هرگاه کشوری از ابعاد سیاسی، نظامی و اقتصادی ضعیف و متزلزل باشد بستری به منظور دخالت و استثمار سایر کشورها را در خاک خود ایجاد میکند و این است که افزایش قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی کشورها مانعی از تبدیل شدن آنها به یک مستعمره و تکرار قراردادهایی نظیر معاهده ۱۹۰۷ سن پترزبورگ خواهد شد.
ماجرا از آنجا آغاز میشود که پس از آنکه روسیه تزاری در سالهای ۱۹۰۴ و ۱۹۰۵ میلادی از امپراتوری ژاپن شکست خورد درصدد آن برآمد تا اختلافات خود با امپراتوری بریتانیا در مناطق مورد مناقشه ایشان یعنی تبت، افغانستان و ایران را برطرف سازد تا به این وسیله آمادگی و توان سیاسی نظامی خود را به حداکثر برساند؛ بنابراین در ۳۱ آگوست ۱۹۰۷ میلادی معاهدهای میان امپراتوری بریتانیا و روسیه به امضا رسید که بر اساس آن ایران به سه منطقه نفوذ تجزیه میشد که تقریبا نیمه شمالی کشور به عنوان حوزه نفوذ انحصاری روسیه تزاری؛ جنوب شرقی کشور منطقه تحت سلطه انگلستان و سایر نواحی به عنوان مناطق بی طرف شناخته میشد که هر دو مجاز به اخذ امتیازات حکومتی از ایران بودند.
همچنین روسیه متعهد شد تا از دخالت در افغانستان دست بردارد و آن را در اختیار انگلستان قرار دهد. جای تأسف است که این قرارداد در تاریخ ۸ شهریور ۱۲۸۶ (۳۱ اگوست ۱۹۰۷ م) به امضای طرفین رسیده بود، اما خبر آن در یک ماه بعد یعنی ۸ مهر به تهران رسید و چند روز بعد، وزیر خارجه ایران نامه وزیرمختار انگلستان را به همراه متن قرارداد به مجلس فرستاد.
اگرچه دولت و مجلس ایران درصدد نپذیرفتن این قرارداد برآمدند، اما توان مقابله با آنها در ایران وجود نداشت، زیرا پس از عهدنامههای گلستان و ترکمانچای رفته رفته پای روسها در امور کلان سیاست ایران باز شد و از طرف دیگر نیز انگلیسها که با تأسیس کمپانی هند شرقی وارد جنوب آسیا شده بودند و بر اساس عهدنامه پاریس، خود را به مرزهای جنوب شرقی ایران رسانده بودند به مداخلات سیاسی وسیعی در ایران روی آوردند.
اما مهمترین عاملی که بستر این دخالتها را فراهم میکرد، در داخل کشور و از بی لیاقتی حکام ایران پدید آمده بود، زیرا با اتخاذ تصمیمات ناصحیح سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، بستر استثمار و تجزیه ایران را مهیا کردند.
برای نمونه ایران در بازپرداخت وامهای فراوانی که از روس و انگلیس اخذ کرده بود با مشکل روبه رو بود و بخش فراوانی از مبلغ این وامها صرف امور کم اهمیت یا بی فایده میشد و به این ترتیب ارزش پول ایران کاهش شدیدی رو به رو شد. اما درنهایت قراردادهای استعماری روسیه تزاری با ایران پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه باطل شد.
سبب باطل شدن قراردادها آن بود که در به ثمر رسیدن این انقلاب، تعداد زیادی از مبارزان ایرانی بر علیه روسیه تزاری به فعالیت پرداخته بودند و بلشویکها پس از به ثمر رسیدن انقلاب در یک حرکت ویژه به لغو قراردادهای ضداستعماری ایران پرداختند.