وقتی خواستههای پنهان شده در غبار دادوفریاد و حرکات آنارشیستی بعضی از این بچههای کف خیابان را میشنوم، میبینم ما در مقام بچههای انقلابی مطالبه گر و عدالت خواه، چه دانشجو و چه فعال و کنشگر اجتماعی فرهنگی، شعارهایمان از اینها تندتر و جدیتر است. این ادعا در پستها و یادداشتها و حتی اقدامات اعتراضی مان، خارج از این فضای پرهیجان موجود دیدنی است.
تفاوت ما با این بچهها این است که ما براساس تجربههای عینی و مطالعههای جدی، ایمان داریم که اولا: جریان رسانهای غربی، سعودی عبری، از ایران اینترنشنال تا بی بی سی فارسی، دلسوز و خیرخواه ملت نیستند و بیش از ۸۰ درصد اخبار و ضریبهای خبری شان دروغ است و براساس همان فاکتورهای ۱۰ هزار پوندی خبرنگارهای دلسوز و قهرمانشان تنظیم میشود. ثانیا: اپوزیسیون خارج نشین جمهوری اسلامی یعنی سازمان منافقین رجوی و دارودسته اش، بقایای پهلوی و یکی دوتا رسانهای ورشکسته مثل علی نژاد و محمد حسینی اصلا در اندازه این حرفهای آرمانی و اجتماعی نیستند.
ثالثا: با تحقیق و مطالعه تاریخی و میدانی یقین داریم که با اصلاح جدی، به دور از سیاست زدگی و جناح بازی و خارج از مصلحت اندیشیهای اشتباه برخی مدیران برای حذف رانتها و ویژه خواریهای آقازادهها و اجرای عادلانه قانون برای همه مردم در همین ساختار جمهوری اسلامی ایران که عقبه مردمی جدی، قدرت علمی و دفاع درحال پیشرفت و کتمان ناپذیری دارد، با هزینهی بسیار کمتری میشود به نتیجه مطلوب رسید. ما ظرفیت رسیدن به عدالت و اصلاح شرایط را نه در امر و دستور خارج نشینها که در درون کشور و با اعتماد به رهبر خودمان میبینیم.
همین!