مرضیه ترابی | شهرآرانیوز؛ رابطه مردم مشهد با قهوه، مانند دیگر مردم ایران، یک رابطه دیرپا و قدیمی است. به عبارت بهتر، آنچه امروز با عنوان پدیده گسترش کافهها در شهر مشهد میبینید، جدید محسوب نمیشود و مشهدیها، قبل از آنکه «چایخور» باشند، «قهوهخور» بودهاند. مشهور است که نخستینبار، قهوه را زائران بیتا... الحرام از مکه به ایران و از جمله شهر مشهد آوردهاند.
طبق روایتهای تاریخی، دستکم از سال ۹۱۷ هجری قمری (حدود ۸۹۰ خورشیدی) در مکه قهوهخانههایی وجود داشته که به «بیتالقهوه» مشهور بودند. این قهوهخانهها، قهوه مورد نیاز خود را از یمن میآوردند که در آنجا قهوه کشت میشده است. با این همه، اینکه از چه زمانی در ایران محلی برای خوردن قهوه تأسیس شده، خیلی معلوم نیست. میدانیم که در دوره شاهعباس صفوی، قهوهخانههای مجللی در شهرهای مختلف ایران و از جمله در مشهد وجود داشته است.
شاردن، جهانگرد معروف، در سفرنامهاش به این قهوهخانهها اشاره میکند و مینویسد: «قهوهخانهها بسیار مجلل بودند و حتی پادشاهان عصر نیز، به آنجا میآمدند.» قهوهخانه بهتدریج سنتهای خاص خودش را پیدا کرد و به مکان تجمع مردم در اوقات فراقت تبدیل شد. برای تکمیل این مقدمه، باید یادتان بیندازم که ورود چای به ایران، دستکم دو قرن بعد و در دوره قاجار اتفاق افتاده و عمومیت پیدا کردن آن، احتمالا بیشتر به دلیل نفوذ استعماری روسها بوده که قند مورد نیاز ایران را تأمین میکردند.
شاید جالب باشد که بدانید در شهر مشهد، آن هم در عصر صفویه، قهوهخانهها برقرار و البته خیلی هم شلوغ بودهاند. اگر سری به اسناد آستانقدس رضوی بزنید، شواهدی از فعالیت قهوهخانهها در این دوره پیدا میکنید. در این روزگار، به قهوهخانه، «قهوهپزی» میگفتند و این اسم متداول، حتی در اسناد آن دوره هم وجود دارد. در سندی متعلق به سال ۱۰۳۷ هجریقمری (۱۰۰۶ خورشیدی) به شماره: ۳/۳۱۸۹۶ در مرکز اسناد آستانقدس رضوی که مربوط به اواخر دوره شاه عباس یکم صفوی است، به این نام و فعالیت قهوهخانهای نسبتا بزرگ در ابتدای پایینخیابان اشاره شده که ظاهرا موقوفه آستانقدس رضوی بوده است.
در متن این سند میخوانیم: «قهوهپزی واقع در خیابان پایین پای مبارک به اجاره و مقاطعه رفعتپناه محمدرضا بیگ به تاریخ شهر (ماه) شعبانالمعظم سنه ۱۰۳۷، آنکه معترف شد بر وجه شریف ... که به اجاره و مقاطعه شرعیه گرفته از وکلاء نواب مستطاب ... میرزا محمدمؤمن متولی». بنابراین، مدیر یکی از نخستین قهوهخانههای مشهد، شخصی به نام محمدرضا بیگ بوده است که باید نامش را در تاریخ قهوهخوری مشهد ثبت و ضبط کنیم. در سند دیگری، متعلق به سال ۱۱۲۲ هجریقمری (۱۰۸۹ خورشیدی) به شماره ۱/۴۴۹۴۳ در مرکز اسناد آستانقدس رضوی که مربوط به دوره شاهسلطان حسین و اواخر عصر صفوی است، نام قهوهپزی، به قهوهخانه تغییر کرده و نشان میدهد که در دورهای تقریبا هشتادساله در اسامی متداول میان مردم، تغییراتی اتفاق افتاده که بررسی آنها جالب است.
در این سند تاریخی که باز هم به قهوهخانه پایین پای مبارک مربوط میشود و نشان میدهد که این قهوهخانه، عمری دراز یافتهاست، میخوانیم: «قهوهخانه پایینپای مبارک در طومار دکاکین (دکانها) مزبور داخل و ابواب جمع و محمدباقر مستأجر قهوه مزبور بروات تخفیف کرایه شهر رمضانالمبارک و تعطیل ایام تعطیل قهوهخانه [را گرفتند]... برین موجب از دفتر سرکار گذرانیده». مدیریت قهوهخانه در این دوره با فردی به نام محمدباقر بوده و ظاهرا این محل به تعمیر نیاز داشتهاست. نکته جالب سند، تخفیف دادن در اجارهبهای قهوهخانه به دلیل تعطیلی کسب در ماه رمضان است، موضوعی که این روزها دیگر کسی به آن توجهی ندارد.
ارتباط قهوه و قهوهخوری با تاریخ مشهد، فقط محدود به این دوره نیست. با وجود جاافتادن مصرف چای در دوره قاجار، باز هم مشهدیها اقبال فراوانی به قهوه و قهوهخوری داشته و حتی از این نوشیدنی خوشطعم، سلاحی برای مبارزه با استعمار میساختهاند.
ماجرای این قهوهخوری ضداستعماری، به بعد از پیروزی نهضت مشروطیت بر میگردد. روسها با انقلاب مشروطه مخالف بودند. آنها اعتقاد داشتند که انگلیسیها در جنبش مشروطه نفوذی تمام دارند و درصدد هستند از آن در راستای منافع خودشان بهره بگیرند. موضوع مخالفت با مشروطیت، بهویژه پس از استخدام «مورگان شوستر» از سوی مجلس شورای ملی، برای سامان دادن به وضعیت مالیه ایران، بالا گرفت و منجر به صدور اولتیماتوم از سوی روسیه تزاری به ایران شد که مجلس ایران، این اولتیماتوم را در آذر سال ۱۲۹۰ قویا رد کرد. با این حال، به دلیل ضعف حکومت مرکزی، امکان جلوگیری از مداخله نیروهای تزار در ایران نبود. شهر مشهد، به دلیل نزدیکی به مرز روسیه، یکی از کانونهای فعالیتهای مداخلهجویانه روسها محسوب میشد.
اخباری که از فعالیتها مردم سایر شهرها، بهویژه در آذربایجان، به گوش مردم مشهد میرسید، سرانجام آتش قیام علیه نفوذ تزار و عمال وی را روشن کرد. شیخ مهدی سلطانالمتکلمین، خطیب زبردست، در مسجد گوهرشاد سخنرانی پرشوری ایراد نمود. او مفاد اولتیماتوم روسها را برای مردم خواند و سپس فتوای آخوند خراسانی مبنی بر لزوم مقاومت و جهاد با روسهای متجاوز را قرائت کرد.
این امر باعث بروز احساسات ضدروسی شدید در مشهد شد. روسها کوشیدند با نفوذ در صفوف مخالفان اولتیماتوم، جو ضدروسی حاکم در مشهد را بشکنند، اما موفق نشدند. صدور فتوای آخوند خراسانی علیه روسها، باعث تحریم مصرف کالاهای روسی در مشهد شد. شاگردان مدارس مشهد به تشویق معلمانشان، در کوچه و بازار، دست به راهپیمایی ضداستعماری زدند.
علمای مشهد نیز به پیروی از آخوند خراسانی، طی اعلامیه ای، کالاهای روسی را تحریم کردند. حالا ممکن است بپرسید؛ این وسط قهوهخوری و قهوهخانه چه نقشی در این ماجرا دارند؟ عرض میکنم؛ ایام تحریم کالاهای روسی، با ایام محرم و عزاداری سیدالشهدا (ع) همزمان شد. اواسط محرم، مردم مشهد در اقدامی هماهنگ، مصرف قند و چای روسی را ترک و در مجالس روضهخوانی از قهوه و عسل استفاده کردند و به این ترتیب، استفاده از قهوه در مشهد، برای مدت کوتاهی، به نمادی برای استعمارستیزی تبدیل شد.