صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

یادی از امیرکبیر، صدراعظم فقید دوره قاجار، هم زمان با سالروز صدارتش

  • کد خبر: ۱۳۰۲۷۱
  • ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۸
کاهش مزایای درباریان و دور کردن شاه از خویشاوندانش، به مذاق اطرافیان ناصرالدین شاه خوش نیامد. تبعید و دستور ترور امیرکبیر جام شوکرانی بود که شاه به سختی سر کشید.

آزاده چشمه سنگی | شهرآرانیوز؛ روزی که ملک زاده خانم دست دخترانش را گرفت و همپای محمدتقی خان عازم کاشان شد، دیگر آن شاهزاده خانم شانزده ساله‌ای نبود که بنا به مصلحت دربار کنار امیر نشسته باشد. زندگی کوتاهش در جوار میرزاتقی خان، طوری همه چیز را تغییر داده بود که برای همراهی با او حتی در تبعید، ذره‌ای تعلل نکرد.

از اولین روزی که نام میرزا آقاخان در اندرونی دربار ناصرالدین شاه بر سر زبان‌ها افتاد که بناست تنها خواهر تنی شاه را به عقد او درآورند، مهدعلیا که به دلیل حشر ونشر‌های منفعت طلبانه اش با میرزاآقاخان نوری، مخالف نزدیک شدن میرزاتقی خان به قدرت و منصب بود، او را آشپززاده‌ای خطاب می‌کرد که روا نمی‌دید هم پیاله دستگاه شاهانه شود. اما چه کسی منکر صلاحیت و درایت بی تکرار تقی خان بود؟ پدرش، خدمتکار و آشپز قائم مقام اول بود. پدر غذا می‌پخت و پسر ظرف هایش را برای آقازادگان می‌برد. این بین، پشت کلاس درس فرزندان قائم مقام مکثی می‌کرد و آنچه می‌شنید، به خاطر می‌سپرد.

همین آشپززاده پرانگیزه، طوری در پشت کلاس‌های درس، هوش و گوش تیز کرد که با حمایت قائم مقام تحصیلاتش را ادامه داد و در جوانی منشیگری او را به عهده گرفت. محمدخان قاجار هم که از دنیا رفت، ناصرالدین شاه از تبریز به تهران آمد و پیش از دسیسه‌های احتمالی مهدعلیا و میرزاآقاخان نوری، عنوان صدارت را با لقب امیرکبیر پیشکش میرزامحمدتقی خان فراهانی کرد. ناصرالدین شاه بیش از هر کسی به کفایت امیرکبیر ایمان داشت.

پس از این انتصاب بود که ایران شاهد اصلاحات جدی و رو به پیشرفت در زمینه‌های گوناگون شد. از کاهش حقوق ماهیانه شاه و هزینه‌های غیرضروری دربار گرفته تا منسوخ کردن رسم قمه کشی و لوطی بازی در کوچه و خیابان. مبالغی که در قالب پاداش و انعام و رشوه از مردم به جیب ماموران حکومتی می‌رفت، ممنوع شد و برای نیرو‌های دربار حقوق ثابتی تعریف کرد. ارتش، جایگاه ویژه‌ای در سیاست‌های امیرکبیر داشت. معتقد بود: «ارتش روح کشور است و کشوری نیرومند خواهد بود که ارتشی نیرومند داشته باشد.»

دستور داد لباس نظامیان از پارچه‌های ایرانی تولید شود و دوره‌های تعلیمات نظامی را برای نیرو‌ها اجباری کرد. روزنامه وقایع اتفاقیه را با پوشش اخبار خارجی دربار و سایر شهر‌ها راه اندازی کرد و پس از چند سفر به روسیه و بررسی نظام آموزشی آن کشور، به فکر تاسیس دارالفنون افتاد. این نخستین دانشگاه مدرن تاریخ ایران بود که با هفت شعبه در آخرین سال صدارتش آماده بهره برداری شد، اما خودش هنگام افتتاحیه، در راه تبعید به کاشان بود.

کاهش مزایای درباریان و دور کردن شاه از خویشاوندانش، به مذاق اطرافیان ناصرالدین شاه خوش نیامد. تبعید و دستور ترور امیرکبیر جام شوکرانی بود که شاه به سختی سر کشید. بیستم دی ماه ۱۲۳۰ خبر کشته شدن امیرکبیر در روزنامه‌ای که خود موسس آن بود، به شکلی تحریف شده منتشر شد. گویی صدراعظم به مرگ طبیعی مرده است. اما ندامت و اندوه ناصرالدین شاه به قدری آشکار بود که پشت هیچ اخبار دروغینی پنهان نشد و تاریخ تا همیشه شهادت داد که قاجار، اثرگذارترین خدمتگزار خود را با دسیسه‌ای آغشته به خون، از دست داده است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.