امید حسینی نژاد | شهرآرانیوز - مسلمانان از سدههای نخست اسلامی با وجود اختلافهای عقیدتی به گونهای مسالمت آمیز با یکدیگر زندگی میکردند. در قرنهای نخست اسلامی این رواداری درمیان مذاهب اسلامی وجود داشت، اما برخی قدرتهای حاکم برای از بین بردن این وحدت تلاشهایی کردند. حکومت اموی در دوره اقتدار خود فشارهای زیادی بر شیعیان وارد ساخت تا امنیت اجتماعی و سیاسی این گروه را برهم زند. در دوره عباسیان این فشارها کمتر شد، اما با گذر از دوران ابتدایی خلافت عباسیان فشارها دوباره بر امامان (ع) و شیعیان شروع شد.
در دوران زندگی امام رضا (ع) ارتباط اهل سنت با ایشان بسیار زیاد بود؛ به گونهای که آنها برای انجام پرسشهای اعتقادی و دینی به نزد امام میآمدند و پاسخهای خود را دریافت میکردند. این رواداری امام تا آنجا بود که در بدو ورود ایشان به شهر بزرگ نیشابور که جمعیت بیشتر آنجا را اهل سنت تشکیل داده بود، از ایشان خواستند تا حدیثی از پدران خود برای آن جمعیت چندهزار نفری نقل کنند. امام رضا (ع) با نقل حدیث مشهور سلسله الذهب نکاتی عمیق را به پیروان خود آموختند؛ اینکه وحدت مسلمانان حول محور توحید بسیار مهم است و مسلمانان باید خود را از درگیریهای درون فرقهای دور کنند.
این ارتباط بین اهل سنت و شیعه همیشه دچار فراز و نشیبهای بسیاری بوده است، به گونهای که گاهی میان این دو گروه تشنجهایی صورت گرفته و اتفاقاتی تلخ رخ داده است. علمای شیعه در طول تاریخ تمدن اسلامی همیشه به دنبال حفظ وحدت میان شیعه و اهل سنت بوده اند. روحانیت همیشه جلودار این جبهه مهم فرهنگی بوده است و تمام تلاش خود را برای رسیدن به این مطلوب صرف کرده است.
پس از اشغال فلسطین توسط انگلیس و صهیونیست ها، در سالهای پس از جنگ جهانی اول و دوم و شکست عربها از اسرائیل، خطر تسلط اسرائیل بر کشورهای اسلامی به شدت افزایش یافت؛ از این رو اندیشه وحدت بین مذاهب، به عنوان چاره کار، یکی از دغدغههای علمای اسلام شد. دانشگاه جامع الازهر مصر، به دلیل قدمت تاریخی و عوامل محیطی و ظهور عالمانی، چون سیدجمال الدین اسد آبادی و شیخ محمد عبده و شاگردان آنان که همگی منادی وحدت بین مسلمانان بودند و نیز حضور طلاب این مدرسه، در جنگ با اسرائیل و نزدیکی به سرزمین فلسطین، پیش از سایر مراکز علمی جهان اسلام، ندای وحدت سر داد. این خواسته از سوی بسیاری از عالمان جهان اسلام، مورد حمایت و تأیید قرار گرفت. از جمله این علما و بزرگان، حضرت آیت ا... بروجردی بود.
او از آغاز مرجعیت خویش، به مسئله وحدت میان مذاهب اسلامی، توجه خاصی داشت و معتقد بود که سامان دادن به این موضوع، از وظایف هر عالم شیعی است. وی طرح بعضی مباحث، از جمله اینکه «چه کسی خلیفه بود و کدام بر حق است و کدام باطل»، را برای امروز جامعه اسلامی، بحثی بی فایده دانست و خطاب به عالمان شیعه میگفت: «مسئله خلافت، امروز مورد نیاز مسلمانان نیست که ما با هم دعوا کنیم. هر که بود امروز چه نتیجهای به حال مسلمانان دارد؛ آنچه امروز به حال مسلمانان مفید است، این است که بدانند که احکام را باید از چه مأخذی اخذ بکنند.»
سرانجام تلاشها و کوششهای آیت ا... بروجردی، در نزدیکی مذاهب و معرفی مکتب اهل بیت، به نتیجه رسید و در اثر این فعالیتها و اقدامات بود که شیخ شلتوت، رئیس الازهر و مفتی اعظم مصر، در سال ۱۳۳۷، تشیع را به رسمیت شناخت و فتوا داد.
این فتوای تاریخی، زمانی که سلفیان متعصب عربستان، شیعه را کافر میدانستند، تأثیر عمیقی در رسمیت یافتن تشیع به جای گذاشت. در دوره معاصر نیز عالمان و روحانیون بزرگی مسیر عالمان شیعی متقدم خود را ادامه دادند و در مسیر ایجاد وحدت میان اهل سنت و شیعه تلاشهای فراوانی کردند.
مرحوم آیت ا... شیخ محمدکفعمی خراسانی در سال ۱۲۸۹خورشیدی در محله عیدگاه شهر مقدس مشهد به دنیا آمد و پس از فراگیری خواندن و نوشتن به تحصیل دروس دینی روی آورد. پس از پشت سر گذاشتن تحصیلات مقدماتی و آموختن خواندن و نوشتن و آشنایی ابتدایی با قرآن و علوم پایه دینی، به دلیل علاقهای که به کسب علم و دانش داشت، وارد حوزه علمیه مشهد مقدس شد. در آن حوزه مقدمات دروس دینی را نزد استادان و مدرسان دروس دینی چون، ادیب نیشابوری، ادیب ثانی، حاج محمد قوچانی و مرحوم شمس آموخت.
در ۱۳۰۹ برای تکمیل دروس دینی به نجف اشرف رفت و در حوزه علمیه آن شهر به تکمیل تحصیلات دینی پرداخت. در حوزه علمیه نجف درس سطح را نزد آیات عظام، میرزاباقر زنجانی و سیدعلی نوری فراگرفت و سپس به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و از محضر آیات عظام، شیخ موسی خوانساری، میرزا ابوالحسن مشکینی، آقا ضیاءالدین عراقی و سیدابوالحسن اصفهانی، بهرهمند شد.
مرحوم آیت ا... شیخ محمد کفعمی خراسانی، نخستین امام جمعه و جماعت مسجدجامع شهر زاهدان، در سال ۱۳۱۲ پس از کسب درجه علمی اجتهاد از نجف اشرف نزد استادانی همچون مرحوم آیت ا... العظمی سیدابوالحسن اصفهانی، هجرت به محرومترین استان کشور، سیستان وبلوچستان، را برگزید و پس از شش سال اقامت در زابل به دعوت اولین اهالی زاهدان به آنجا مهاجرت کرد و به ترویج روحیه اخلاص و تواضع و نشر معارف اسلامی و تربیت طلاب علوم دینی اهتمام ورزید.
آیت ا... کفعمی خراسانی مبارزه با رژیم ستمشاهی را با فعالیتهای فرهنگی عجین کرده بود. با همت ایشان، کتابخانه بزرگ مسجد جامع راه اندازی شد و مرکزی برای روشنگری نسل جوان نسبت به اسلام انقلابی و جنایات رژیم منحوس پهلوی گردید و بدین وسیله تعدادی از جوانان حقیقت خواه به آن جذب شدند. در این کتابخانه، کتب انقلابی و اعلامیه به صورت مخفیانه به دست جوانان و علاقه مندان میرسید.
ساواک این فعالیتها را زیر نظر داشت و مأموران، جذب جوانان به مسجد را توسط آیت ا... کفعمی خراسانی چنین گزارش میکند:
«برابر اطلاع واصله، نامبرده بالا که یکی از روحانیون شهرستان زاهدان میباشد در شبهای پنجشنبه و دوشنبه و بعضی روزها ساعت ۱۳ تعدادی دانشجو و دانش آموز را دور خود جمع مینماید.»
آیت ا... کفعمی خراسانی برای تبلیغ اسلام و تشویق جوانان و مشتاقان به مباحث دینی از شخصیتها و روحانیون سرشناس دعوت و عدهای از روحانیون را نیز به شهرها و روستاهای استان اعزام مینمود.
رژیم پهلوی سعی داشت با ایجاد اختلاف و رو در رو قراردادن مردم منطقه، جو را به نفع خود تغییر دهد و از آن بهره برداری کند، اما تیزبینی و درایت و نفوذ عمیق معنوی آیت ا... کفعمی خراسانی موجب شد با اتخاذ تدابیر شایسته و اقدامات به موقع، این ترفند طاغوت نیز نقش بر آب شود.
آیت ا... کفعمی خراسانی محور وحدت بود و با اعمال سیاستهای خاص خود از جمله اخوت و برادری و ارتباط نزدیک با مولوی عبدالعزیز، امام جماعت اهل سنت زاهدان و اجرای برنامه هایی، چون دید و بازدید و رفت و آمد و ایجاد انس و الفت بین برادران شیعه و سنی همچون عزیمت شیعیان در روز عید قربان به مصلای اهل سنت و برعکس، تبریک اهل سنت به شیعیان در عید فطر و شرکت در برنامههای جمعی یکدیگر و حتی شرکت در نماز جماعت (که در هیچ یک از نقاط دیگر نظیر نداشت)، هرگونه اندیشه و دسیسه شیطانی را از مخالفان وحدت اسلامی ساقط کرده و نام خود را به عنوان نماد وحدت شیعه و سنی در تاریخ منطقه جاودانه نمود.
هر گاه گمان میرفت اتحاد شیعه و سنی خدشه دار خواهد شد، مناسبتی را که بیشتر اعیاد و ولادتها بود، بهانه قرار میداد و به همراه عدهای از نمازگزاران از مسجد جامع شیعیان به مسجد جامع اهل سنت میرفت و تألیف قلوب کرده و از هرگونه تفرقه و سوءاستفاده، مغرضان جلوگیری مینمود و مولوی عبدالعزیز هم که با آیت ا... کفعمی همفکری داشت، برای رفع مشکلات این گونه عمل میکرد. آن دو بزرگوار مترصد اتفاق یا موضوعی بودند تا بهانهای به دست آید و همدیگر را ملاقات کنند و آن هنگام که این فرصت دست میداد، یکدیگر را در آغوش میگرفتند؛ گویی دو برادر سالها در فراق یکدیگر بوده اند. اگر هر یک از آنها به سفر میرفت در بازگشت میزبان دیگری بود که با یاران و اصحاب خود به دیدارش میشتافت.
در منابر و محافل هرگز اجازه بی احترامی و حرمت شکنی نسبت به مقدسات آنها را ندادند و آنان را احترام میکردند، تا جایی که پس از رحلت ایشان بسیاری از آنها در مرگ ایشان با اندوه بسیار گریستند.
اخوت میان پیروان دو مذهب بزرگ اسلامی چنان بود که دو رهبر شیعه و سنی گاه ساعتها با هم مباحثه علمی داشتند و از مسائل و اخبار جهان اسلام و انطباق آن با احادیث و روایات سخن میگفتند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی عدهای از کمونیستها که هم در بین شیعیان و هم در بین اهل سنت نفوذ کرده بودند، اسبابی را فراهم کردند که بین شیعه و سنی درگیری ایجاد کنند که پس از حدود ۲۰ روز درگیری با درایت روحانیون غائله پایان یافت.
در توطئهای که برای برهم زدن امنیت و اتحاد مسلمین طراحی شده بود، آیت ا... کفعمی هنگام پیاده شدن از اتومبیل مورد سوءقصد قرار گرفت، ولی خوشبختانه جان سالم به در برد. مولوی عبدالعزیز که به دیدار وی آمده بود و از اتفاق افتاده ابراز انزجار میکرد، به طور مشترک از طریق رادیو اطلاعیه داده و مردم را به آرامش دعوت کرد و هشدار داد که حوادث کار ضدانقلاب بوده و ارتباطی با شیعه یا سنی ندارد؛ لذا نباید شایعات تفرقه افکنان را گوش کنند. همین امر مانع از اختلاف و درگیری و کشته شدن مردم و ایجاد کینه و تلافی شد که دسیسه سازان انتظارش را داشتند. مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل تسنن زاهدان، در مراسم تجلیل از آیت ا... کفعمی ضمن تعریف و تمجید از سجایای اخلاقی آن بزرگوار، اعلام کرد:
«اگر مرحوم آیت ا... کفعمی خراسانی در مسجد جامع فاتحه خوانی داشتند، ما در آن شرکت میکردیم و بالعکس اگر مرحوم عبدالعزیز در مسجد چهارراه عزیز مراسمی داشت، مرحوم آیت ا... کفعمی خراسانی در آن مجلس حضور مییافت. آنها به خانه یکدیگر میرفتند. به طور مثال، اگر مرحوم عبدالعزیز به منطقه جنوب (سرباز) میرفتند و برمی گشتند، آیت ا... کفعمی خراسانی به دیدار او میشتافتند و هنگامی که آقای کفعمی خراسانی از مشهد مراجعت میکردند، ایشان به استقبال او میشتافت و با هم صحبت و شوخی میکردند. آیت ا... کفعمی خراسانی به عنوان الگوی وحدت اصولی با اهل تسنن در طول تاریخ باقی خواهد ماند.»
رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت ا... خامنه ای، در سفر به زاهدان و در شرفیابی خانواده مرحوم آیت ا... کفعمی و جمعی از مسئولان استان در تاریخ ۷ / ۱۲ / ۱۳۷۱ درباره نقش این عالم بزرگ در وحدت شیعه و سنی فرمودند:
«خدا مرحوم آیت ا... کفعمی روحانی غیور و فاضل را رحمت کند. آن وقتی که زاهدان این شهر فعلی نبود، آن موقع اینجا خیلی محروم بود. وقتی در سال ۴۲ به زاهدان آمدم، مرحوم آیت ا... کفعمی مشغول خدمات خود بود و من دیدم که ایشان عاقلانه سعی در ایجاد وحدت و همدلی دارد. پرسیدم روابط شما با اهل سنت چطور است؟ گفتند: با مولوی عبدالعزیز روابط خوبی داریم و همکاری و همدلی داریم.»