صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

در باب عشق

  • کد خبر: ۱۲۵۴۱۲
  • ۲۲ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۰
هادی حاجتمند - کارگردان سینما

دوره دانشجویی دوستی داشتم که عاشق شده بود... عاشق هااا... همه عشقش صبح و شب این بود که چند دقیقه بتواند با عشقش هم کلام بشود. جالب بود حتی زیر برف و توی سرما و گرسنگی و...
زیارت می‌کرد، نماز می‌خواند و هر کاری می‌کرد دعایش فقط وصال بود.

این دوست ما یک چایی خور حرفه‌ای بود آ ن قدر که از دانشکده می‌آمد خوابگاه که چایی بخورد و به کلاس بعدی اش برسد.
یک شب آمد خوابگاه کلی نبات و زعفران خریده بود. من هم مثل هرشب بساط چایی را راه انداختم که دیدم دوستم فقط آبجوش گرفت و چند تار زعفران و یک نبات!

فکر کردم اذیتم می‌کند که گفت: فلانی (معشوق) گفته من چایی نمی‌خورم! فقط نبات و زعفران.
او فقط همین را گفته بود، حتی نگفته بود تو هم این کار را بکن و دیگر چای نخور.
اما این دوست عاشق اصیل من کٌلهم به خاطر حب به محبوبش چایی را گذاشت کنار، بی منت و با عشق، فقط به خاطر تشبه به معشوقش.

حالا وای بر ما و همه آن‌هایی که وظیفه شان دعوت مردم به خدا بوده است. شاید آن قدر خدای سخت و باورناپذیری برای مردم درست کرده ایم که اجازه عاشق شدن بندگان خدا را به حضرت عشق نداده ایم.
به «عشق» قسم که خدا بزرگ‌ترین «عاشق» ماست، ولی ما آن قدر برای خدای واحد ناز و ادا داریم که انگار هزار تا خدا داریم.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.