تکتم جاوید | شهرآرانیوز؛ خیابان دانشگاه شباهتی به ساعت ۹ شبهای دیگر ندارد و گاهی خودرویی از آن عبور میکند. بااینهمه شب نوزدهم ماه رمضان مقابل مرکز انتقال خون جای پارک نیست. بنر بزرگی نصب کردهاند که ساعت خونگیری را اعلام میکند: «ساعت اهدا از ۲۱ شب الی یک بامداد.» نسیم ملایم بهاری و فضای سرسبز داخل محوطه مرکز رفاهی، نشستن روی چند ردیف صندلی و انتظار را آسانتر میکند.
ساعت ۹ شب حدود پانزده نفر زن، مرد و سه کودک چشم دوختهاند به ورودی. نوبت گرفتهاند و در این فاصله زمانی از بساط ساده چای میزبان مینوشند و به صدای روضهای که از بلندگوی مرکز پخش میشود گوش میدهند. کارت ملیهای خود را در نوبت گذاشتهاند و هرچنددقیقهیکبار متصدی نامی را از بلندگو صدا میزند. در این شب بعضیها با نذر خون میآیند که با نیت این بخشش، گرهی از غصههای زندگیشان باز شود، اما بیشترشان حتی همین را هم به زبان نمیآورند. فقط با نیت ثواب آمدهاند و میدانند «خیر است».
از زیر ماسک و در نور کم سوی حیاط هم معلوم میشود که سن و سالش از بقیه حاضران کمتر است. مریم هفده ساله است و برای شروع اهدای خون یک سال کم دارد. برای همراهی پدرش که چند لحظه قبل صدایش کردند آمده است. با خنده کوتاهی میگوید: پدرم چند سالی است که مشتری اینجاست. چند روزی هم بود که قصد خون دادن داشت و فرصت نمیشد. امشب قبل از رفتن به هیئت همشهریان خودمان اصرار کرد منتظر بمانم تا خون بدهد.
او هم برای اهدای خون بی میل نیست؛ «ما که جوان هستیم میتوانیم به خیلیها خون بدهیم و هیچ رنج و زحمتی هم برایمان ندارد. از سال بعد که هجده ساله شوم، همراه پدرم میآیم برای اهدای خون.»
راهشان برای آمدن به این پایگاه کمی دور است، اما خودشان را رسانده اند. از طرقبه آمده اند که بعد از آن «اگر امام رضا (ع) بطلبد» راهی حرم شوند. محمدحسن جمعهای از سال ۸۷ که همراه همکارانش و خیلی اتفاقی برای اولین بار خون اهدا کرد تا به امروز هر سه ماه یکبار به عهد نانوشته بین خود و انتقال خون وفادار مانده است. خودش میگوید: الان چهل ساله شده ام، اما انگار اهدای خون برایم وظیفهای دائمی است. تعداد دفعات اهدا را نشمردم، اما باید زیاد باشد. پیامک سازمان که میآید (چند روز این طرف و آن طرف) خودم را میرسانم.
همسرش هم گاهی چیزی را اضافه میکند: شوهرم همیشه در همین پایگاه خیابان دانشگاه خون اهدا میکرد و امشب هم به بهانه شب احیا و مشرف شدن به حرم امام رضا (ع) آمدیم مشهد و اگر بهانه خون دادن نبود، شاید در همان مسجد حضرت علی اصغر (ع) طرقبه عزاداری میکردیم.
خانواده سه نفره، یک زوج و یک پسر تقریبا هفت ساله که همگی ماسک زده اند، صندلیهای دورتری را برای نشستن انتخاب کرده اند و مشغول حرف زدن هستند. بنا بوده است هر دو نفر خون بدهند، اما خانم کارت ملی اش را فراموش کرده است بیاورد و از آنجا که تا بولوار دوم طبرسی برای برگشتن و آوردن کارت ملی فاصله زیاد است، مبنا را گذاشته اند بر اهدای خون پدر خانواده. مجتبی علیزاده اهداکننده مستمر است و توضیح میدهد که «اصرار داشتم در شبهای احیا باشد برای ثواب بیشترش.»
همان طور که چشم میگردانیم تعداد آقایان بیشتر است. اما از میان همان تعداد اندک خانم هم عدهای رد میشوند. از سه نفری که کنار هم نشسته اند آنکه جوانتر است، میگوید: من و مادرشوهر و خواهرم برای خون دادن به همراه همسرم آمدیم، اما به دلایلی، چون کمبود وزن و فشار پایین از ما خون نگرفتند.
هرکدامشان بین پنجاه تا ۵۴ کیلو وزن دارند، با فشارخون پایینتر از ۱۰. دیگری هم میگوید: من سال گذشته هم برای خون دادن به همراه همسرم آمدم، اما وزنم کم بود و قبول نکردند.
بانوی دیگری که تنها در ردیف پشتی نشسته است هم میگوید که به دلیل عمل جراحی سه ماه گذشته اش که ناچار به دریافت چهار واحد خون شده است حالا امکان اهدا ندارد و فقط همسرش را همراهی کرده است. تنها یکی از میان همه آنها اهداکننده قبلی بوده و حالا هم به همراه شوهر و پسرش آمده است و تأکید میکند: قبل از اینکه پسرم به دنیا بیاید با همسرم برای اهدای خون میآمدم، اما پنج سالی هست که توان اهدای خون نداشته ام. حالا آمده ام که صاحب این شبها کمک کند شاید دوباره توان انجام این کار خیر را پیدا کنم.
اهداکنندگان حدود ۱۰ دقیقه در مرحله پذیرش میمانند و ۱۰ دقیقه زمان خون گیری است. پس از آن هم باید ۱۰ دقیقه استراحت کنند و سپس راهی شوند. با کم وزیاد ماندن در صف و موارد دیگر، هر نفر نزدیک به ۴۵ دقیقه معطلی دارد، اما به گفته رضا به انتظارش میارزد. او روی اولین تخت از ردیف مردان خوابیده است. در حال گرفتن عکس از ششمین اهدای خونش و پست کردن در شبکه اجتماعی است که کنارش میرسم. میگوید: وقتی قرار است برای آزمایش خون به آزمایشگاه بروم برایم خیلی سخت و دردناک است، اما اهدای خون حالم را خوب میکند. با زبان خودش ختم کلام را اضافه میکند: «کِیف دیگری دارد، آن هم در شب قدر.»
تختهای مردان دو سالن بزرگ را به خود اختصاص داده، اما بخش زنان یک سالن کوچکتر است با چند تخت محدود. چند باری که پرده را کنار میزنم تا خانمی را در حال خون گیری ببینم خالی است. بالاخره یکی از این دفعات یک نفر را میبینم که خون اهدا میکند. تکتم حسینی ۳۵ساله و از آن ۵ درصد اهداکنندگان خانمی است که در دسته افراد مستمر هم قرار دارد. ماجرای شروع اهدای خونش را این گونه تعریف میکند: هفت یا هشت سال پیش بود که در ماه رمضان دیدم تلویزیون مدام درباره اهدای خون و کمبود خون برنامه پخش میکند. ناگهان تصمیم گرفتم بیایم و خون بدهم شاید به درد کسی بخورد. شبی که برای اولین بار آمدم ۲۱ رمضان بود. از آن سال به بعد همیشه همین شبهای قدر میآیم خون بدهم.
اهدای خون را میگذارد برای این شب ها، چون به ثوابش هم فکر میکند. او برخلاف تصور خانمها هیچ وقت بعد این کار خیر عارضهای نداشته است؛ «همیشه بعد از اهدای خون راهی حرم میشوم برای عزاداری. هیچ وقت هم نه مشکلی داشته ام و نه از این کار پشیمان شده ام. حالا دیگر همه نکتهها و ممنوعیتهای اهدای خون را هم یاد گرفته ام و رعایت میکنم.»
آنها که تجربه این آمدن و رفتنها را دارند در حین خون گیری سر خودشان را یا با تلفن همراه یا با خوش وبش با کارکنان گرم میکنند. ردیفی از مردان نشسته اند کنار میزی که رویش کیک و آب میوه چیده اند برای پذیرایی پس از اهدای خون. حالشان را که میپرسم خوب اند.
باز به اتاق بانوان سرمی کشم و شگفت زده میشوم، چون یک خانم دیگر را روی تخت میبینم. او، اما اولین بار است که به چنین مکانی میآید. خوش خنده است و خوش صحبت، اما پیداست خون گیری برایش کمی دردناک است. مینا طرقیان درباره انگیزه حضورش میگوید: دوستان من اهل اهدای خون هستند، اما خودم تابه حال تجربه اش نکرده بودم. مدتی پیش آزمایش خون دادم و مشخص شد کمی غلظت خون دارم. برای همین تصمیم داشتم در اولین فرصت خون بدهم که این شب خاص پیش آمد.
او ۳۷ساله است و ورزشکار، اما به دلیل همان غلظت خون و اینکه نمیدانسته است قبل از اهدا باید مایعات بخورد، خون گیری اش کمی دردناک است، اما میگوید: اگر ببینم پس از خون دادن حالم بهتر میشود، حتما اهداکننده دائم میشوم. یعنی از هر کاری که برای سلامتی مفید باشد استقبال میکنم این کار که ثواب هم دارد.
ساعت ۲۲ شب را نشان میدهد و تنها یک ساعت از شروع خون گیری گذشته، اما آمار مراکز شایان توجه است. تا این لحظه در مرکز امام رضا (ع) ۸۷ نفر، قاسم آباد بیست نفر، شهید سلیمانی ۲۷ نفر و در مرکز امید ۲۴ نفر خون اهدا کرده اند. این برای ساعتهای انتهایی شب و در چهار مرکز امیدوارکننده است تا رنگ سبز ذخایر را حفظ کند.
مدیر کل انتقال خون استان تأکید میکند
سالن بزرگی است که چند ردیف صندلی داخلش چیده اند بافاصله اجتماعی. آنها که فراخوانده میشوند، ابتدا به سراغ میز پذیرش میروند و پس از تأیید مدارک و ثبت نام وارد اتاقکهای کوچکی میشوند که محل معاینه پزشکان است و در صورت تأیید به سالن بزرگ تری هدایت میشوند که پر از تخت است و فرایند خون گیری همان جا انجام میشود. همراه داشتن اصل کارت ملی، داشتن حداقل هجده سال سن و نداشتن بیماری جسمی خاص از شرایط اصلی اهداست.
عوامل اجرایی مشغول اند که دکتر محمدرضا مجدی، سرپرست اداره کل انتقال خون خراسان، هم به جمعشان میپیوندد برای عرض خداقوت و البته سرکشی به مراکز. او با ابراز امیدواری از مراجعه شهروندان در ماه رمضان و به ویژه شبهای قدر، درباره وضعیت کنونی ذخایر خونی در سازمان به شهرآرا میگوید: با فعالیتهای ویژهای که اسفندماه ۱۴۰۰ در سازمان انتقال خون انجام شد، توانستیم با ذخایر سبز یعنی وضعیت عالی خونی وارد نوروز شویم، چون میدانستیم که بعد از دو سال تعطیلی سفرها، مهمان حجم بالایی از زائران خواهیم بود و همان طور که پیش بینی میشد حدود ۸ میلیون و ۵۰۰ هزار زائر وارد مشهد شدند.
وی ادامه میدهد: به طورکلی در ایام عید و ماه رمضان میزان مراجعه برای اهدای خون کاهش پیدا میکند، اما شروع ماه رمضان بلافاصله پس از نوروز و شبهای قدر کمک کرد که همچنان این ذخیره سبز را حفظ کنیم، اما باتوجه به اینکه پس از ماه رمضان مراجعات کمتر خواهد شد در وضعیت سبز شکننده قرار خواهیم گرفت و همچنان نیازمند به حضور همه گروههای خونی هستیم تا ذخیره را حفظ کنیم و ارتقا بدهیم.
سرپرست اداره کل انتقال خون خراسان برای مشخصتر شدن حجم نیاز به خون سازمان توضیح میدهد: سازمان ما باتوجه به میزان جمعیت زائران و مسافران باید پاسخگوی ۶۲ بیمارستان و مرکز درمانی پرمصرفِ تحت پوشش اداره کل باشد که آمار بسیار بالایی است درحالی که برخی استانهای هم جوار ما فقط چهار یا پنج بیمارستان را پوشش میدهند. به همین دلیل همیشه نیازمند همراهی شهروندان هستیم.
دکتر محمد شریف الحسینی، مدیر روابط عمومی اداره کل انتقال خون استان و مسئول واحد برنامه ریزی جذب و نگهداری اهداکنندگان، نیز صحبتهای دکتر مجدی را درباره وضعیت پایگاهها تکمیل میکند و میگوید: از ابتدای ماه رمضان ۶ پایگاه در شیفت صبح هم پذیرای شهروندان بودند، اما با شروع شبهای قدر شیفت صبح را تعطیل کردند تا پایگاههای امام رضا (ع) و شهید سلیمانی، شهید کریمی، مهر و امید در شبهای قدر از ساعت ۲۱ تا ۱ بامداد فعال باشند.
او البته این را هم اضافه میکند که میزان استقبال شهروندان نسبت به دو سال گذشته کرونایی بیشتر است و ادامه میدهد: امسال انتظار داریم باتوجه به بهبود وضعیت کرونا کمبود سالهای گذشته هم جبران شود.
اهداکنندگان مستمر را با پیامک دورهای برای اهدا خبر میکنند و روشهای دیگر تبلیغات از طریق رسانهها را گذاشته اند برای افرادی که هنوز وارد این وادی نشده اند و اهداکننده اول به شمار میروند.
دکتر شریف الحسینی تأکید میکند: درصد اهداکنندگان مستمر که به شکل منظم دست کم سالی دو بار خون اهدا میکنند در استان با عدد ۵۶ درصد از متوسط کشوری بالاتر است، اما تلاش میکنیم که تعداد را افزایش دهیم. او با بیان اینکه حدود ۹۵ درصد اهداکنندگان خون استان مردان هستند، اضافه میکند: باوجود اینکه درصد خانمهای اهدا کننده خراسان از متوسط کشوری بالاتر است، اما نسبت به اهداکنندگان آقا بسیار کم هستند. ضمن اینکه ۵۰ تا ۶۰ درصد مصرف کنندگان خون اهدایی نیز زنان هستند.