صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

چند سطری در یادبود حمید سبزواری، پدر شعر انقلاب | بر بال حماسه

  • کد خبر: ۱۱۲۰۶۴
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۰
۲۲ خرداد به نام «حسین آقا ممتحنی» مشهور به «حمید سبزواری» است؛ روزی که او پر کشید و سروده‌های خالصانه‌اش را بال پریدن کرد تا از آن سو دستانش بیش از پیش برای هنر انقلاب اسلامی باز باشد.

نوید سرادار | شهرآرانیوز -  ۲۲ خرداد به نام «حسین آقا ممتحنی» مشهور به «حمید سبزواری» است؛ روزی که او پر کشید و سروده‌های خالصانه‌اش را بال پریدن کرد تا از آن سو دستانش بیش از پیش برای هنر انقلاب اسلامی باز باشد.

۱۲ بهمن ۱۳۵۷ بهشت زهرا (س) یکپارچه اشک بود از کلماتی که یک پیشگو سراییده بود. از جوانانی که پای جایگاه امام (ره) دستانشان را بر یکدیگر گره کرده بودند تا زنانی که چشم دوخته بودند بر قله‌ی آرمانی یک تاریخ و یک امت که بعد از ۱۴ سال دوری از ایران، محکم و روشن و مطمئن در کنار جوانان زنده‌تر از همیشه‌اش آمده بود.

برخیزید، رهبر آمد کنون در کنارتان...

حمید سبزواری که چند دهه بود علیه ظلم و بیداد و استبداد سروده بود حالا قلبش به قلب امام و پیشوایش گره خورده بود و از چند ده روز قبل از رسیدن رهبر امت می‌دانست مقصد او کجاست و برای که باید بسراید تا حماسه‌ای خلق کند.

۱۳۰۴ بود که شهر سبزوار منعم به میلاد پسری شد که طی سالیان بعدش از هنگام واگذاری امتیاز نفت به کنسرنیوم گرفته تا بیدادگری‌های پهلوی قلم شعر بر دست گرفت و زبان آتشینش از جهاد نایستاد. حسین ممتحنی، متخلص به «حمید» و مشهور به «حمید سبزواری» در خانواده‌ای اهل ادب بزرگ شد. پدر و پدربزرگش هردو شاعر بودند. او که شاعری را از پدرش آموخته بود در همان دوران کودکی جریان شهادت حضرت علی اصغر را به شعر درآورد.

دوران نوجوانی و جوانی‌ سبزواری با دوران حکومت رضاشاه پهلوی همزمان بود و تحولات این دوره بر روحیه وی تأثیر گذاشت. در آن سنین از روی کنجکاوی به احزاب و گروه‌های سیاسی مختلف سر می‌زد تا با آرا و نظرات آن‌ها آشنا شود.  

بر فلک یک نقطه‌ی روشن نمی‌بینم چرا؟
زان همه روشنگران یک تن نمی‌بینم چرا؟
جز سیاهی، جز تباهی، جز مناهی، جز ستم
گر به جا مانده است چیزی، من نمی‌بینم چرا؟...
(تو عاشقانه سفر کن، شعر «در حکومت شیطان»)

سبزواری جدای از واکنش‌هایش به حال و روز زمانه یک شاعر تغزل‌سرا نیز بود. اشعاری که رنگ و بوی عرفانی داشت و رگه‌هایی از هنر شاعر انقلاب را به رخ می‌کشید.

باز با یاد تو امشب یاد ساغر می‌کنم
نسوزد جانم از غم، لب ز می‌تر می‌کنم
شب گذشت از نیمه و من یادبود رفته را
در میان موج حسرت ثبت دفتر می‌کنم...
(شعر «میهمان هر شبه» از مجموعه «تو عاشقانه سفر کن»)

در بستر تغزل، سبزواری اشعاری دارد که برخاسته از فطرت مبارز اوست. او در دریای غزل انتقادهایش را می‌گنجاند و اینگونه ابزار شعر را برای حیات‌بخشیدن به هنر خرج می‌کند. هنر راستین حیات دارد در مقابل شرایط زمانه‌اش سکوت نمی‌کند و همین رسالت هنر سبزواری بود.

خوش بهاری بود اگر در بوستان خاری نبود
عندلیبی بود و صیاد ستمکاری نبود
نغمه‌ی مرغ چمن بود و سرود آبشار
مرغوای جغد شوم خاطرآزاری نبود...
(شعر «یاد باد...؟» از مجموعه «تو عاشقانه سفر کن»)

انقلاب اسلامی، شاعر انقلاب را همراه با امواج زمانه جلو برد و سبزواری برای پایداری ایام، بعد از بهمن ۱۳۵۷ ساکت ننشست و باز هم در جان کلمات دمید. در این ایام «سرود» در کنار اشعار سبزواری نشست و آن را همچون گذشته در میان مردم برد. از سرود «خمینی‌ ای امام،‌ ای مجاهد‌ ای مظهر شرف» گرفته تا «از صلابت ملت و ارتش و سپاه ما» و «آمریکا، آمریکا مرگ به نیرنگ تو». سرود شدن اشعار حمید سبزواری بیش از پیش به جاودانه‌شدن آثار این ادیب انقلاب کمک کرد.

در زمان شروع جنگ تحمیلی که شعر و فرهنگ و هنر کمی به رشد و بالندگی رسیده بود، شاعرانی مثل حمید سبزواری با اشعار حماسی سعی کردند روح حماسی را در مردم برای دفاع از مرز و بوم کشور بدمند. سبزواری که تجربه حضور در جبهه‌های جنگ را داشت و در شعر انقلاب هم طبع‌آزمایی کرده بود، خود را در خط مقدم شعر پایداری هم مطرح کرد.

دریادلان دریادلان من موج خارا افکنم
کوهم که در استادگی، هرگز نمی‌لرزد تنم (از مجموعه «سرود سپیده»)

از مجموعه آثار سبزواری می‌توان به «سرود درد»،«سرود سپیده»،«سرودی دیگر»، «تو عاشقانه سفر کن»، «بانگ جرس»، «به ننگ آمده دشمن» اشاره کرد.

او در نهایت در ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ در تهران درگذشت و رهبر انقلاب در پیامی در رثای او اینگونه نوشتند:

«.. این نام ماندگار و پر افتخار، یادآور تلاش ارزنده‌ی هنرمندی سخت کوش و شجاع در پشتیبانی از انقلاب در عرصه‌ی شعر و ادب است. حمید سبزواری، صریح و ثابت قدم و موقع‌شناس، هنر والا و فاخر خود را به خدمت گرفت تا انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن را از جنبه‌ی اثرگذار شعر روان و جذاب، تغذیه و تأمین کند. سرود‌ها و منظومه‌های بلند و غزل‌ها و قصیده‌های خوش ساخت و پر مضمون او، ثروت ادبیِ درخوری را تقدیم انقلاب کرد. با انقلاب زیست و برای اسلام و انقلاب سرود و وفادارانه در کنار انقلاب ماند.»

 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.