صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

کوهسنگی و اسرار شگفت انگیز آن (بخش دوم و پایانی)

  • کد خبر: ۱۲۹۸۰۴
  • ۲۴ مهر ۱۴۰۱ - ۱۷:۰۰
حتمالا خیلی‌ها نمی‌دانند که کوهسنگی، محل برگزاری مراسم تاج گذاری شاه عباس یکم در نُهُم مهر سال ۹۶۷ خورشیدی است.

مرضیه ترابی | شهرآرانیوز؛ در قسمت قبل شروع کردیم درباره کوهسنگی صحبت کردن؛ تفرجگاهی نام آشنا و محبوب در جنوب شهر مشهد که شاید خیلی‌ها اصلا درباره تاریخچه آن چیزی ندانند. گفتیم که این مکان، محل نخستین کوه خواری ثبت شده تاریخ مشهد است و طی جنگ جهانی اول، محل زد و خورد نیرو‌های حکومتی و اشراری بوده که امنیت شهر را مختل می‌کردند.

قبل از اینکه بخواهم وارد بحث اصلی شوم و یکی دو مورد دیگر از ویژگی‌های تاریخی کوهسنگی را بگویم، بد نیست به یک باور عمومی درباره این کوه اشاره کنم. قدیمی‌ها معتقدند که این کوه محل اُتراق کاروان امام‌رضا (ع)، هنگام عزیمت آن حضرت از مدینه به مرو بوده است و امام (ع)، هنگامی که به این کوه رسید، فرمود تا از سنگ آن دیزی درست کنند و در آن غذا بپزند. باور خیلی‌ها چنین است که این روایت تاریخی باعث شده صنعت تولید دیزی سنگی در مشهد رواج یابد و البته سنگ‌های کوهسنگی اعتبار ویژه‌ای برای تولید این نوع از ظروف پیدا کنند.

اما واقعیت آن است که ما حتی درباره اقامت امام رضا (ع) در کنار کوهسنگی، گزارش مستندی نداریم، چه برسد به روایت سفارش آن حضرت درباره ساخت دیزی‌هایی که به «هَرکاره» یا به قول مشهدی‌ها «هَرکِرِه» مشهورند با سنگ‌های کوهسنگی. اگر نگاهی به گزارش‌های متون تاریخی و جغرافیایی قرن سوم و چهارم بیندازیم، می‌بینیم که نوغان و روستا‌های حوالی آن، از دیرباز و شاید پیش از شهادت امام رضا (ع) به ساختن دیزی‌های سنگی شهرت داشته اند.

در هیچ کدام از آن منابع، حرف و حدیثی از قصه سفارش ثامن الحجج (ع) در میان نیست و به نظر می‌رسد این داستانی عُرفی باشد که اهالی منطقه، برای رونق بازرگانی خود ساخته اند و قدمت آن هم به احتمال زیاد، از دوره صفویه فراتر نمی‌رود. این مقدمه را عرض کردم تا بحثمان درباره تاریخچه کوهسنگی کامل‌تر و دقیق‌تر باشد. یادمان بماند که خیلی از گزارش‌های ظاهرا تاریخی که در میان مردم رواج دارد، بدون استناد و پیشینه درخوری است و باید آن‌ها را در چارچوب حکایات و روایات بومی و فولکلوریک پذیرفت و نه بیشتر. بگذریم؛ حالا برویم سراغ ادامه تاریخ شگفت انگیز کوهسنگی.

آغاز سلطنت شاه عباس یکم

احتمالا خیلی‌ها نمی‌دانند که کوهسنگی، محل برگزاری مراسم تاج گذاری شاه عباس یکم در نُهُم مهر سال ۹۶۷ خورشیدی است. البته در آن زمان فرمانروای صفوی سن و سالی نداشت و حدودا ۱۷ ساله بود. مرشدقلی خان استاجلو که سِمَت لَلِگی شاه عباس را برعهده داشت، با سوءاستفاده از ناتوانی سلطان محمد خدابنده، فرمانروای صفوی و پدر شاه عباس، تصمیم گرفت او را به حکومت برساند و خودش، به عنوان نایب الحکومه، به همه کاره ایران تبدیل شود. مراسم تاج گذاری، عصر روز دهم ذی القعده، یعنی در شب ولادت امام رضا (ع) برگزار شد.

اینکه محل برگزاری مراسم کجای کوهسنگی بوده است، دقیقا معلوم نیست. برخی معتقدند که مراسم را بالای یکی از قله‌های کوهسنگی برگزار کردند و بعضی دیگر بر این باورند که مراسم، در دامنه کوه برگزار شده است. به هر حال، مرشدقلی خان استاجلو، بعد از این مراسم به عنوان «وکیل دیوان عالی» منصوب می‌شود. مسئولیتی که به وی اجازه دخالت در همه امور را می‌داد. اما شاه عباس هم در برابر لَلِه خود خیلی دست بسته عمل نکرد. بعد از قتل علی قلی خان شاملو، یکی از نزدیکان شاه عباس، به دست مرشدقلی خان، فرمانروای جوان صفوی تصمیم به حذف فیزیکی لَلِه خود گرفت.

هم زمان، مرشدقلی خان هم که شاه عباس را آدم سربه راه و حرف گوش کنی نمی‌دید، مصمم شد که او را حذف کند و حکومت را به ابوطالب میرزا، شاهزاده دیگر صفوی بسپارد. اما شاه عباس که پی به این نقشه برده بود، پیش دستی کرد و با همکاری «اَمَت بیگ»، «کوشک اوغلی استاجلو» و «حسن بیگ چاوشلو» که همگی از دشمنان مرشدقلی خان بودند، او را در نزدیکی بسطام به قتل رساند و به این ترتیب، دوران فرمانروایی مستقل شاه عباس شروع شد.

اسرار خودکشی محمدحسین جهانبانی

کسانی که در بازدید از کوهسنگی مشهد، از پلکان زیبای آن که به قله منتهی می‌شود، صعود کرده اند، احتمالا سنگ قبری قدیمی را در حاشیه گذرگاه دیده اند. سنگ قبری به تاریخ «هفتم سرطان» (هفتم تیر) سال ۱۳۰۲ خورشیدی که متعلق به «رئیس ارکان حرب لشکر شرق» (فرمانده ستاد) است؛ سرهنگی به نام «محمدحسین میرزای جهانبانی» که دلیل فوت وی، خودکشی (انتحار) ذکر شده. برخی به اشتباه گمان می‌کنند این محمدحسین جهانبانی، همان نظامی معروف کودتای ۲۸ مرداد است که با زاهدی در سرنگونی حکومت مصدق همکاری کرد و با دربار پهلوی، ارتباط نزدیکی داشت و به ریاست شهربانی کل کشور رسید درحالی که چنین نیست.

جهانبانی مدفون در کوهسنگی در سال ۱۳۰۲ و در دوره قاجار درگذشته است و جهانبانی وابسته به دربار در سال ۱۳۳۳ خورشیدی. اطلاعات ما درباره محمدحسین جهانبانی محدود است. البته شاید بعد از این، اسناد بیشتری به دست بیاید تا هم از سوابق او بیشتر بدانیم و هم علت خودکشی وی را بشناسیم. درباره انتحار مرحوم جهانبانی، یک روایت معروف، اما نه چندان معتبر وجود دارد. می‌گویند که زمان خودکشی وی، مدت کوتاهی پس از اعلام نتیجه آزمون اعزام نظامیان به اروپا برای ادامه تحصیل بوده است. آزمونی که نتیجه آن ۱۳ خرداد ۱۳۰۲ اعلام شد.

احتمال دارد که انتحار محمدحسین میرزای جهانبانی ۳۲ ساله، به دلیل موفق نشدن در این آزمون بوده باشد. اما به دلایلی، احتمال وقوع چنین اتفاقی زیاد نیست. چون بعید به نظر می‌رسد جوانی ۳۲ ساله که فرماندهی لشکر خراسان را برعهده داشت و در آن سن کم، به درجه سرهنگی رسیده بود، چنان بی استعداد باشد که در آزمون اعزام رد شود و از طرفی، با چنین ظرفیت هوشی و توانمندی نظامی، بعید است کسی مانند جهانبانی، حتی با قبول نشدن در آزمون اعزام، دست به خودکشی زده باشد. پس علت این انتحار چیست؟

برای فهم این قضیه، نیازمند اسناد و منابع دقیق هستیم و آنچه عرض می‌کنم، صرفا جنبه احتمال دارد. زمان خودکشی جهانبانی، مصادف با قدرت گرفتن رضاخان سردارسپه در تهران است. او بعد از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹، وزیر جنگ شد و تا رسیدن به نخست وزیری، در این مقام ماند. مشهور است که رضاخان میانه خوبی با ژاندارمری نداشت این البته مربوط به سابقه روابط تیره میان ژاندارم‌ها و قزاق‌ها بود. می‌دانیم که رضاخان، بعد‌ها سرتیپ خزائی را که از نیرو‌های قزاق و مورد اعتماد خودش بود، به فرماندهی لشکر شرق، یعنی لشکر خراسان منصوب کرد.

این رویکرد، البته با تحقیر افسرانی تحصیل کرده مانند محمدحسین جهانبانی همراه بود و آن ها، عملا شرافت نظامی خود را بر باد رفته می‌دیدند. بعید نیست که ریشه انتحار محمدحسین میرزا، توهین به شرافت نظامی اش باشد، رفتاری که قبل از او هم سابقه داشت. مثلا کلنل فضل ا... خان، افسر زبده و وطن پرست ژاندامری، بعد از امضای قرارداد ۱۹۱۹ که در حکم مستعمره شدن ایران و تسلط انگلیس بر کشور ما بود، دست به انتحار زد. البته در این میان، می‌شود ماجرای خودکشی را پیچیده نکرد و آن را حاصل یک شکست عشقی یا بیماری روحی دانست. ا...  اعلم.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.