخوانی پرسوز و گداز او را میشناسند و بارها و بارها همراه صدای سوزناکش عزاداری کردهاند. صدایی که به اعتقاد آنها نظر کرده اهل بیت (ع) است و سالهاست جز برای این خاندان نخوانده است. خودش هم معتقد است که با نظر و لطف ائمه اطهار (ع) بوده که قدم در این مسیر گذاشته است. حسن اکبری متولد سال ١٣٦٣ متولد روستای خیرآباد، حالا ساکن خانهای کوچک است در دل کوچهپسکوچههای محله اروند.
خانهای کوچک که هر سال ماه رمضانها تبدیل به محفل قرآنی ومعنوی جمع و جور میشود. اهالی اینجا میآیند و از روز اول تا شب سیام ماه رمضان قرآن میخوانند. حسن آقا علاوهبر روضهخوانی و مداحی، مؤسس و سرپرست مجمعالذاکرین متوسلین به حضرت ابالفضل (ع) هم هست. او در این مجمع به افراد مداحی را آموزش میدهد. چند سالی هم هست که مداح حرم امام رضا (ع) شده و شبهای ماه رمضان تا سحر صدای او توی صحنها میپیچد.
سالها پیش وقتی که هنوز ۱۰ سال بیشتر نداشته در یکی از شبهای ماه رمضان مسیر زندگیاش برای همیشه تغییر میکند. به پیشنهاد پسرعمویش در جلسات قرآنخوانی ماه رمضان شرکت میکنند. این جلسات در مسجد بلال، تنها مسجد روستای خیرآباد برگزار میشده.
او هم از همان روز اول پایه ثابت این برنامه میشود: شب اول بسما... را نمیتوانستم درست بخوانم. اما آنقدر علاقهمند شده بودم که تا شب سیام خیلی از سورهها را از بر شدم!
علاقه او به قرائت قرآن بیشتر میشود و قرآنخوانی را خودآموز ادامه میدهد. یکی دو سال بعد هم در مسابقات قرآنی که بین روستاهای اطراف برگزار شده شرکت میکند و موفق به کسب مقام سوم میشود.
سالهای خدمت سربازی به فکر مداحی میافتد، وقتی که دوستان و اطرافیانش از صدای گرم و گیرایش تعریف و اصرار میکنند که برایشان مداحی بخواند. آنجا برای اولین بار اینکار را تجربه میکند. حوالی سالهای ٧٣ بعد از گذران دوره خدمت از روستا به شهر میرود و در مجامع مختلف شرکت میکند تا چم و خم مداحی را یاد بگیرد: هر روز صبح تا شب کنار پدر به کار کشاورزی و دامداری مشغول بودم. غروب که میشد موتورم را برمیداشتم و میزدم به دل جاده. ۲۰ کیلومتر مسافت را توی سرما و گرما طی میکردم تا به شهر برسم. آن موقع در شهرک شهید رجایی جلسات مختلفی برگزار میشد. یکی از آنها جلسات مجمعالذاکرین متوسلین به حضرت رقیه (س) بود که سرپرست آن حاج حسن احمدی بود. من پایه ثابت این محفل شدم و چم و خم مداحی و روضهخوانی را همان جا یاد گرفتم.
ازدواج که میکند پابند مشهدالرضا (ع) میشود. خانهای کوچک را در محله اروند اجاره میکند. خانهای که از همان ابتدا تبدیل به محفل معنوی کوچک اهالی میشود و به هر بهانه و مناسبتی اینجا مراسم مذهبی برگزار و روضهخوانی میکند. سال ٨٨ مجمعالذاکرین متوسلین به حضرت ابوالفضل (ع) را در همین خانه کوچک تشکیل میدهد. مجمعی که آن سالهای اول کلی شرکتکننده داشته.
تا پیش از شیوع کرونا و تعطیلی گردهماییها از محلههای دور و نزدیک و حتی از روستاهای اطراف برای شرکت در جلسات مجمع به این خانه میآمدند: یکی دو نفر از وکیلآباد میآمدند، دو سه نفر هم از قاسمآباد. چند نفر هم بودند که هر هفته از فریمان، رشتخوار و سرخس به شهر میآمدند تا در جلسات چهارشنبه شبهای مجمع شرکت کنند.
جلسات مجمع در شبهای ماه رمضان، اما حال و هوای دیگری داشت. حسن آقا میگوید: ۳۰ شب ماه رمضان فقط قرآنخوانی داشتیم. هر جزء را که میخواندیم همزمان نکات ریز و درشت قرائت را هم میگفتیم. ایراد کار شرکتکنندهها را هم میگرفتیم. طوری که تا شب ۳۰ ماه رمضان همه کلی پیشرفت میکردند و حرفهای میشدند.
تجربهها، خاطرات و فعالیتهای حسن اکبری تمامی ندارد. به هر مسجد و خانه این منطقه پا گذاشته و روضه خوانده است: مسجد دوازده امام، مسجد جواد الرضا (ع)، مجتمع، ولی عصر (عج) در خیابان شهید خوش سیما و... او حتی در مساجد شهرها و روستاهای اطراف هم برنامه داشته. این روضهخوان اهل بیت (ع) از سال ٨٨ خادم امامزاده یحیی در سرخس هم هست و به مناسبتهای مختلف آنجا مراسم مذهبی مختلف برگزار کرده است. او تمام عمرش را صرف مدحخوانی اهل بیت (ع) کرده است، کاری که عاشقانه دوستش دارد. میگوید که دلش میخواهد تا عمر دارد روضهخوان اهل بیت (ع) باشد.
حول و حوش سالهای٩٠ درست در شب میلاد امام حسن (ع) به جلسهای کوچک و خانگی در خیابان چمن میرود. همین که شروع میکند به خواندن همه سکوت میکنند و مجذوب صدای او میشوند. خادم حرمی که در جمع حضور داشته به او پیشنهاد میدهد که برای مداحی در بارگاه منور رضوی درخواست بدهد.
او روز بعد یک کاست از مداحیهایش را به حرم میبرد. کمی بعد با او تماس میگیرند و خبر قبولی درخواستش را میدهند. او حالا خاطرات زیادی از مداحی و مناجاتخوانی در حرم امام رضا (ع) دارد. اما شیرینترین خاطراتش مربوط میشود به شبهای ماه رمضان: شبها تا سحر روی پشت بام یکی از صحنها مناجات میخواندم، زائران هم جمع میشدند و با جان و دل گوش میدادند.
حسن اکبری از تجربه روضهخوانی در حرم امام رضا (ع) میگوید. اینکه زائران امام رضا (ع) با دل شکسته و چشم اشکبار به دیدن معشوق میآیند. حس و حالشان عجیب است و همه اینها باعث میشود که بهترین شنونده روضههای او باشند و با جان و دل و با چشمتر به تک تک واژهها گوش سپارند.
او از حس و حال خوبش میگوید وقتی که در حرم امام رضا (ع) روضه میخواند: خواندن در حرم با خواندن در جمعها و محافل دیگر زمین تا آسمان فرق دارد. چراکه صاحب آن عزا شخصی بزرگوار است. شخصی که در تک تک لحظات حس میکنم به صدایم گوش میدهد.
او معمولا اشعار روضهها را از شبکههای اجتماعی و منابع معتبر انتخاب میکند، اما برای انتخاب اشعار رضوی وسواس بیشتری به خرج میدهد.