صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گذری بر مرگ یکی از چهره‌های خیانتکار به ایران | پروژه ترور اتابک

  • کد خبر: ۱۲۳۴۳۶
  • ۰۸ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۴
یکی از چهره‌های خیانتکار تاریخ سیاسی ایران، شخصی بود به نام میرزاعلی‌اصغر اتابک (متولد ۱۶بهمن ۱۲۳۶خورشیدی) که از دوران ناصرالدین‌شاه تا محمدعلی‌شاه قاجار به‌عنوان صدراعظم ایران به فعالیت پرداخت.

سینا صابری-تاریخ‌نگار | شهرآرانیوز؛ یکی از چهره‌های خیانتکار تاریخ سیاسی ایران، شخصی بود به نام میرزاعلی‌اصغر اتابک (متولد ۱۶بهمن ۱۲۳۶خورشیدی) که از دوران ناصرالدین‌شاه* تا محمدعلی‌شاه قاجار به‌عنوان صدراعظم ایران به فعالیت پرداخت و در مدت فعالیت‌های سیاسی خود، امتیاز‌های متعددی از‌جمله تأسیس بانک‌ها، امتیاز توتون و تنباکو، کشتی‌رانی در رود کارون، استخراج معادن و دیگر امتیازات بزرگ را به حکومت‌های بیگانه واگذار کرد و از آن طرف با اخذ رشوه و وام‌هایی که از امپراتوری روس و انگلیس دریافت و صرف هزینه سفر‌های خارجی شاهانه خود می‌کرد، بدهی سنگینی را برای ایران به ارمغان آورد و ارزش پول ملی و درنتیجه اوضاع اقتصادی ایران را به فساد و تباهی کشاند.

اتابک

بالاخره با فشار مردم و رهبران جنبش عدالت‌خواهی در زمان مظفرالدین‌شاه برای مدتی از صدارت عزل و چند‌سالی راهی اروپا شد.

انتخاب اتابک به عنوان نخست وزیر

با روی‌کار‌آمدن محمدعلی‌شاه، اتابک را برای احراز پست نخست‌وزیری انتخاب و به تهران دعوت کردند و او که در اروپا اقامت داشت، در‌نهایت برای پذیرش این سمت، وارد بندر انزلی شد.

زنگ نخستین مخالفت جدی با وی هنگام ورود به ایران به صدا در‌آمد که مشروطه‌خواهان و مجاهدین گیلان مانع‌از پیاده‌شدن وی شدند، ولی پس‌از مکاتباتی که با مجلس صورت گرفت، اجازه ورود او به خاک ایران داده شد و پس از ورود به ایران و حضور در مجلس به ایراد سخنرانی و معرفی کابینه پرداخت. اتابک مدتی در لباس دوستی با مشروطه ظاهر شد، اما پس‌از مدتی، تمایلات سابق وی به استبداد نمایان و سبب گردید مشروطه‌خواهان به افکار او در ضدیت با مشروطه پی ببرند.

جمعی از بزرگان و فعالان مشروطیت از‌جمله سیدجمال‌الدین واعظ‌اصفهانی، حیدرخان عمواوغلی، ملک‌‍‌المتکلمین و صوراسرافیل پس‌از اینکه نتوانستند با میرزا‌علی‌اصغر اتابک به تفاهم برسند، تصمیم گرفتند برای اتمام حجت، میرزا‌صادق طاهباز (دکتر رحیم‌زاده) را برای گفتگو با اتابک به عمارت صدارت بفرستند.

پس‌از ماجرا‌هایی که در‌جریان این ملاقات پیش آمد، طاهباز به اتابک می‌گوید: «من مأمورم. عرض کنم که شما هرچه وعده فرموده‌‍‌اید عملی نشده و بعد از آمدن شما، مملکت یکپارچه آتش شده است. در عراق (اراک) حاج‌آقا‌محسن، در شیراز قوام‌الملک، در قم متولی، در ماکو اقبال‌السلطنه ماکوئی، به پشت‌گرمی شما به مال و جان و ناموس مردم تجاوز نموده‌اند و حضرت اشرف در‌عوض جلوگیری، آن‌ها را تقویت می‌کنید.»

اتابک در‌برابر این جمله چنین پاسخ می‌دهد: «شما حق دخالت در این مسائل را ندارید.»، اما طاهباز به وی یادآوری می‌کند: «من یکی از افراد این مملکتم و مشروطیت و قوانین آن اجازه مداخله را می‌دهد، وانگهی من از طرف جمعیتی آمده‌ام و عقاید آن‌ها را ابلاغ کردم. بهتر است استعفا بدهید، هم خودتان و هم مردم را راحت کنید... به شما خواهند فهماند که ما حق مداخله داریم؛ تأمل کنید.»

تصمیم برای ترور یک مهره خیانتکار

در‌نتیجه این گفتگو و گزارشی که به کمیته مربوطه ارسال شد، تصمیم به ترور اتابک گرفته می‌شود که در‌نهایت قرعه به نام «عباس‌آقا حاجی محمدزاده‌صراف‌تبریزی» می‌افتد تا برای این عمل اقدام کند.

در خاطرات حیدرخان عمو‌اوغلی درباره چگونگی ترور اتابک آمده است: «فردا پارلمان رفته بلیطی برای عباس آقا گرفته شد که در جزء تماشاچیان به پارلمان رفت، ولی ما در حیاط و در مجلس راه رفته، صحبت می‌کردیم. دو‌ساعت‌ونیم از شب، اتابک بیرون آمده با سید‌عبدا... مجتهد صحبت‌کنان به طرف در می‌آمدند.»

درنهایت سید‌عبدا... از اتابک فاصله می‌گیرد و در نزدیکی در مجلس، عباس‌آقا وارد عمل می‌شود و اتابک را ترور می‌کند و در‌حالی‌که سعی داشته از صحنه متواری شود، بنا به اقوالی در آنجا که راه فرار را بر خود مسدود می‌بیند به خود شلیک می‌کند و در آنجا جان می‌دهد.

روز ۸‌شهریور‌۱۲۸۶ خورشیدی که اتابک ترور شد، معاهده سن‌پترزبورگ که به‌موجب آن، ایران در‌میان امپراتوری‌های روسیه و بریتانیا تجزیه شده بود، امضا گردید.

درباره تاثیر یک مرگ

ادوارد براون از قول یک خبرنگار درباره تأثیر ترور اتابک بر جریانات سیاسی ایران می‌نویسد: «اراده‌ای تسلیم‌ناپذیر در کار است که ایرانیان حاضر شده‌اند هر وزیری که دسایسی (دسیسه‌هایی) بر ضد آزادی تازه‌به‌دست‌آورده‌شان بنماید از میانش بردارند. من همیشه از تصویب جنایت سیاسی بیزار هستم، ولی از اینکه این قتل بی‌اندازه به نفع نهضت اصلاح‌طلبانه بوده، تشخیص دیگری غیرممکن است. از آن پس، دیگر کسی جرئت آشکاری در مخالفت با مجلس نکرد و بالاخره مجلس توانست به انجام کار‌های سودمندی دست بزند.»

میرزا ابراهیم، پدر میرزاعلی‌اصغر، در سال‌۱۳۰۰ خورشیدی هنگام مسافرت ناصرالدین شاه به مشهد، درگذشت و ناصرالدین‌شاه پس‌از درگذشت او همه مشاغل پدر و بیوتات سلطنتی، انبار غله مرکزی، ضرابخانه، گمرکات و خزانه، به انضمام وزارت دربار و لقب امین‌السلطانی را به پسرش، میرزا علی‌اصغرخان که در آن هنگام جوانی بیست‌و‌شش‌ساله بود، منتقل کرد.

منابع
قیام کلنل محمد‌تقی‌خان پسیان در خراسان، ص ۵۳؛ بازخوانی زندگانی حیدرخان عمو‌اوغلی ص ۶۱-۶۶؛ کتاب آبی، ج ۱، ص ۶۰ و ۶۱؛ زندگانی ملک‌المتکلمین، ص ۲۲۰، انقلاب ایران، ص ۱۴۸، خاطرات حیدر خان عمو‌اوغلی، ص ۳۳

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.