هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ خرداد همیشه نامش با مطبوعات گره خورده است، از روز جهانی بگیرید تا تصویب قانون روزنامه نگاری کشور. سوای اینها این اتفاق در مشهد با انتشار روزنامه شهرآرا که سه دهه از چاپ آن میگذرد، همراه است؛ روزنامهای که اگرچه صاحب امتیازش شهرداری مشهد بوده است، تلاش کرده همیشه روزنامه مردم مشهد باشد.
اما شهرآرا نخستین روزنامه با اخبار مشهد نیست که در یک قرن گذشته چاپ شده و بلدیه در این دوران، روزنامهای با نام «بلدالامین» نیز داشته است که اگرچه انتشار آن یک سال دوام پیدا میکند، در سطرهای خود، اطلاعات مهمی از وضعیت مشهد در اواخر دوره قاجار را ماندگار کرده است.۲۳ خرداد ۱۳۹۸ در همین صفحه معرفی کوتاهی از این روزنامه داشیم و اینک سطرهای پیش رو گذری است بر تاریخ این روزنامه قدیمی.
سال ۱۲۱۵ خورشیدی، نخستین روزنامه ایران که به کاغذ خبر شهره بوده، به همت میرزا محمدصالح شیرازی چاپ و منتشر میشود تا بعد از آن، مردم اخبار روز را در کاغذهای کاهی با حروف چاپ سنگی بخوانند. این اتفاق را در مشهد با سفر ناصرالدین شاه قاجار در سال ۱۲۴۴ خورشیدی برابر میدانند. گویا در این سال، سلطان صاحبقران از آنجا که یک دستگاه چاپ همراه اردوی سلطنتی بوده، تصمیم میگیرد کاغذ خبری چاپ کرده، در آن شرح ماوقع رویدادهای این سفر را منتشر کند. این روزنامه را که «اردوی همایون» نام دارد، نخستین روزنامه مشهد میدانند.
ماجرا از این قرار است که در جریان این سفر، ناصرالدین شاه، میرزا علی نائینی را مأمور میکند از طریق چاپخانه سیاری که همراه کاروان شاه بوده است، در منزلگاههای بین راه، وقایع سفر را مکتوب و چاپ کند و نسخههایی از آن را برای حاکمان، اعیان و تجار شهرهای مختلف بفرستد که در این سفر، چهارشماره با نام روزنامه «اردوی همایون» در شهرهای سمنان، سبزوار، طرق، چمن و قهقهه چاپ و توزیع میشود. ۱۶ سال پس از سفر اول، ناصرالدین شاه برای بار دوم عزم سفر به خراسان میکند و این بار، این مهم را به اعتماد السلطنه میسپارد.
او نیز در ۱۲ منزلگاه (به ترتیب در شهرهای دماوند، چشمه علی، بسطام، گالیپوش، بجنورد، قوچان، چمن قهقهه، مشهد، سبزوار، مزینان، شاهرود و تهران) وقایع سفر را در روزنامهای با همان نام، چاپ و منتشر میکند. همین است که برخی مورخان با توجه به سلسله وار بودن این سفرنامه ها، آنها را نخستین نشریه ادواری استانهای سمنان، خراسان و مازندران نیز میدانند.
روزنامه نگاری در ارض اقدس، اما ۶۶ سال پس از انتشار مطبوعه «کاغذ اخبار» با انتشار روزنامه «ادب» در ۵ دی ۱۲۷۹ خورشیدی است که شکل و سیاق حرفهای مییابد. این روزنامه که مدیریت آن را ادیب الممالکفراهانی بر عهده داشته است، سه سال در این شهر ادامه حیات مییابد و سبب میشود مشهد پس از شهرهای تهران، تبریز، شیراز و اصفهان، چهارمین شهر کشور باشد که روزنامه دار شده است.
پس از این مدت، با رفتن ادیب فراهانی به تهران و تعطیلی ادب، مشهد تا شش سال تقریبا روزنامهای به خود نمیبیند، ولی پس از این وقفه، «بشارت» و سپس «خورشید» جانی دوباره بر تاریخ مطبوعه نویسی مشهد میدمند و بعدها روزنامههایی مانند «خراسان» و «طوس» بیرق این مهم را بر دوش میگیرند.
با این همه شاید برایتان جالب باشد که بدانید در مشهد دوره قاجار، نزدیک به ۵۰ عنوان روزنامه و مجله چاپ و منتشر میشده و این جراید که نام برده شد، تنها اسامی انگشت شماری از آن تعداد است.
«بلدالامین» یکی از این جراید است که پسوند نخستین روزنامه اداری (وابسته به شهرداری) مشهد را در توضیح نام خود دارد. براساس آماری که ستار شهنوازی در کتاب «یادها و نامه ها» ارائه داده، بلدالامین چهاردهمین روزنامه مشهد و در واقع کاغذ خبری وابسته به بلدیه شهر برای درج شرح جلسات و تصمیم گیری رجال دولتی بوده است؛ چنان که در سرلوحه خود روزنامه نیز آمده است: «در این جریده مذاکرات وکلا انجمن محترم بلدی و مطالب و اعلانات راجع به اداره بلدیه ارض اقدس درج میشود.» در این روزگار گویا به جز مشهد، بلدیه شهرهای تهران اصفهان و تبریز هم دارای نشریه بوده اند و وقایع مهم و تصمیم گیریهای کلان خود را از این طریق به گوش عوام میرسانده اند.
متأسفانه از بلدالامین و چگونگی انتشار آن اطلاعات چندانی در دست نیست و پژوهشها درباره آن، ما را تنها به میرزا محمدصادق تبریزی میرساند که در توضیح نامش مدیر مسئولی این جریده آمده است. مردی که در مکتوبات و اسناد به عنوان یکی از کارمندان شهرداری مشهد معرفی شده که پیش از آن هم گویا معاونت ادیب الممالک فراهانی در روزنامه ادب و مدیر مسئولی روزنامه خورشید را تجربه کرده بوده است. همچنین او از معدود کسانی بوده که در مشهد، امتیاز و نمایندگی توزیع دیگر جراید کشور را داشته است.
در کتاب «صورت جراید ایران» نوشته یاسنت لویی رابینو که در اوایل قرن بیستم سرکنسول دولت بریتانیا در شهر رشت بوده نیز به نام بلدالامین اشاره شده است. رابینو میگوید که از این جریده ۲۸ شماره هفتگی منتشر شده که تاریخ شماره نخستین آن ۲۴ جمادی الثانی ۱۳۲۸ هجری قمری بوده است.
البته باید گفت که نسخهای از شماره نخست این روزنامه وجود ندارد و تاریخ شماره دوم آن ۲۸ محرم ۱۳۲۸ هجری قمری است. ادوارد براون، خاورشناس، هم در کتاب «تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران در عصر مشروطیت» از قول رابینو مینویسد: «این نامه برای اداره بلدیه مشهد انتشار یافته است.»
با اینکه تنها شش نسخه از روزنامه بلدالامین در آرشیو مرکز اسناد آستان قدس رضوی و مرکز اسناد شهرداری وجود دارد و شمارگانی نیز در کتابخانه دانشگاه کمبریج موجود است، میتوان با تکیه بر شیوه نگارش اخبار و اطلاعات همین اندک یادگار باقیمانده، ویژگیهایی را برای این روزنامه بر شمرد.
نخست اینکه در این جریده بر خلاف دیگر روزنامهها که چاپ بی نام مطالب در آنها متداول بوده، نوشتههای بدون معرف و امضا چاپ نمیشده است. همچنین در روزنامه بلدالامین، اخبار بر خلاف دیگر روزنامههای این دوره که کوتاه و بدون تحلیل بوده است، با مطالبی بلند بالا و پر تفسیر روبه رو هستیم که میتوان آن را صورتی از گزارش نویسی خبری دانست.
برای نمونه در خلاصه یکی از مطالب چاپ شده در شماره ۱۰ این جریده به سال ۱۳۲۸ هجری قمری چنین میخوانیم: «مذاکرات وکلاء انجمن بلدی. چهارشنبه ۲۵ ربیع الاول. سه ساعت به غروب مانده اعضای انجمن حاضر شده.
قبل از شروع به مذاکرات جمعیتی از کسبه و تجار و ... به انجمن آمده، عریضههای متعدد متحدالمال پیشنهاد کردند که حاصل همه آنها شکایت از بی ترتیبی عمل نان و گوشت و کمی نان و گرانی گوشت بود که حال پانزده روز از اول حمل گذشته، با وجود این همه بارندگی و مساعدت هوا و خوشی سال که هیچ قسم صدمه به گوسفند وارد نیامده و در عمل زراعت کمال امیدواری حاصل است، جهت چیست که قصابها گوشت را یک من شش قران و هفت قران میفروشند و گوشت چاق خوب خیلی کمیاب است و همچنین نان را یک من دو شاهی گران کرده و پس از غروب نان گیر کسی نمیآید؟ مدتی است که تمام مذاکرات اعضاء انجمن در این موضوع بوده و هیچ نتیجهای به دست نیامده و به هیچ وجه ثمری نبخشیده، یک عمل گوشت را اصلاح نکرده اند از عهده چهار نفر قصاب برنیامده.
آقای مشهدی علی اکبر: قریب ده روز است که انجمن بلدی صورت اعلانی نوشته و نزد ایالت فرستاده است که انتشار بدهند تا حال آن اعلان را که راجع به عمل نان است، انتشار نداده اند و جواب هم نداده اند که منتشر میشود یا خیر، آقا محمد حسین: در چند روز قبل انجمن بقالها را احضار کرده، التزام گرفت که تا بیستم ربیع الاول، ماست را پنج سیر، شش پول و پنیر را سیری شش پول بفروشند و پنیر را هم تا یک شبانه روز زودتر از دستمال خارج نکنند و هر کس با این قرارداد مخالفت کرد، بیست و چهار ساعت حبس شده، پنج تومان جریمه بدهد.
از همان روزی که التزام دادند آیا موافق قرارداد رفتار کردند و کسی در مقام سیاست و تنبیه آنها برآمد، در صورتی که هرکدام چقدر ماست و پنیر در دکان خود دارند، اگر کسی یک ظرف ماست بخواهد، میگویند نداریم و ابدأ به آن التزام مقید نیستند....»
در پایان این خبر اسامی حاجی قوام الشریعه، انتظام الواعظین، حاجی محمود تاجر خویی، مرتضوی، حاجی میرزا علی آقا مجتهد، حاجی سید علی، حاجی ابوالقاسم، صمداوف، آقا محمد عموغلی، آقا مشهدی علی اکبر به عنوان حاضران چاپ و منتشر شده است.
یکی از دیگر ویژگیهای جریده بلدالامین که در پیشانی صفحه اول درج میشده، مکانهای انتشار و توزیع آن بوده است. در شناسنامه روزنامه نوشته شده، قیمت اشتراک سالیانه در مشهد ۱۰ قران، در ولایات ۱۲ قران و در ممالک خارجه ۱۵ قران.
سوای قیمت که یک عدد عرف بوده، توزیع آن در ممالک خارجه این مسئله را به ذهن متبادر میکند که آیا یک روزنامه شهری وابسته به شهرداری در خارج از کشور توزیع میشده و اگر چنین است، کدام کشورها و چرا؟ حقیقت اینکه این موضوع در اواخر دوره قاجار که روزنامهها به دلیل وضعیت نامطلوب حکومتی و سیاسی یک کالای قاچاق محسوب میشده اند، کمی محل تردید است.
برای همین به سراغ اسناد موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی رفتیم تا مگر در آنجا سندی که نشان بدهد، بلدالامین در خارج از کشور توزیع و منتشر میشده، پیدا کنیم. جستجوها بی نتیجه بود و چنین سندی وجود نداشت. در مرکز اسناد شهرداری مشهد نیز سندی که با قطعیت بگوید، بلدالامین در خارج از کشور توزیع میشده، وجود ندارد. حتی در مکتوب کتابهای رابینو و براون نیز اشارهای به این موضوع نشده است. اما چرا این متن و قیمت در پیشانی روزنامه وجود دارد؟
این سوال را با دکتر «ابراهیم حافظی» سرپرست اداره مطبوعات مرکز اسناد آستان قدس رضوی نیز مطرح میکنیم و این توضیحات را میشنویم: «سندی مبنی بر انتشار و توزیع بلدالامین در خارج از کشور وجود ندارد، اما میتوان گفت که به دلیل جایگاه مذهبی و تجارتی و مهاجرپذیر بودن مشهد در این دوره، قطعا روزنامه بلدالامین که اخبار شهر مشهد وتغییر و تحولات آن را درج میکرده، برای تجار فارسی زبان کشورهای همسایه مانند هندوستان، پاکستان، افغانستان و کشورهای حاشیه دریای خزر مهم بوده است، ولی این به معنای توزیع و انتشار آن به مفهوم امروزی نیست.
در واقع از آنجا که در دوره اواخر قاجار به دلیل تنشهای سیاسی کشور روزنامه یک کالای قاچاق بوده، معمولا چند نسخه محدود از روزنامهها به شکل پنهانی در بارهای تجاری جاساز میشده و توسط تجار یا مسافری امین و قابل اعتماد برای تاجر یا مدیر روزنامهای در یکی از بلاد همسایه برده میشده است و در قبال آن روزنامه آن کشور را دریافت میکرده اند.
برای نمونه اسناد بسیاری وجود دارد که نشان میدهد روزنامه خراسان در کیسه گندم و حبل المتین را در میان طاقه پارچهها جاساز کرده ومی برده اند. این موضوع برای بلدالامین که مدیر آن نمایندگی دیگر جراید کشوری را در مشهد داشته هم میتواند مصداق داشته باشد، اما با مفهوم انتشار و توزیع امروزی بسیار فاصله دارد.»