حسین بیات | شهرآرانیوز؛ نخستین شهید انقلاب مشهد کیست؟ اگر مراد از انقلاب، فقط حرکتهای عمومی مردمی باشد و شهدای شکنجه و بینامونشان دهههای ۴۰ و ۵۰ مشهد را به حساب نیاوریم، این سؤالی است که بنابر گزارشها، روایتها و تحقیق پژوهشگران تا مدتها یک جواب داشته است؛ شهیدمحمدعلی حنایی که در تظاهرات روز ۱۴ آذر در چهارراه عنصری به ضرب گلوله مستقیم سرهنگ حسین معینطباطبایی کشته شد. اما برای پیداکردن نخستین شهید حرکتهای جمعی مردم مشهد باید به ۱۳۶ روز قبل از شهادت محمد علی حنایی برگشت؛ یعنی ۳۱ تیر ۱۳۵۷ و روزی که مردم مشهد، پیکر خطیب مشهور مشهدی، شیخ احمد کافی، را از مسجد جعفریها (نزدیک میدان فردوسی) تشییع کردند.
آن روز برای مردم جای تردیدی نبود که تصادف ساختگی بوده و مرگ کافی به دست ساواک صورتگرفته است؛ برای همین تشییع جنازه او به هیچکدام از تشییعهای پیش از آن شباهت نداشت. بیشتر شبیه یک تظاهرات است که جمعیت یکی از کشتگان خود را به دوش میبردند و شعار میدادند «زندهباد خمینی». چنین جوی برای مسئولان امنیتی استان بسیار نگرانکننده است و ساواک استان برای تقویت نیروی پلیس مشهد از شهربانی آن استان درخواست میکند که به «هر نحو مقتضی» برای متفرقنمودن اجتماعکنندگان سریع اقدام کند.
تشییع جنازه کافی در چنین شرایطی در ۳۱ تیر۵۷ برگزار میشود و البته حالا علاوهبر درگیری مردم با مأموران، شعار «مرگ بر شاه» هم به گوش میرسد؛ شعاری که پیشتر از آن نه گفته شده بود و نه کسی شنیده بود.
دو روز بعد، خبرگزاری دولتی «پارس» از بروز درگیریهای شدید در جریان مراسم تشییعجنازه یکی از خطیبان مشهور خراسان خبر میدهد که منجر به کشته شدن دو نفر شده است. یک نفر پاسبانی به نام «علیاصغر اکورزاده» است. اما فرد دیگر کیست؟
چندروز بعد و در یکی از گزارشهای ساواک خراسان به این سؤال پاسخ داده میشود. براساس این گزارش در جریان تشییعجنازه مرحوم کافی، دختری چهاردهساله براثر ازدحام جمعیت کشته شده است و این دختر چهاردهساله کسی نیست جز ناهید اسدی؛ یکی از اهالی خیابان طبرسی.
روز پنجم مرداد، گروه بازرسان شاهنشاهی برای بررسی تعداد کشتهشدگان و مجروحان این حادثه به مشهد آمدند؛ آنها در این روز بههمراه ولیان، فرمانده لشکر۷۷ و رئیس شهربانیهای استان و رئیس سازمان امنیت مشهد با آیتا... عبدا... شیرازی دیدار کردند. اما نتیجه این دیدار و اتفاقات مشهد چه بود؟
علما بنا به مصلحت و برای جلوگیری از وقوع حادثه تازه، دراثر فشار مسئولان اعلامیه خود را تکذیب کردند و در پیامی به روزنامه خراسان چاپ ۱۲ مرداد گفتند: «در هنگام صدور اعلامیه، تعداد مقتولان برایشان مشخص نبوده و اینکه اعلامیه چاپشده، اشتباهی املایی داشته و کشتهشدگان تشییعجنازه کافی یک نفر بیشتر نیست؛ همان پاسبان مقتول.».
واقعیت آنجاست که فردای روز تشییع جنازه کافی، یعنی یکم مرداد ۱۳۵۷ که مصادف است با ختم مجلس ترحیم او در مسجد حوضلقمان، ابتدا درکنار مجسمه رضاشاه در میدان مجسمه (شهدای فعلی) یک بمب آتشزا کشف، سپس در تظاهرات مردمی خیابان طبرسی بهسوی مردم شلیک شد. شلیککننده که بود و چه کسی مورد اصابت گلولهها قرار گرفت؟
شلیککننده سرهنگ زمانیپور، رئیس وقت کلانتری۲ مشهد است و آن که دو گلوله یکی به سینه و یکی به بازویش اصابت میکند، کسی نیست جز ناهید اسدی؛ دختر یازدهسالهای (به روایت شناسنامه وگرنه در بسیاری از اقوال او چهاردهساله ذکر شده است) که بارها در هتلآپارتمان محل کار پدرش که بهنوعی محل کار خانوادگیشان بود، اعلامیه توزیع کرده بود. بهسبب همین فعالیتهاست که ناهید نوجوان بارها توسط سرهنگ زمانیپور تهدید شده بود. یک روز پس از تشییع جنازه، وقتی که مردم در خیابان طبرسی و حوزه کلانتری ۲ تظاهراتی برپا کردند، زمانیپور یکی از آنها را نشانه گرفت؛ دختری چادری که پیشتر او را تهدید کرده بود.
چند روز پس از این واقعه و برای سرپوشگذاشتن بر کشتهشدن دختر نوجوان، پدر و مادرش توسط ساواک دستگیر شده و به عراق تبعید میشوند. آنها سه ماه در تکیه اصفهانیهای کربلا زندگی میکردند، درحالیکه فرزندانشان در مشهد بودند و هیچ خبری از آنها نداشتند، تا اینکه با اوجگیری انقلاب اسلامی، موفق به خروج از عراق شدند و به مشهد برگشتند.
مصلحتاندیشی برخی و تبعید و فشار به خانواده اسدی، علتی میشود که نام او تا مدتها پنهان بماند و کسی او را به نام نخستین شهید انقلاب در مشهد نشناسد. حال، اما سالها از ۵۷ گذشته است و میتوان با صدای بلندتری، از ناهید اسدی بهعنوان نخستین شهید انقلاب مشهد صحبت کرد. جور دیگری اگر بخواهیم بگوییم، ناهید همیشه اولین ستارهای است که رخ مینماید و میدرخشد.