زمانی در مقالهای به نام به روزرسانی، به جای آگاهی در مجله سوره نوشتم که ماشینیزم مهارتها و دانش را از ما به محیط منتقل کرده است. اگر ماشین لباس شویی خراب شود، هیچ کداممان نمیدانیم لک چربی را چطور از لباسمان پاک کنیم. حالا در ادامه ماجرا به جایی رسیده است که اصولا ما به آگاهی نیازی نداریم.
انسان بدون ذهن جدیدترین پدیده تاریخ است. ما به ذهن نیازی نداریم. میتوانیم مشغول لذایذمان باشیم. ماشینها به جای ما مهارت دارند و شبکه به جای ما ذهن دارد. شبکه ذهنی بسیار باشکوهتر از ذهن کوچک ماست. پس چرا خودمان را به دردسر بیندازیم و ذهن داشته باشیم؟ نیازی به منطق نیست، شبکه همه چیز را میفهمد و هوش مصنوعی با دقت تمام ما را میشناسد. فقط کافی است به شبکه وصل شویم تا شبکه نیاز ما را پیدا کند و پاسخ لازم را هم به ما بدهد.
من فکر نمیکنم پس هستم، آخرین فلسفه بودن است. برای همین است که ما این همه از همه چیز بریده ایم و منقطع هستیم. من فقط لذتها و دردهای این لحظه هستم و به اقلیم و تبار و تاریخ و ذهن نیازی ندارم. شبکه و ماشینهایی که به سادگی به شبکه وصل و به روز میشوند، همه چیزهای لازم را مهیا میکند.
بازیهای رایانهای این سبک زندگی و این نوع بودن را آموزش میدهند. وقتی نگارنده این کلمات کودک بود، زمین و عناصر و نقشه بازی کودکانه را باید خود کودک فراهم میکرد و هربار باید طرحی نو درمی انداخت، اما حالا فقط کافی است فرزند من به شبکه متصل شود و دکمه به روزرسانی را بزند.
حالا همه چیز آماده است و او فقط باید لذت ببرد و هروقت خسته شد، بازی را رها کند. نهایت کاری که میکند، حذف یک بازی و نصب بازی دیگر است. گویا در یک طراحی شگفت و دقیق، همه ما به سرعت به سمت بی ذهن شدن پیش میرویم. انسان به مفهوم کلاسیکش یعنی همان تعریف حیوانی که منطق دارد و میاندیشد، به شکلی جدی درحال حذف شدن است و حالا انسان حیوانی است که به روز میشود.
تصور خطرناکی است، اما دقت در سبک زندگی نسلهای نو مؤیدات بسیاری برای تصدیق این تصور به دست میدهد. اینک آخرالزمان! ما به جای ذهن، حالا شبکه داریم و به شبکه وصل میشویم. به منطق و توان تحلیلی نیازی نداریم، به مشاهده و تجربه نیازی نداریم. فقط ادراک موردنیاز را یک لحظه جست وجو میکنیم، دانلود میکنیم، مصرف میکنیم و در انبوه دادهها از یاد میبریمش! به همین سادگی! به تازگی حتی جست وجو هم نیاز نیست. هوش مصنوعی خودش برای ما پرسش هایمان را انتخاب میکند.
چه باید کرد؟ اگر توفیقی باشد، دراین باره بازهم خواهم نوشت.